الذاريات ٢٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و از آنها احساس وحشت کرد، گفتند: «نترس (ما رسولان و فرشتگان پروردگار توایم)!» و او را بشارت به تولّد پسری دانا دادند.

|پس [در دلش‌] از آنان بيمناك شد. گفتند: مترس، و او را به [تولد] پسرى دانا مژده دادند
و [در دلش‌] از آنان احساس ترسى كرد. گفتند: «مترس.» و او را به پسرى دانا مژده دادند.
آن گاه (از اینکه بی‌اجازه بر او وارد شده و غذا هم نخوردند) سخت از آنها بیم و اندیشه کرد، آن فرشتگان گفتند: هیچ مترس، و او را به پسری دانا (یعنی اسحاق) بشارت دادند.
و [در دلش] از آنان احساس ترسی کرد. گفتند: مترس. و او را به پسری دانا مژده دادند.
و از آنها بيمناك شد. گفتند: مترس. و او را به فرزندى دانا مژده دادند.
سپس از آنان ترسی در دل یافت، گفتند مترس و او را به فرزندی دانا بشارت دادند
پس، از آنان بيمى به دل گرفت. گفتند: مترس [ما فرشتگانيم‌]. و او را به پسرى دانا مژده دادند.
(هنگامی که دید دست به سوی غذا نمی‌برند) در دل از ایشان احساس ترس و وحشت کرد. گفتند: مترس! سپس او را به تولّد پسری دانا و آگاه بشارت دادند.
پس، از ایشان ترسی به دل برگرفت. گفتند: «مترس.» و او را به پسری بسی دانا نوید دادند.
پس به دل برداشت از ایشان هراسی گفتند نترس و مژده دادندش به پسری دانشمند


الذاريات ٢٧ آیه ٢٨ الذاريات ٢٩
سوره : سوره الذاريات
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَوْجَسَ»: احساس ترس کرد. خوف و هراس به دلش راه یافت. البته حضرت ابراهیم این ترس و خوف را بدیشان می‌گوید (نگا: حجر / ). علت خوف ابراهیم این بوده که برابر عرف آن زمان، اگر مهمان غذای مهماندار را نمی‌خورد، نشانه این بود که برای دشمنی و کار خطرناکی آمده است (نگا: هود / و ). «غُلامٍ»: پسر. مراد حضرت اسحاق است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - میهمانان ابراهیم(ع)، از خوردن غذا خوددارى کردند. (فأوجس منهم خیفة) «فاء» در «فأوجس» فصیحه و نشانگر این است که جمله اى پیش از آن حذف شده است. تقدیر آن چنین مى باشد: «فلم یأکلوا فأوجس منهم خیفة».

۲ - خوددارى میهمانان از خوردن غذا، مایه بیم و نگرانى حضرت ابراهیم(ع) (قال ألا تأکلون . فأوجس منهم خیفة) «أوجس» معادل دو فعل «أحسّ و أضمر» مى باشد و تنوین «خیفة» براى تنویع است; یعنى، ابراهیم(ع) در درون خویش از آنان احساس نوعى ترس کرد.

۳ - امتناع میهمان از خوردن غذاى صاحب خانه، امرى منفى و نگران کننده در فرهنگ مردم عصر ابراهیم(ع)* (قال ألا تأکلون . فأوجس منهم خیفة) نگران شدن ابراهیم(ع)، نشانگر این است که از نظر مردم عصر آن حضرت، نخوردن غذا به منزله تهدید به حساب مى آمده است.

۴ - عدم منافات ترس از چیزهاى هراسناک، با مقام نبوت * (فأوجس منهم خیفة قالوا لاتخف)

۵ - اقدام میهمانان ابراهیم(ع)، به رفع نگرانى از آن حضرت با معرفى خویش (قالوا لاتخف) از مطالب بعد، استفاده مى شود که میهمانان بعد از گفتن «لاتخف»، خود را به ابراهیم(ع) معرفى کردند و نگرانى آن حضرت را برطرف نمودند; و گرنه صرف گفتن «لاتخف» نگرانى را نمى زداید.

۶ - ملائکه، بى نیاز از خوردن غذا، حتى در صورت تجسم به شکل بشر (قال ألا تأکلون ... قالوا لاتخف) از آیه شریفه استفاده مى شود که ملائکه سرانجام از غذاى ابراهیم(ع) نخوردند، هر چند شکل بشرى یافته بودند.

۷ - بشارت میهمانان ابراهیم(ع)، به آن حضرت در مورد اعطاى پسرى دانا به ایشان (و بشّروه بغلم علیم)

۸ - حضرت ابراهیم(ع) در اشتیاق داشتن فرزند (و بشّروه بغلم)

۹ - دانش، از ارزش هاى مهم انسان (و بشّروه بغلم علیم)

۱۰ - پسر بشارت داده شده به ابراهیم(ع)، داراى عظمت و مقامى والا (و بشّروه بغلم علیم)

۱۱ - داشتن فرزند دانا و دانشمند، از نعمت هاى الهى و شایسته بشارت و شادمانى (و بشّروه بغلم علیم) برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که واژه «بشارت» در جایى به کار مى رود که خیر و نعمت باشد.

۱۲ - حضرت ابراهیم(ع)، برخوردار از عنایت ویژه الهى و بقاى نسل او مورد توجه خداوند (و بشّروه بغلم علیم)

۱۳ - حضرت ابراهیم(ع)، به فرزنددار شدن و بقاى نسل خود علاقه مند بود. (و بشّروه بغلم علیم) واژه «بشارت»، در جایى به کار مى رود که مورد علاقه و مایه سرور باشد.

۱۴ - حضرت اسحاق(ع)، شخصیتى دانا و دانشمند (و بشّروه بغلم علیم) برداشت یاد شده، با توجه به این مطلب است که مقصود از «بغلام علیم» - طبق گفته مفسران - حضرت اسحاق(ع) است.

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): بشارت به ابراهیم(ع) ۷، ۱۰; بشارتهاى مهمانان ابراهیم(ع) ۷; بقاى نسل ابراهیم(ع) ۱۲; رفع نگرانى ابراهیم(ع) ۵; علایق ابراهیم(ع) ۸، ۱۳; عوامل ترس ابراهیم(ع) ۲; فضایل ابراهیم(ع) ۱۲; فضایل نسل ابراهیم(ع) ۱۲; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۲، ۵; معرفى مهمانان ابراهیم(ع) ۵; مقامات پسر ابراهیم(ع) ۱۰; مهمانان ابراهیم(ع) ۱، ۲
  • اسحاق(ع): علم اسحاق(ع) ۱۴; فضایل اسحاق(ع) ۱۴
  • بشارت: بشارت پسر عالم ۷، ۱۱
  • خدا: نعمتهاى خدا ۱۱
  • سرور: عوامل سرور ۱۱
  • علایق: علاقه به بقاى نسل ۱۳; علاقه به فرزند ۸، ۱۳
  • علم: ارزش علم ۹
  • عمل: عمل ناپسند در دوران ابراهیم(ع) ۳
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱۲
  • ملائکه: بى نیازى مادى ملائکه ۶; تجسم ملائکه ۶; ملائکه مبشر ۷; ملائکه و غذا ۶; ملائکه و غذاى ابراهیم(ع) ۱، ۲
  • مهمان: امتناع مهمان از غذا ۳
  • نبوت: نبوت و ترس ۴
  • نعمت: نعمت پسر عالم ۱۱

منابع