ارْتَابُوا

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

شكّ. در مجمع گويد: ريب به معنى شك است و بعضى بدترين شك گفته‏اند. در اقرب و قاموس شكّ، تهمت،ظنّ و حاجت معنى شده است ولى قرآن آن را در شك به كار برده و شايد در بعضى تهمت و اضطراب قلب نيز مراد باشد چنانكه خواهيم گفت. [نور:50]، [حديد:14]. افعال اين ماده در قرآن مجيد همه از افتعال آمده و ان چنانكه در اقرب گفته به شكّ افتادن و شمّكردن است و اگر با «باء» همراه باشد مثل «ارتاب به فلان» به معنى تهمت زدن مى‏آيد. در بعضى آيات كلمه «مُريب» صفت «شكّ» آمده مثل [هود:62]، [سباء:54]، [فصّلت:45]. در اين صورت شكّى كه شكّ آوردنده است يعنى چه؟ ممكن است مراد از آن تأكيد باشد يعنى شكّ سخت. و احتمال دارد منظور تهمت و سوء ظن باشد يعنى چنان در شكّيم كه موجب مى‏شود تو را متّهم كنيم. و به تو سوء ظن داشته باشيم. زمخشرى ريب را قلق و تشويق قلب گفته است و گويد: حقيقت ريبة قلق و اضطراب قلب و از آن است آنچه حسن بن على عليه السلام گويد از رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم شنيدم مى‏فرمود «دع ما يريبك الى مالا يريبك» بنابر قول زمخشرى معنى «شك مريب» شك اضطراب آور است. مرتاب اسم فاعل است به معنى شك كننده [غافر:34]. * [طور:30]در مجمع منون را موت گفته و گويد به معنى دهرهم مى‏آيد: ريب ظاهراً به معنى قلق و اضطراب است چنانكه از زمخشرى مقل شد و بيضاوى نيز گفته است يعنى بلكه مى‏گويند شاعر است براى او منتظر مرگ باشيم تا مثلشعراى ديگر بميرد و از او راحت شويم. صحاح. اقرب ريب المنون را حوادث روزگار گفته‏اند. (كه شخص را مضطرب مى‏كنند). * [توبه:110]. ريبه چنانكه راغب و جوهرى گفته اسم مصدر است از ريب يعنى ساختمانى كه ساخته‏اند پيوسته مايه اضطراب دلهايشان است تاوقتيكه دلهايشان پاره پاره شود.