إِدْرِيس

از الکتاب
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

عليه السلام يكى از پيامبران مشهور نام مباركش دو بار در كلام اللّه آمده است [مريم:56]، [انبیاء:85]. در آيه دوّم توصيف شده كه او از صابران بود و در آيه اوّل از نبوّت و صدّيق بودن او سخن رفته است. امّا مراد از «رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً» چيستأ آيا مكان به معنى مكان معنوى و مقام است؟ يعنى او را به مقام و منزلت برترى رسانديم و يا او را به مكان بلندى كه جز آسمانها نيست بالا برديم (علىّ در علوّ مقام و علوّ مكان هر دو آمده است). در الميزان آمده: گفته‏اند چنانكه در حديث وارد است خدا او را به بعضى از آسمانها برد و در آنجا قبض روح كرد و آن نشان دادن خرق عادت و قدرت بالغه خدائى است و براى ادريس مزيّت است. در بعضى روايات هست كه او زنده است در تفسير برهان از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده كه در معراج در آسمان چهارم مردى ديدم به جبرئيل گفتم: او كيست گفت او ادريس است به او سلام كردم و او بر من سلام كرد من بر او از خدا مغفرت خواستم او هم بر من استغفار كرد. در سفينةالبحار از امام صادق عليه السلام نقل شده كه درباره مسجد سهله فرموده: آن جاى خانه ادريس است كه در آن جامه مى‏دوخت. در مجمع البيان فرموده: او جدّ پدر نوح است و اسم او در تورات اخنوخ است گفته شده او را در اثر كثرت درس كتب ادريس گفتند و او اوّل كسى است كه با قلم نوشت و لباس دوخت و گفته شده: خدا به او علم نجوم و حساب و هيئت آموخت و اينها معجزه او بود. نا گفته نماند روايات درباره آسمان رفتن او زياد است و در اين باره به بحار، تفسير برهان تفسير الدرالمنثور و غيره رجوع شود. و اين در صورت ثبوت عجب نيست كه خداوند كسى را به آسمان ببرد و در آنجا قبض روح كند چنانكه اگر يك نفر از مردان فضائى آمريكا كه به ماه رفتند در آنجا مى‏مرد عجب نبود و يا خدا ادريس را به يكى از كرات كه زندگى در آن ميسّر است ببرد و زنده نگاه دارد عجبى نخواهد بود. اينكه طبرسى فرموده نام او در تورات اخنوخ است در تورات سفر پيدايش باب پنجم از بند 18 به بعد مى‏نويسد: يارد صد و شصت دو سال زندگى كرد و خنوخ را به دنيا آورد و از خنوخ متو شالخ به دنيا آمد. سپس پسر متوشالخ را لمك نام مى‏برد و گويد از لمك نوح به دنيا آمد. آنگاه مى‏گويد: خنوخ با خدا راه رفت و ناپديد شد زيرا خدا او را بر گرفت. (به انحصار) اين سخنان مؤيد همان است كه از مجمع نقل شد كه او پدر جدّ نوح و نام وى در تورات اخنوخ است و جمله (با خدا راه رفت و ناپديد شد و خدا او را بر گرفت و ناپديد شد و خدا او را بر گرفت) روشن كننده همان مطلب آسمان رفتن اوست درباره ديگران مى‏گويد مرد و درباره او مى‏گويد: ناياب شد كه خدا او را گرفت. و نيز در رساله يهودا بند 14 و 15 از شخصى به نام خنوخ ياد شده و نيز در سفر پيدايش باب چهارم از او نام رفته است و مسترهاكس در قاموس خود از او ياد كرده و گويد مانند ايليا طعم مرگ را نچشيد. در دائرة المعارف و جدى رفتن او به آسمان چهارم از كعب الاحبار نقل و ردّ شده است. نا گفته نماند آيه «وَرَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيّاً» به مطلبيكه درباره او گفته شده اشعار دارد و اللّه اعلم.



کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...