ریشه ضرب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
زدن. آن با موارد فرق مى‏كند مثل زدن با دست [نساء:34]. زدن چيزى به چيزى نحو [بقره:73]. پايكوپى نظير [نور:31]. مثل زدن نظير [ابراهيم:24]. بيشتر آيات قرآن كلمه ضرب را در همين زمينه به كار برده است و در اين راه رفتن و مسافرت كردن نحو [نساء:94]. ايضاً در حتمى شدن به كار مى‏رود مثل [بقره:61]. * [كهف:11]. در جوامع الجامع براى ضربنا مفعولى مقدر كرده يعنى:«ضَرَبْنا عَلى اذانِهِمْ حِجاباً اَنْ تَسْمَعَ» به هر حال منظور از آن خواب رفتن لست. * [زخرف:5]. ضرب عنه به معنى اعراض و رو گرداندن است، معنى آيه در «صفح» گذشت.
زدن. آن با موارد فرق مى‏كند مثل زدن با دست [نساء:34]. زدن چيزى به چيزى نحو [بقره:73]. پايكوپى نظير [نور:31]. مثل زدن نظير [ابراهيم:24]. بيشتر آيات قرآن كلمه ضرب را در همين زمينه به كار برده است و در اين راه رفتن و مسافرت كردن نحو [نساء:94]. ايضاً در حتمى شدن به كار مى‏رود مثل [بقره:61]. * [كهف:11]. در جوامع الجامع براى ضربنا مفعولى مقدر كرده يعنى:«ضَرَبْنا عَلى اذانِهِمْ حِجاباً اَنْ تَسْمَعَ» به هر حال منظور از آن خواب رفتن لست. * [زخرف:5]. ضرب عنه به معنى اعراض و رو گرداندن است، معنى آيه در «صفح» گذشت.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ل:100, هم:93, ف:82, مثل:75, الله:66, اله:66, وله:64, فى:50, ب:49, ه:46, لا:44, من:44, ک:39, کم:38, نا:36, ها:35, ما:34, على:32, ان:31, انس:30, اذا:29, الذين:29, ارض:29, ذلک:29, علم:24, کون:24, بين:23, هو:23, هن:23, کفر:22, رجل:22, قول:22, کلل:21, کيف:21, انن:21, شىء:20, الا:19, حکم:19, طوع:19, اخر:18, نور:18, قد:18, عصو:18, خير:17, ملک:17, دبر:17, رحم:17, عصى:17, قوم:17, وجه:16, فوق:16, موسى:16, ظلم:16, حيى:16, ا:16, الى:16, امن:16, دخل:15, لعل:15, ربب:15, انتم:15, تلک:15, عزز:15, لئک:15, ثوب:15, سحر:15, کثر:15, عنق:15, صير:15, نظر:15, حقق:15, رعب:14, بئس:14, سبل:14, ذلل:14, ى:14, الک:14, بعض:14, او:14, تبع:14, سکن:14, وفى:14, اذ:14, عبد:14, احد:14, بنو:14, امم:14, ايى:14, اذن:14, ضلل:14, ضرب:14, ظهر:14, لو:13, لقى:13, لم:13, صوب:13, غير:13, علو:13, رئى:13, عقب:13, صحب:13, ذا:13, خصم:13, وقى:13, رفق:13, رشد:13, بل:13, وحد:13, قرى:13, سمو:13, نفس:13, حجر:13, بغى:13, يا:13, نصر:13, بحر:13, سئل:13, ضجع:13, مکر:13, حسن:13, وحى:13, لما:13, مع:13, رقب:12, جعل:12, مريم:12, ثم:12, لمس:12, مرض:12, جهنم:12, امر:12, سمع:12, عتب:12, عن:12, سقى:12, غفر:12, بوء:12, بنن