يس ٤٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِنْ‌ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ‌ فَلاَ صَرِيخَ‌ لَهُمْ‌ وَ لاَ هُمْ‌ يُنْقَذُونَ‌

ترجمه

و اگر بخواهیم آنها را غرق می‌کنیم بطوری که نه فریادرسی داشته باشند و نه نجات داده شوند!

|و اگر بخواهيم غرقشان مى‌سازيم كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات يابند
و اگر بخواهيم غرقشان مى‌كنيم و هيچ فريادرسى نمى‌يابند و روى نجات نمى‌بينند.
و اگر بخواهیم همه را به دریا غرق کنیم که ابدا نه فریاد رسی و نه راه نجاتی یابند.
و اگر بخواهیم آنان را غرق می کنیم در این صورت هیچ فریادرسی برای آنان نخواهد بود، و نجات هم نیابند،
و اگر بخواهيم همه را غرقه مى‌سازيم و آنها را هيچ فريادرسى نباشد و رهايى نيابند،
و اگر بخواهیم آنان را غرقه می‌سازیم، و فریادرسی ندارند، و نجات داده نشوند
و اگر بخواهيم آنان را غرق مى‌كنيم، پس آنها را هيچ فريادرسى نباشد و نه رهايى يابند،
و اگر بخواهیم آنان را غرق خواهیم کرد، به گونه‌ای که هیچ فریادرسی نداشته باشند، و اصلاً نجات داده نشوند.
و اگر بخواهیم غرقشان می‌کنیم، پس هیچ فریادرسی برایشان نیست و نه اینان نجات می‌یابند.
و اگر خواهیم غرقشان سازیم تا به فریادرسی ایشان را باشد و نه رهانیده شوند

If We will, We can drown them—with no screaming to be heard from them, nor will they be saved.
ترتیل:
ترجمه:
يس ٤٢ آیه ٤٣ يس ٤٤
سوره : سوره يس
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«صَرِیخَ»: فریادرس. فریاد خواه. در این صورت مصدر به معنی اسم فاعل یعنی صارِخ است. صدا و فریاد. در این صورت معنی «فَلا صَرِیخَ لَهُمْ»: چنین است: اصلاً صدا و فریادی نخواهند داشت تا کمک و یاری طلب کنند. یعنی فوراً غرق و در حال می‌میرند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ «43»

و اگر بخواهيم آنان را غرق مى‌كنيم، به گونه‌اى كه نه فريادرسى برايشان باشد و نه (از دريا) نجات داده شوند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ (43)

جلد 11 - صفحه 82

وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ‌: و اگر خواهيم غرق سازيم اهل كشتى را به تهيج باد و تلاطم امواج، فَلا صَرِيخَ لَهُمْ‌: پس هيچ فرياد رسى نباشد مرايشان را كه از غرق نگهدارد، وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ‌: و نه ايشان رهانيده شوند از مرگ هرگاه اراده ما تعلق گرفته باشد بر هلاك ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ (41) وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ (42) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ (43) إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلى‌ حِينٍ (44) وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (45)

وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ (46) وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (47) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) ما يَنْظُرُونَ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ (49) فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى‌ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ (50)

ترجمه‌

و دليلى است براى آنها كه ما حمل نموديم نسل آنها را در كشتى پر كرده شده‌

و آفريديم براى آنها مانند آن آنچه سوار ميشوند

و اگر بخواهيم غرق ميكنيم آنها را پس نيست فرياد رسى براى آنها و نه آنها رهانيده ميشوند بسببى‌

مگر رحمتى از ما و برخوردارى تا وقت مقدّر

و چون گفته شود بآنها بپرهيزيد از آنچه پيش روى شما است و آنچه پشت سر شما است باشد كه شما رحم كرده شويد

و نميآيد آنها را دليلى از دليلهاى پروردگارشان مگر آنكه ميباشند از آن روى گردانندگان‌

و چون گفته شود بآنها انفاق كنيد از آنچه روزى داد شما را خداوند گويند آنها كه كافر شدند بآنان كه ايمان آوردند آيا اطعام كنيم كسيرا كه اگر ميخواست خدا اطعام ميكرد او را نيستيد شما مگر در گمراهى آشكار

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

انتظار نميبرند مگر يك بانك بلندى كه ميگيرد آنها را با آنكه آنها با يكديگر منازعه مينمايند

پس استطاعت ندارند وصيّت نمودن را و نه بسوى كسان خود برميگردند.

