نتایج جستجو

گفتند ـ این واژه در مورد آن به کار رفته، و اگر مى بینیم به افراد گندم گون و یا خود گندم، «سمراء» گفته مى شود به خاطر آن است که سفیدى آن با کمى تیرگى آمیخته

آیات شامل این کلمه «ضِغْث» (بر وزن حرص) به معناى دسته اى از چوبهاى نازک ساقه گندم و جو و یا رشته هاى خوشه خرما و یا دسته گل و مانند آن است. ضغث‌ (۳ بار) به

اجر است براى ما و يك بار شتر گندم علاوه براى او ميگيريم اين مقدار گندم كه تهيّه نموديم براى مؤنه ما كم است يا يك بار گندم كم است پادشاه مضايقه نميكند از

آسمان آبى با بركت فرو آورديم پس بدان بوستانها و دانه‌هاى دروكردنى- مانند گندم و جو و ارزن- رويانيديم و از آسمان آب پربرکتی را بارانده‌ایم، و بدان باغها

Tabber requires Javascript to function. (و به او گفتیم:) بسته‌ای از ساقه‌های گندم (یا مانند آن) را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او

و از هر جا (و هر چه) بخواهید تناول کنید و لیکن نزدیک این درخت نروید (درخت گندم یا انگور یا سیب یا غیره) که از ستمکاران خواهید گشت. و [گفتیم:] ای آدم! تو

اين سخن موسى «عليه السلام» به بنى‏اسرائيل است آنگاه كه از او عدس، پياز، گندم و غيره خواستند به قولى مراد از آن مصر معروف بود در اينصورت صرف آن در اثر

سبزیجات، خیار، گندم، عدس و پیاز از خوراکیهایى که قوم موسى خواهان آن بودند. (یخرج لنا مما تنبت الأرض من بقلها و ... بصلها) «فوم» به معناى گندم است. برخى از

اين سخن موسى «عليه السلام» به بنى‏اسرائيل است آنگاه كه از او عدس، پياز، گندم و غيره خواستند به قولى مراد از آن مصر معروف بود در اينصورت صرف آن در اثر

يوسف در سال اوّل، گندم را با طلا و نقره، در سال دوم، گندم را در مقابل جواهر و زيورآلات، در سال سوم، گندم را با چهارپايان، در سال چهارم، گندم را در مقابل برده‌ها،

مراعات نشده باشد از وزن آن كاسته مى‏شود و به تعبير سوم چنانكه وزنه يك من گندم يك قطعه سنگ يك منى است همانطور وزنه اعمال حق بودن آنهاست. نگارنده گويد، اين

انگور دادیم و به نخل خرما اطرافش را پوشاندیم و عرصه میان آنها را کشتزار (برای گندم و سایر حبوبات) قرار دادیم. و برای مشرکان [که از معبودان باطل دم می زنند و

و دفع و حركت و توليد مثل داشته باشد و در غير اين صورت زنده نيست. دانه‏هاى گندم و ساير حبوبات و تخم گياهان و گلها و غيره قبل از كاشته شدن هيچ يك از چهار

جائز بود گذارد دربار بن يامين و اين آبخورى قدح طلائى بود كه اخيرا پيمانه گندم شده بود چنانچه عيّاشى ره از امام باقر و امام صادق عليهما السلام در دو روايت

گفته شده بود، تبديل كردند (وبه جاى حطّه، به عنوان مسخره گفتند: حنطه، يعنى گندم.) پس ما بر آن ستمكاران به سزاى گناهى كه مرتكب مى‌شدند، عذابى از آسمان فرو

اجر است براى ما و يك بار شتر گندم علاوه براى او ميگيريم اين مقدار گندم كه تهيّه نموديم براى مؤنه ما كم است يا يك بار گندم كم است پادشاه مضايقه نميكند از

مى‌دهند. مراد از «حَبًّا» حبوباتى است كه به مصرف غذاى انسان مى‌رسد، مانند گندم و جو و نخود و عدس و امثال اينها. «حَدائِقَ» جمع «حديقه» به معناى بوستانى

اجر است براى ما و يك بار شتر گندم علاوه براى او ميگيريم اين مقدار گندم كه تهيّه نموديم براى مؤنه ما كم است يا يك بار گندم كم است پادشاه مضايقه نميكند از

امور عالم عواملى در كار است كه بوسيله آنها امور عالم تدبير مى‏شود مثلاً دانه گندم كه كاشته شد نيروى جذب موّاد را به سوى آن جذب مى‏كند «والنازعات» موادّ نيز

يك جا حساب مى‏كند و آن دو را از هم جدا نمى‏داند. در اين صورت اگر دو دانه گندم را كه يكى بريان شده و سلّول زنده‏اش مرده و يكى عادى است در زمين بكاريم هر