الحجر ٢٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و همانا آفریدیم انسان را از گِل خشک از گِلی تیره ریخته‌شده‌
|-|معزی=و همانا آفریدیم انسان را از گِل خشک از گِلی تیره ریخته‌شده‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::26|٢٦]] | قبلی = الحجر ٢٥ | بعدی = الحجر ٢٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::26|٢٦]] | قبلی = الحجر ٢٥ | بعدی = الحجر ٢٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«صَلْصَالٍ»: گِل خشکیده سفال گونه‌ای که اگر بدان تلنگری زده شود به صدا درآید. «حَمَأٍ»: گِلی که بر اثر مجاورت فراوان با آب سیاه شده باشد. «مَسْنُونٍ»: تغییر بو داده. گندیده. «مِنْ حَمَأٍ مَّسْنُونٍ»: صفت صَلْصال یا بدل (مِن صَلْصالٍ) است.
«صَلْصَالٍ»: گِل خشکیده سفال گونه‌ای که اگر بدان تلنگری زده شود به صدا درآید. «حَمَأٍ»: گِلی که بر اثر مجاورت فراوان با آب سیاه شده باشد. «مَسْنُونٍ»: تغییر بو داده. گندیده. «مِنْ حَمَأٍ مَّسْنُونٍ»: صفت صَلْصال یا بدل (مِن صَلْصالٍ) است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۶


ترجمه

ما انسان را از گِل خشکیده‌ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم!

|همانا انسان را از گلى خشكيده، از لجن مانده‌ى بدبوى آفريديم
و در حقيقت، انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو، آفريديم.
و همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم.
و ما انسان را از گِلی خشک که برگرفته از لجنی متعفّن و تیره رنگ است، آفریدیم.
ما آدمى را از گل خشك، از لجن بويناك آفريديم.
و انسان [/ آدم‌] را از گل خشک بازمانده از لجنی بویناک آفریده‌ایم‌
و هر آينه آدمى را از گلى خشك برآمده از لجنى بويناك آفريديم.
و ما انسان را از گِل خشکیده‌ی فراهم آمده از گِل تیره شده‌ی گندیده‌ای بیافریدیم.
و به‌درستی انسان را از گلی خشک، از گلی سیاه و تغییریافته و دیرپا آفریدیم.
و همانا آفریدیم انسان را از گِل خشک از گِلی تیره ریخته‌شده‌


الحجر ٢٥ آیه ٢٦ الحجر ٢٧
سوره : سوره الحجر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«صَلْصَالٍ»: گِل خشکیده سفال گونه‌ای که اگر بدان تلنگری زده شود به صدا درآید. «حَمَأٍ»: گِلی که بر اثر مجاورت فراوان با آب سیاه شده باشد. «مَسْنُونٍ»: تغییر بو داده. گندیده. «مِنْ حَمَأٍ مَّسْنُونٍ»: صفت صَلْصال یا بدل (مِن صَلْصالٍ) است.


تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، پدید آورنده انسانها از گِل خشکیده (و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون)

۲- گل خشکیده، تیره رنگ، بد بو و متغیر، خمیر مایه اصلى آفرینش انسان (و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون) «صلصال» در لغت به معناى صداى برخاسته از شىء خشک و «حمأ» گل سیاه و بد بو و «مسنون» به معناى متغیر است.

۳- خداوند، اراده خود را در عالم طبیعت، از راه عاملهاى طبیعى محقق و عملى مى سازد. (و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون)

۴- تبدیل گِل و لاى بد بو و تیره رنگ به انسان، از آیات خداوند است. (و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آیات انفسى ۴
  • انسان: انسان از گل خشک ۱، ۲; خلقت انسان ۴; عنصر خلقت انسان ۱، ۲
  • خدا: خالقیت خدا ۱; مجارى اراده خدا ۳
  • خلقت: خلقت از گل خشک ۴
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۳

منابع