تفسير

و يكى از دلائل علم و قدرت الهى براى نوع بشر آنستكه خداوند ذريّه و نسل آن نوع را بدوا در كشتى نوح عليه السّلام كه پر بود از نوع انسان و ساير حيوانات يا مجهّز بود بلوازم كشتى‌رانى حمل فرمود و از غرق نجات داد و اينكه تعبير بذريّه فرموده با آنكه محمول خود آن نوع بوده براى آنستكه از ابتداء خلقت نوع بشر كشتى نبوده خداوند ذريه و نسل آدم عليه السّلام را بوسيله آن حمل نموده مانند آنكه فرموده باشد ما بنى آدم را حمل نموديم و بعدا اين سنّت در آن ذريّه جارى گرديد و باقى خواهد بود و بعضى گفته‌اند ذريّه بمعناى آباء است چون ذرء بمعناى خلق است و اولاد از آباء خلق ميشود و به اين جهت آنرا ذريّه گويند و اينجا مراد آنستكه خداوند آباء آنها را حمل نمود در كشتى و بعضى گفته‌اند مراد از ذريّه كه خدا ميفرمايد حمل نموديم ذرياتى است كه در اصلاب پدرانشان بوده و در كشتى نوح عليه السّلام حمل شدند و باين وسيله خداوند اين نوع را حفظ فرمود و


جلد 4 صفحه 410

بعضى گفته‌اند مراد از ذريه اطفال و اولاد است كه با خودشان بكشتى مينشانند يا بتجارت ميفرستند و تخصيص آنها بذكر براى آسانتر بودن ركوب كشتى است براى كودكان از ساير مراكب و بالنّسبه بسائر مردم و بنابراين اختصاص بكشتى نوح عليه السّلام ندارد و بنظر حقير بهترين معانى همانستكه بدوا ذكر شد و نديدم كسى متعرّض آنشده باشد چون هر بنده‌ئى نصيبى دارد اينهم نصيب بنده بوده و ذريات بصيغه جمع نيز قرائت شده است و خداوند براى بنى آدم مراكب ديگرى را هم خلق فرمود كه مانند كشتى است در سهولت رفتار چون شتر را هوار كه آنرا كشتى بيابان خوانده‌اند و ساير سيّارات بحرى و برّى و هوائى كه اخيرا اختراع شده و همه بحول و قوّه الهى بوده كه موادّ آنرا براى بشر آماده و علم تأليف آنرا بآنها داده است و مانند كشتى جمعى در آن مى‌نشينند و بسهولت مسافرت ميكنند و اگر بخواهد خدا همه را يك مرتبه غرق و هلاك مينمايد و دادرسى براى آنها نيست و نجات داده نخواهند شد و اينهم از شواهد معناى اوّل است كه بنظر حقير رسيد چون معلوم است كه مربوط بكشتى نوح عليه السّلام نيست و با معناى اخير هم موافق است ولى آن معنى از جهات ديگرى خلاف ظاهر است و نجات داده نخواهند شد مگر بوسيله رحمت خدا و براى برخوردار شدن از نعم الهيّه در دنيا مدّتيكه از عمرشان باقى مانده تا اجلشان برسد و كلمه رحمة يا مفعول مطلق است يعنى مگر آنكه رحمت نمائيم آنها را رحمتى يا مفعول‌له است يعنى مگر براى رحمتى و چون گفته شود بكفّار كه بترسيد از گناهان گذشته و آينده خودتان يا از گناهان حاضر در مقابل خودتان و عذاب آخرت كه در پشت سر داريد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده تا مورد ترحّم الهى شويد اعراض مينمايند چون عادت كرده‌اند كه هر آيه‌ئى از آيات الهى براى آنها تلاوت شود يا هر معجزه و حجّتى براى آنان اظهار و اقامه گردد اعراض نمايند و تفكّر و تدبّر در آن ننمايند و تصديق نكنند و اينكه در آيه قبل جواب شرط حذف شده براى دلالت ذيل كلام است بر اعراض آنها و چون گفته شود بآنها كه از اموال خودتان بفقراء انفاق نمائيد گويند اگر خدا ميخواست بآنها چيزى برسد خودش بآنها ميداد و چون نداده معلوم است كه نميخواهد آنها داراى چيزى باشند و شما در گمراهى و اشتباه واضح و آشكارى هستيد كه ما


جلد 4 صفحه 411

را بر خلاف خواسته خدا امر ميكنيد غافل از آنكه خدا بفقراء نداده و باغنياء داده و امر نموده باينها كه بآنها بدهند تا ببركت آن مستحقّ ثواب شوند پس خواسته بآنها چيزى برسد نهايت آنكه آنچيز بوسيله اينها باشد پس اينها در گمراهى آشكارى هستند اگر اين جمله خطاب الهى بامساك كنندگان از انفاق باشد باين تسويلات شيطانى ولى ظاهر آنستكه جزء كلام آنها است چنانچه بيان شد و بطور استهزاء ميگويند كه چه زمان وعده عذاب ما انجاز ميشود اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد كه ما عذابى در پيش داريم و خداوند جواب فرموده كه اينها منتظر يك بانك صور اسرافيلند در دميدن اولى كه مردم بآن ميميرند و ناگهان آنها را ميگيرد در حاليكه آنها با يكديگر مخاصمه و مجادله مينمايند در سر متاع دنيا و ابدا آخرت بخاطرشان خطور نميكند و اصل يخصّمون يختصمون بمعناى يتخاصمون است در مجمع نقل نموده كه دو نفر لباسشان را پهن كرده‌اند كه معامله نمايند مجال جمع كردن نيابند و يكى لقمه را برداشته بخورد هنوز در دهن نگذارده كه صيحه بلند ميشود و ديگرى گوسفندان خود را كنار حوض آورده تا آب دهد كه قيامت برپا گردد و مجال خوردن و خورانيدن پيدا نميكنند و لذا خداوند فرموده نه مجال وصيّت نمودن پيدا ميكنند و نه آنكه از بازار بخانه نزد اهل و عيال خود مراجعت نمايند بلكه ناگهان و بى‌خبر مرگ همه را دريابد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌ نَشَأ نُغرِقهُم‌ فَلا صَرِيخ‌َ لَهُم‌ وَ لا هُم‌ يُنقَذُون‌َ (43)

و ‌اگر‌ مشيّت‌ ‌ما تعلّق‌ گرفت‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ غرق‌ كنيم‌ ‌پس‌ فرياد رسي‌ نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ و نه‌ اينها نجات‌ مي‌يابند.

(تنبيه‌) ‌اينکه‌ وسائل‌ مسافرت‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌براي‌ سهولت‌ مسافرت‌ و پيشرفت‌ كارها ‌است‌ همين‌ نحو خطرات‌ دارد ‌هر‌ چه‌ راحتي‌ و سهولتش‌ بيشتر ‌باشد‌ خطراتش‌ ‌هم‌ زيادتر و سخت‌تر ميشود مثلا خطر حمار و استر و فرس‌ و گاو و شتر فقط سقوط ‌از‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و رسيدن‌ آسيبي‌ ‌به‌ انسان‌ امّا خطرات‌ ماشين‌ ‌که‌ همه‌ روزه‌ چه‌ اندازه‌ تصادفاتي‌ دارد و چه‌ مقدار تلفاتي‌ و البته‌ خطر ريل‌ بيشتر و سخت‌تر ‌از‌ ماشين‌ ‌است‌ و خطر طيّاره‌ سخت‌تر ‌از‌ ريل‌ ‌است‌ و نوع‌ ‌اينکه‌ خطرات‌ ‌در‌ اثر بي‌ملاحظگي‌ و جهالت‌ رانندگان‌ و تسريع‌ و عجله‌ ‌در‌ وصول‌ ‌به‌ مقاصد ‌است‌ و امّا خطر كشتي‌ نوعا ‌در‌ اختيار بشر

جلد 15 - صفحه 80

نيست‌ و بواسطه‌ تلاطم‌ درياها ‌است‌ و امواج‌ ‌آنها‌ بالاخص‌ ‌اگر‌ چهار موجه‌ شود و ‌اينکه‌ تلاطم‌ و امواج‌ ‌در‌ تحت‌ مشيّت‌ الهي‌ ‌است‌ لذا ميفرمايد:

وَ إِن‌ نَشَأ نُغرِقهُم‌ كشتي‌ زير آب‌ رود و تمام‌ اهلش‌ غرق‌ شوند ‌در‌ ميان‌ دريا كيست‌ فرياد رس‌ ‌آنها‌!