:12, کتم:12, غضب:12, يمن:12, نسو:12, قلب:12, قبل:12, حسب:12, عمل:12, نعم:12, ام:12, زبد:12, حتى:12, تبر:12, عور:12, ذکر:12, عذب:12, س:12, فعل:12, عوج:12, خمر:12, نسى:12, روغ:12, نطق:12, سرى:12, ارک:12, هذا:12, قرن:12, سلم:12, هما:12, ليس:12, حصى:12, قرء:12, طرق:12, ذى:12, اخو:12, سلف:12, ورى:12, هجر:12, اوى:12, ولى:12, اين:12, اما:12, ظلل:12, رس:11, لدى:11, هدى:11, بطل:11, فضل:11, خرج:11, ذوق:11, صفح:11, خلق:11, مکث:11, کبر:11, جدل:11, نطف:11, ثخن:11, سور:11, عقل:11, غزو:11, وعظ:11, کلم:11, جهل:11, حين:11, طيب:11, دنو:11, زفف:11, جوب:11, عذر:11, فکر:11, غنى:11, عرب:11, قرآن:11, رجع:11, کتب:11, هىء:11, خشى:11, متع:11, عظم:11, زين:11, بشر:11, ثقف:11, جيب:11, مرء:11, بجس:11, شجر:11, قتل:11, حرق:11, شدد:11, کهف:11, سود:11, جناح:11, ن:11, فلق:11, خلد:11, ثمود:11, موت:11, خفى:11, بدو:11, مصر:11, هل:11, فجر:11, موه:11, يبس:11, جىء:11, غلظ:11, طمن:10, صدع:10, عند:10, حلى:10, بوب:10, قدر:10, شرک:10, نفع:10, هبط:10, اکل:10, جنح:10, نزل:10, عفف:10, طفل:10, حصر:10, دعو:10, حبس:10, سنو:10, رسل:10, خشع:10, خوف:10, نشز:10, نوح:10, فرعون:10, ذهب:10, حبل:10, طمئن:10, سرف:10, صدد:10, اتى:10, شکس:10, وثق:10, بطن:10, کظم:10, بکم:10, عدد:10, عرف:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۷

تکرار در قرآن: ۵۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

زدن. آن با موارد فرق مى‏كند مثل زدن با دست [نساء:34]. زدن چيزى به چيزى نحو [بقره:73]. پايكوپى نظير [نور:31]. مثل زدن نظير [ابراهيم:24]. بيشتر آيات قرآن كلمه ضرب را در همين زمينه به كار برده است و در اين راه رفتن و مسافرت كردن نحو [نساء:94]. ايضاً در حتمى شدن به كار مى‏رود مثل [بقره:61]. * [كهف:11]. در جوامع الجامع براى ضربنا مفعولى مقدر كرده يعنى:«ضَرَبْنا عَلى اذانِهِمْ حِجاباً اَنْ تَسْمَعَ» به هر حال منظور از آن خواب رفتن لست. * [زخرف:5]. ضرب عنه به معنى اعراض و رو گرداندن است، معنى آيه در «صفح» گذشت.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
يَضْرِبَ‌ ۱
اضْرِبْ‌ ۶
ضُرِبَتْ‌ ۳
اضْرِبُوهُ‌ ۱
ضَرْباً ۲
ضَرَبُوا ۳
اضْرِبُوهُنَ‌ ۱
ضَرَبْتُمْ‌ ۳
فَاضْرِبُوا ۱
اضْرِبُوا ۱
يَضْرِبُونَ‌ ۳
يَضْرِبُ‌ ۵
ضَرَبَ‌ ۱۰
ضَرَبْنَا ۴
تَضْرِبُوا ۱
فَضَرَبْنَا ۱
فَاضْرِبْ‌ ۲
ضُرِبَ‌ ۲
لْيَضْرِبْنَ‌ ۱
يَضْرِبْنَ‌ ۱
نَضْرِبُهَا ۲
فَنَضْرِبُ‌ ۱
ضَرَبُوهُ‌ ۱
فَضَرْبَ‌ ۱
فَضُرِبَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط