يَشْوِي: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه شوى | شوى]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: شوى| ]] | *[[ریشه شوى | شوى]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: شوى| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بريان كردن. واو آن بياء قلب مىشود در اقرب گويد «شوى اللحم شيّاً: جعله شواء» ايضاً به معنى گرم كردن آب آمده است [كهف:29]. يعنى اگر فرياد رسى بخحواهند به آبى چون مس گداخته كمكشان دهند كه چهرهها را مىسوزاند و بريان مىكند. [معارج:15و16]. شوى را از اطراف بدن گفتهاند مثل دست و پا و سر و نيز پوست سر گفتهاند واحد آن شواة است يعنى نه جهنّم زبانه خالص است كه پوست سر يا اطراف بدن را مىكند. شوى كه بر وزن فتى است به معنى مال رذيل نيز آمده است (مجمع اقرب). | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۰۸
ریشه کلمه
- شوى (۲ بار)
قاموس قرآن
بريان كردن. واو آن بياء قلب مىشود در اقرب گويد «شوى اللحم شيّاً: جعله شواء» ايضاً به معنى گرم كردن آب آمده است [كهف:29]. يعنى اگر فرياد رسى بخحواهند به آبى چون مس گداخته كمكشان دهند كه چهرهها را مىسوزاند و بريان مىكند. [معارج:15و16]. شوى را از اطراف بدن گفتهاند مثل دست و پا و سر و نيز پوست سر گفتهاند واحد آن شواة است يعنى نه جهنّم زبانه خالص است كه پوست سر يا اطراف بدن را مىكند. شوى كه بر وزن فتى است به معنى مال رذيل نيز آمده است (مجمع اقرب).