الأنفال ٦٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۱۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد...

و اگر بخواهند تو را بفريبند خداوند تو را بس است. او كسى است كه تو را به نصرت خويش و به مؤمنان نيرو بخشيد
و اگر بخواهند تو را بفريبند، [يارى‌] خدا براى تو بس است. همو بود كه تو را با يارى خود و مؤمنان نيرومند گردانيد.
و اگر دشمنان به فکر فریب دادن تو باشند البته خدا تو را کفایت خواهد کرد، اوست که به نصرت خود و یاری مؤمنان تو را مؤیّد و منصور گردانید.
و اگر بخواهند [در زمینه صلح و آشتی] تو را بفریبند، یقیناً خدا تو را بس است؛ اوست کسی که تو را با یاری خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت.
و اگر خواستند كه تو را بفريبند، خدا براى تو كافى است. اوست كه تو را به يارى خويش و يارى مؤمنان تأييد كرده است.
و اگر خواستند به تو نیرنگ بزنند، بدان که خداوند تو را کافی است، و او کسی است که تو را به نصرت خویش و به مؤمنان یاری کرد
و اگر بخواهند تو را بفريبند، خداوند تو را بسنده است، اوست كه تو را به يارى خود و به مؤمنان نيرومند كرد
و اگر بخواهند تو را فریب دهند (و منظورشان از گرایش به صلح، مکر و کید باشد، باکی نداشته باش، چرا که) خدا برای تو کافی است. او همان کسی است که تو را با یاری خود و توسّط مؤمنان (مهاجر و انصار) تقویت و پشتیبانی کرد.
و اگر بخواهند تو را بفریبند، به‌راستی خدا تو را بس است. اوست که تو را با یاری خود و با (یاری) مؤمنان تأیید کرد.
و اگر خواهند با تو نیرنگ کنند همانا بس است تو را خدا او است آنکه کمک کرد تو را به یاری خویش و به مؤمنان‌


الأنفال ٦١ آیه ٦٢ الأنفال ٦٣
سوره : سوره الأنفال
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَسْبَکَ»: کافی و ضامن و مراقب تو است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- احتمال تصمیم کافران بر خدعه و نیرنگ در سایه صلح طلبى، نباید مانعى جهت پذیرش صلح با آنان شود. (و إن یریدوا أن یخدوعوک فإن حسبک اللّه) برداشت فوق بر این اساس که «إن یریدوا ... » توضیحى باشد براى «فاجنح لها». یعنى اى پیامبر(ص) وظیفه تو این است که صلح پیشنهادى را بپذیرى و اگر کافران قصد نیرنگ داشتند، خداوند تو را از شر آنان حفظ مى کند. بنابراین مبادا بر اثر این احتمال که شاید آنان در صدد اغفال مسلمین هستند پیشنهاد صلح را نپذیرى. گفتنى است با توجه به آیه ۵۸ معلوم مى شود اگر قرائن و شواهدى براى این احتمال (خدعه و نیرنگ) وجود دارد، باید از پذیرش صلح امتناع کرد.

۲- خداوند، پشتیبانى کافى براى یارى پیامبر(ص) از نیرنگ کافران (فإن حسبک اللّه)

۳- خداوند با حمایت خویش از پیامبر(ص) و جامعه ایمانى، نیرنگ کافران را بى اثر خواهد کرد. (و إن یریدوا أن یخدوعوک فإن حسبک اللّه) جواب شرط «إن یریدوا ... » محذوف است و جمله «فان حسبک اللّه» جانشین آن شده است ; یعنى: إن یریدوا أن یخدعوک فاللّه یکفیک شرهم.

۴- پیامبر(ص) همواره از امدادهاى خاص خداوند برخوردار بود. (هو الذى أیدک بنصره)

۵- مؤمنان صدراسلام حامیان شایسته و کارآمد براى پیامبر(ص) و داراى نقشى بسزا در پیشبرد اسلام (أیدک بنصره و بالمؤمنین) برداشت فوق از عطف کلمه «المؤمنین» به «نصره» استفاده مى شود. یعنى نقش مؤمنان به حدى بوده که خداوند آن را شایسته دانسته که در ردیف یارى خویش قرار دهد.

۶- خداوند، گرایش دهنده مؤمنان به یارى پیامبر(ص) (أیدک بنصره و بالمؤمنین)

۷- خداوند با بیان پیشینه امدادهایش از پیامبر(ص)، وى را به حمایت خویش در برابر کافران نیرنگباز مطمئن ساخت. (فإن حسبک اللّه هو الذى أیدک بنصره)

۸- پیامبر(ص) و رهبران الهى نباید صلح طلبیهایى را که قرین نیرنگ است بپذیرند و به سبب آن از نبرد با کافران بازایستند. (و إن یریدوا أن یخدعوک فإن حسبک اللّه) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «و ان یریدوا ... » فرض دیگرى در مقابل «إن جنحوا» باشد، نه توضیح و تکمیل آن. یعنى صلح به دو منظور پیشنهاد مى شود: گاهى به سبب صلح واقعى و زندگانى مسالمت آمیز با مسلمانان و گاهى به منظور حیله گرى و تجدید قوا. آیه قبل (إن جنحوا ... ) بیانگر احکام و دستورات فرض اول و آیه دوم (و إن یریدوا) بیانگر احکام و دستورات فرض دوم است.

۹- تحقق تأییدات الهى، از طریق عوامل طبیعى و غیر طبیعى (أیدک بنصره و بالمؤمنین) مراد از «بنصره» عوامل غیر طبیعى، همانند امداد به وسیله فرشتگان است.

روایات و احادیث

۱۰- عن رسول اللّه(ص): مکتوب على العرش ... و محمد(ص) عبدى و رسولى أیّدته بعلىّ(ع) فانزل اللّه عز و جل: «هو الذى أیدک بنصره و بالمؤمنین» فکان النصر علیا(ع) ... .[۱] از رسول خدا(ص) نقل شده است که بر عرش نوشته شده ... محمد(ص) بنده و رسول من است، او را به وسیله على(ع) تأیید کردم. و در همین باره خداى عز و جل این آیه را نازل کرد «هو الذى أیدک بنصره ... »، پس مراد از «نصر» على(ع) است ... .

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵ ; عوامل گسترش اسلام ۵
  • جامعه دینى: حمایت از جامعه دینى ۳
  • جنگ: با کافران ۸
  • خدا: افعال خدا ۶ ; امداد خدا ۲، ۴، ۷، ۹ ; تأییدات خدا ۹ ; حمایتهاى خدا ۳، ۷ ; خدا و عوامل طبیعى ۹
  • رهبرى: مسؤولیت رهبرى ۸
  • صلح: شرایط صلح ۸ ; صلح با کافران ۱ ; مکر در صلح ۸
  • کافران: دفع مکر کافران ۳ ; مکر کافران ۱، ۲، ۷
  • مؤمنان: صدر اسلام ۵ ; مؤمنان و محمد(ص) ۶
  • محمد(ص): امداد به محمد(ص) ۲، ۴، ۶ ; حمایت از محمد(ص) ۳، ۵، ۷ ; مسؤولیت محمد(ص) ۸ ; موجبات اطمینان محمد(ص) ۷

منابع

  1. امالى صدوق، ص ۱۷۹، ح ۳، مجلس ۳۸ ; بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲، ح ۳.