الأنعام ١٠٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۵۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

اگر خدا می‌خواست، (همه به اجبار ایمان می‌آوردند،) و هیچ یک مشرک نمی‌شدند؛ و ما تو را مسؤول (اعمال) آنها قرار نداده‌ایم؛ و وظیفه نداری آنها را (به ایمان) مجبور سازی!

و اگر خدا مى‌خواست شرك نمى‌آوردند، و ما تو را نگهبان آنها نكرده‌ايم و تو عهده‌دار امور آنها نيستى
و اگر خدا مى‌خواست آنان شرك نمى‌آوردند، و ما تو را بر ايشان نگهبان نكرده‌ايم، و تو وكيل آنان نيستى.
و اگر خدا می‌خواست آنها شرک نمی‌آوردند، و ما تو را نگهبان ایشان نکردیم و تو وکیل آنها نیستی.
اگر خدا می خواست آنان [به طور اجبار] شرک نمی آوردند، [ولی خواست خدا آزادی انسان در انتخاب است] و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز قرار ندادیم [تا آنان را به اجبار به پذیرش دین وادار کنی.]
اگر خدا مى‌خواست، آنان شرك نمى‌آوردند، و ما تو را نگهبانشان نساخته‌ايم و تو كارسازشان نيستى.
و اگر خداوند می‌خواست، شرک نمی‌ورزیدند، ولی تو را نگهبان آنان نگماشته‌ایم و تو کارساز آنان نیستی‌
و اگر خدا مى‌خواست شرك نمى‌آوردند و تو را بر آنان نگاهبان قرار نداديم و تو كارساز آنها نيستى.
اگر خدا می‌خواست (که او را به یگانگی بپرستند، ایشان را با قدرت و قوّت خویش وادار به این کار می‌کرد و از خود اختیاری نمی‌داشتند، و هرگز) شرک نمی‌ورزیدند (ولیکن آنان را به خود واگذاشته است تا به اختیار نه به اجبار راه یزدان یا راه شیطان را در پیش گیرند) و ما تو را مراقب (اعمال و مسؤول افعال) ایشان نکرده‌ایم و ما تو را مکلّف نساخته‌ایم که احوال آنان را اصلاح و امور ایشان را روبراه سازی.
و اگر خدا می‌خواست، آنان شرک نمی‌آوردند و ما تو را بر ایشان نگهبانی ننهادیم و تو وکیل (ما) بر آنان نیستی.
و اگر می‌خواست خدا شرک نمی‌ورزیدند و نگردانیدیمت بر آنان نگهبان و نیستی تو بر ایشان وکیل‌


الأنعام ١٠٦ آیه ١٠٧ الأنعام ١٠٨
سوره : سوره الأنعام
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا تَسُبُّوا»: دشنام ندهید. «الَّذِینَ»: کسانی را که. اگر مراد از (الَّذِینَ) خود مشرکان باشد، معنی چنین می‌شود که دشنام به معبودها و بتهای مشرکان در اصل دشنام به خود آنان است. معبودها و بتهائی که. با توجّه بدین معنی، به کار رفتن (الَّذِینَ) بنابر عقیده مشرکان است که معبودها و بتهای خود را متصرّف در امور می‌بینند و همچون ذوی‌العقول می‌پندارند. یا بر اثر تغلیب ذوی‌العقولی است از قبیل: فرشتگان، عیسی، عُزَیر و غیره که با دیگر چیزها پرستش می‌کنند. «یَدْعُونَ»: می‌پرستند. «عَدْواً»: تجاوزکردن از حق و گرائیدن به باطل. حال یا مفعولٌ‌له است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- اگر مشیت الهى بر مشرک نبودن آدمیان تعلق مى گرفت، هیچکس به شرک گرایش نمى یافت. (و لو شاء الله ما أشرکوا)

۲- مشیت الهى، نافذ و تخلف ناپذیر است. (و لو شاء الله ما أشرکوا)

۳- خداوند خواهان ایمان آزادانه و انتخابى آدمیان (و لو شاء الله ما أشرکوا)

۴- گرایش به توحید و یا شرک آدمیان وابسته به مشیت الهى و در قلمرو آن است. (و لو شاء الله ما أشرکوا)

۵- پیامبر (ص) مسؤول وادار ساختن مردم به ایمان و رها ساختن آنان از شرک نیست. (و ما جعلنک علیهم حفیظا)

۶- احساس مسؤولیت شدید پیامبر (ص) در مورد هدایت مردم به توحید (و ما جعلنک علیهم حفیظا)

۷- پیامبر (ص) وکیل و پاسخگوى ایمان و شرک مردم نیست. (و ما أنت علیهم بوکیل) «وکیل» به کسى گفته مى شود که از جانب دیگرى انجام کارى را بر عهده گیرد. وکیل نبودن پیامبر (ص) بر مردم به این معنى مى تواند باشد که خداوند به خاطر اعمال و عقاید مردم پیامبر را مورد سؤال و مؤاخذه قرار نخواهد داد.

۸- پیامبر (ص) مسؤول تبلیغ و رساندن پیام الهى است، نه وادار ساختن مردم بر ایمان (و ما جعلنک علیهم حفیظا و ما أنت علیهم بوکیل)

۹- مبلغان دین وظیفه دار دعوت مردم به دین خدا، نه وادار کننده مردم به آن (و ما جعلنک علیهم حفیظا و ما أنت علیهم بوکیل)

موضوعات مرتبط

  • انسان: اختیار انسان ۱، ۳، ۵
  • توحید: منشأ توحید ۴
  • خدا: حتمیت مشیّت خدا ۲; مشیّت خدا ۱، ۳، ۴
  • دین: اختیار در دین ۳، ۵، ۸، ۹; نفى اکراه در دین ۳، ۵، ۸، ۹
  • شرک: منشأ شرک ۱، ۴
  • عمل: مسؤول عمل ۷
  • مبلغان: محدوده مسؤولیت مبلغان ۹
  • محمّد (ص): احساس مسؤولیت محمّد (ص) ۶; محدوده مسؤولیت محمّد (ص) ۵، ۷، ۸; سیره تبلیغى محمّد (ص) ۶; هدایتگرى محمّد (ص) ۶

منابع