يَبْقَى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
ماندن. [رحمن:27] مى‏ماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است. [نحل:96] آنچه نزد خداست باقى است. «بقيّه» باقى مانده. [هود:86]، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم مى‏گويد: بقيّه خدا يعنى بقيّه كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است. در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان «صلوات اللّه عليه و على آبائه» بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و مى‏فرمايد: مَنَمْ بَقيّةَ اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه به آن حضرت سلام بدهد مى‏گويد: اَلسَلام عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّه فى اَرْضِه. روايت از حضرت امام باقر «عليه السلام» است. [حاقة:8] بعضى‏ها گفته‏اند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيّت، ولى ديگران به معنى جماعة باقية يا نفس باقيه گفته‏اند. آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزن‏اند، مقل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه، و رابيه. بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آن را چنان كه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى: پس آيا اَحَدى از آنها را باقى مانده مى‏بينى؟ [كهف:46]، اين تركيب دوبار در قرآن مجيد آمده است و آن به معنى چيزهائى است كه باقى‏اند ولى صالح. ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقى‏اند در مقابل آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عنداللّه محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحات و اعمال بد باقيات طالحات‏اند. على هذا مراد از باقيّات صالحات تمام اعمال نيك است كه قربة الى اللّه انجام داده مى‏شود.
ماندن. [رحمن:27] مى‏ماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است. [نحل:96] آنچه نزد خداست باقى است. «بقيّه» باقى مانده. [هود:86]، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم مى‏گويد: بقيّه خدا يعنى بقيّه كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است. در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان «صلوات اللّه عليه و على آبائه» بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و مى‏فرمايد: مَنَمْ بَقيّةَ اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه به آن حضرت سلام بدهد مى‏گويد: اَلسَلام عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّه فى اَرْضِه. روايت از حضرت امام باقر «عليه السلام» است. [حاقة:8] بعضى‏ها گفته‏اند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيّت، ولى ديگران به معنى جماعة باقية يا نفس باقيه گفته‏اند. آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزن‏اند، مقل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه، و رابيه. بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آن را چنان كه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى: پس آيا اَحَدى از آنها را باقى مانده مى‏بينى؟ [كهف:46]، اين تركيب دوبار در قرآن مجيد آمده است و آن به معنى چيزهائى است كه باقى‏اند ولى صالح. ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقى‏اند در مقابل آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عنداللّه محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحات و اعمال بد باقيات طالحات‏اند. على هذا مراد از باقيّات صالحات تمام اعمال نيك است كه قربة الى اللّه انجام داده مى‏شود.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::يَبْقَى]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

ماندن. [رحمن:27] مى‏ماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است. [نحل:96] آنچه نزد خداست باقى است. «بقيّه» باقى مانده. [هود:86]، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم مى‏گويد: بقيّه خدا يعنى بقيّه كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است. در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان «صلوات اللّه عليه و على آبائه» بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و مى‏فرمايد: مَنَمْ بَقيّةَ اللّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه به آن حضرت سلام بدهد مى‏گويد: اَلسَلام عَلَيْكَ يا بَقيَّةَ اللّه فى اَرْضِه. روايت از حضرت امام باقر «عليه السلام» است. [حاقة:8] بعضى‏ها گفته‏اند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيّت، ولى ديگران به معنى جماعة باقية يا نفس باقيه گفته‏اند. آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزن‏اند، مقل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه، و رابيه. بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آن را چنان كه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى: پس آيا اَحَدى از آنها را باقى مانده مى‏بينى؟ [كهف:46]، اين تركيب دوبار در قرآن مجيد آمده است و آن به معنى چيزهائى است كه باقى‏اند ولى صالح. ممكن است گفته شود: مراد آثار نيك است كه در دنيا باقى‏اند در مقابل آثار بد. ولى بنصّ قرآن تمام اعمال اعمّ از نيك و بد در جهان و عنداللّه محفوظاند. اعمال نيك باقيات صالحات و اعمال بد باقيات طالحات‏اند. على هذا مراد از باقيّات صالحات تمام اعمال نيك است كه قربة الى اللّه انجام داده مى‏شود.


در حال بارگیری...