أَثْخَنْتُمُوهُم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
*[[ریشه ثخن‌ | ثخن‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ثخن‌| ]]
*[[ریشه ثخن‌ | ثخن‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ثخن‌| ]]
*[[ریشه هم‌ | هم‌]] (۳۸۹۶ بار) [[کلمه با ریشه:: هم‌| ]]
*[[ریشه هم‌ | هم‌]] (۳۸۹۶ بار) [[کلمه با ریشه:: هم‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
(بر وزن عنب) غليظ شدن. محكم شدن. راغب گويد: ثَخُنَ الشَّى‏ءُ آن گاه گويند كه چيزى غليظ شود و از جريان باز ماند (مثل غليظ شدن شيره) و به آنكه زخم بزنند و از رفتار بازماند به طور استعاره گويند «ثَخُْتَهُ ضرباً». [محمّد:4] تا آنگاه كه آنها را از حركت باز داشتيد و اسيرشان كرديد ريسمان را محكم كنيد. [انفال:67] . آيه شريفه در ملامت مسلمانان است كه درباره اسيران بدر به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وسلم اصرار كردند كه آنها را نكشند و فديه بگيرد تا وضع ماليشان بهتر شود ولى حق آن بود كه اسيران كشته شوند تا ديگران به جنگ مسلمين جرئت ننمايند زيرا آن روز اسلام قوى نشده بود مى‏بايست كف‏ار در هول و هراس باشند. به نظرم جرأت كفّار قريش و راه انداختن جنگ «احد» از همان آزادى اسيران جنگ بدر سشرچشمه گرفت و اگر اسيران بدر كشته مى‏شدند كفّار بار ديگر به مدينه لشگر كشى نمى‏كرد. بلى آنگاه كه دين قوى شد و آزاد كردن اسيران خطرى پيش نياورد كشتن «يُثْخِن فى الْاَرْضِ» قدرت و استقرار يافتن دين پيامبر است كه آزاد كردن دشمن ضررى نداشته باشد. مضمون آيه چنين است:(شرف الدین عاملى این مطلب را انکار کرده و مى‏گوید: نزول آیه درباره آنهاست که مى‏خواستند رسول خدا به عوض جنگ بدر کاروان قریش را به اسارت آورد، وگرنه آن حضرت با فتح بَدر نیرومند شده بود، قول ایشان بسیار دلچسب است رجوع شود به «النصّ والاجتهاد ص 182») براى هيچ پيغمبرى تبوده كه اسيران داشته باشد تاآنگاه كه در زمين خود را نيرومند كند شما متاع دنيا را مى‏خواهيد و خدا آخرت را، خدا توانا و حكيم است. بعضى آن را مبالغه در قتل گفته‏اند يعنى: اول پيامبران براى تقويت خود و ارعاب دشمنان مبالغه در قتل مى‏كنند و پس از نيرومند شدن اسير مى‏گردند ولى اين به نظر درست در نمى‏آيد.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۳ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۳۳

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن عنب) غليظ شدن. محكم شدن. راغب گويد: ثَخُنَ الشَّى‏ءُ آن گاه گويند كه چيزى غليظ شود و از جريان باز ماند (مثل غليظ شدن شيره) و به آنكه زخم بزنند و از رفتار بازماند به طور استعاره گويند «ثَخُْتَهُ ضرباً». [محمّد:4] تا آنگاه كه آنها را از حركت باز داشتيد و اسيرشان كرديد ريسمان را محكم كنيد. [انفال:67] . آيه شريفه در ملامت مسلمانان است كه درباره اسيران بدر به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وسلم اصرار كردند كه آنها را نكشند و فديه بگيرد تا وضع ماليشان بهتر شود ولى حق آن بود كه اسيران كشته شوند تا ديگران به جنگ مسلمين جرئت ننمايند زيرا آن روز اسلام قوى نشده بود مى‏بايست كف‏ار در هول و هراس باشند. به نظرم جرأت كفّار قريش و راه انداختن جنگ «احد» از همان آزادى اسيران جنگ بدر سشرچشمه گرفت و اگر اسيران بدر كشته مى‏شدند كفّار بار ديگر به مدينه لشگر كشى نمى‏كرد. بلى آنگاه كه دين قوى شد و آزاد كردن اسيران خطرى پيش نياورد كشتن «يُثْخِن فى الْاَرْضِ» قدرت و استقرار يافتن دين پيامبر است كه آزاد كردن دشمن ضررى نداشته باشد. مضمون آيه چنين است:(شرف الدین عاملى این مطلب را انکار کرده و مى‏گوید: نزول آیه درباره آنهاست که مى‏خواستند رسول خدا به عوض جنگ بدر کاروان قریش را به اسارت آورد، وگرنه آن حضرت با فتح بَدر نیرومند شده بود، قول ایشان بسیار دلچسب است رجوع شود به «النصّ والاجتهاد ص 182») براى هيچ پيغمبرى تبوده كه اسيران داشته باشد تاآنگاه كه در زمين خود را نيرومند كند شما متاع دنيا را مى‏خواهيد و خدا آخرت را، خدا توانا و حكيم است. بعضى آن را مبالغه در قتل گفته‏اند يعنى: اول پيامبران براى تقويت خود و ارعاب دشمنان مبالغه در قتل مى‏كنند و پس از نيرومند شدن اسير مى‏گردند ولى اين به نظر درست در نمى‏آيد.