فَلا صَرِيخ‌َ لَهُم‌ و كيست‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ غرق‌ نجات‌ دهد!

وَ لا هُم‌ يُنقَذُون‌َ.

(تنبيه‌) يكي‌ ‌از‌ معجزات‌ بزرگ‌ ‌که‌ شايد متجاوز ‌از‌ هزار مرتبه‌ تجربه‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌در‌ موقع‌ تلاطم‌ كشتي‌ و امواج‌ دريايي‌ تربت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌را‌ ‌در‌ دريا انداخته‌ كشتي‌ قرار ميگيرد و امواج‌ فرو مي‌نشيند.

(تذكّر) انسان‌ بايد ‌هر‌ موقعي‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ نوع‌ مراكب‌ سوار شد ‌با‌ توكّل‌ ‌باشد‌ و تسميه‌ بگويد و چون‌ بمقصد نائل‌ شد شكرگزار ‌باشد‌ ‌که‌ نجات‌ يافته‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 43)- این آیه برای روشنتر ساختن این نعمت بزرگ حالتی را که از دگرگون شدن این نعمت به وجود می‌آید بیان می‌کند، می‌گوید: «و اگر بخواهیم آنها را غرق می‌کنیم، آن چنان که نه فریادرسی داشته باشند، و نه نجات داده شوند»

ج4، ص97

(وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِیخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ یُنْقَذُونَ).

به یک موج عظیم فرمان می‌دهیم کشتی آنها را واژگون کند! یا به یک گرداب مأموریت می‌دهیم آنها را در کام خود فرو بلعد! یا به یک طوفان دستور می‌دهیم آنها را مانند یک پر کاه بردارد و در وسط امواج پرتاب کند! این ماییم که این نظام را تداوم می‌بخشیم، تا آنها بهره گیرند، و اگر گهگاه حوادثی از این قبیل می‌فرستیم برای این است که اهمیت نعمتی را که در آن غرقند بدانند.

نکات آیه

۱ - خداوند بر غرق ساختن تمامى سرنشینان کشتى ها در اعماق دریاها توانا است. (و إن نشأ نغرقهم فلاصریخ لهم و لا هم ینقذون)

۲ - مشیت و خواست خدا، عملى شدنى و تخلف ناپذیر است. (و إن نشأ نغرقهم) مفعول «نشأ» کلمه «اغراقهم» است که در تقدیر مى باشد; یعنى، اگر ما قصد غرق کردن افرادى را داشته باشیم، بدون هیچ مانعى این کار را انجام خواهیم داد و این کار حتماً شدنى است.

۳ - براى کسانى که خداوند بر غرق کردنشان اراده کند، هیچ فریادرسى نخواهد بود. (و إن نشأ نغرقهم فلاصریخ لهم)

۴ - کسانى که غرق شدنشان از سوى خداوند حتمى باشد، هرگز نجات نخواهند یافت. (و إن نشأ نغرقهم ... و لا هم ینقذون)

۵ - هیچ نیرویى توانایى ممانعت از تحقق اراده و مشیت خدا را ندارد. (و إن نشأ نغرقهم فلاصریخ لهم و لا هم ینقذون)

۶ - هیچ یک از سرنشینان کشتى ها در دریاها، امنیت کامل نداشته و امکان غرق شدن آنان به اراده الهى وجود دارد. (و إن نشأ نغرقهم فلاصریخ لهم و لا هم ینقذون) این آیه شریفه با آیه قبل، درصدد بیان نعمت و آیت الهى مى باشد; ولى در عین حال لحن هشدار دهنده نیز دارند که مبادا این نعمت ها موجب غرور بشر شود و آنان از آنها سوء استفاده کنند; که در این صورت ممکن است با قهر الهى دچار غرق و نابودى شوند.

موضوعات مرتبط

  • خدا: آثار مشیت خدا ۳، ۶; حتمیت مشیت خدا ۲، ۴، ۵; قدرت خدا ۱
  • غرق شدگان: بى یاورى غرق شدگان ۳، ۴
  • کشتى: غرق مسافران کشتى ۱; منشأ غرق مسافران کشتى ۶
  • مسافرت: خطر مسافرت دریایى ۶
  • موجودات: عجز موجودات ۵

منابع