مريم ٧٧

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ فَرَأَيْتَ‌ الَّذِي‌ کَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قَالَ‌ لَأُوتَيَنَ‌ مَالاً وَ وَلَداً

ترجمه

آیا دیدی کسی را که به آیات ما کافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراوانی به من داده خواهد شد»؟!

|آيا ديدى آن كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعا به من مال و فرزند بسيار داده خواهد شد
آيا ديدى آن كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: «قطعاً به من مال و فرزند [بسيار] داده خواهد شد»؟
(ای رسول) دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد (مانند عاص بن وائل کافر) و (به خبّاب بن ارت مؤمن به استهزاء و مسخره) گفت: من البته مال و فرزند بسیار (در بهشت هم) خواهم داشت (و آنجا طلب تو را می‌دهم)؟!
آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما کافر شد وگفت: [به خاطر انتخاب آیین شرک و کفر] به من مال و اولاد بسیار خواهند داد؟
آيا آن كسى را كه به آيات ما كافر بود ديدى كه مى‌گفت: البته به من مال و فرزند داده خواهد شد.
آیا ننگریسته‌ای کسی را که به آیات ما کفر [و انکار]ورزید و ادعا کرد که به من مال و فرزند داده خواهد شد
آيا ديدى آن كس را كه به آيات ما كافر شد و گفت: البته به من مال و فرزند داده شود؟
آیا در شگفت نیستی از آن کسی که آیات ما را انکار کرده و می‌گوید: (اگر قیامتی هم به فرض باشد، در آنجا) بدون شکّ دارائی فراوان و فرزندان زیادی به من داده خواهد شد؟! (و در آنجا هم از شما جلوتر و از خوشی و لذائذ بیشتری بهره‌مند خواهم شد).
پس آیا دیدی کسی را که به آیات ما کفر ورزید؟ و گفت: «هر آینه بی‌گمان به من مال و فرزندی (بسیار) داده خواهد شد.»
آیا دیده‌ای آن را که کفر ورزید به آیتهای ما و گفت هر آینه داده شوم مال و فرزندی را

Have you seen him who denied Our revelations, and said, “I will be given wealth and children”?
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٧٦ آیه ٧٧ مريم ٧٨
سوره : سوره مريم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَفَرَأَیْتَ»: (نگا: بقره / انعام / ). «لأُوتَیَنَّ»: حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد. از مصدر (ایتآء). «مالاً وَ وَلَداً»: تنوین برای تکثیر است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و مجاهد گویند: درباره عاص بن وائل السهمى با خباب بن الارت نازل گردیده، حسن بصرى گوید: درباره ولید بن مغیرة نازل شده که از روى استهزاء می‌گفت: من مال و فرزند خود را می‌دهم که داخل بهشت شوم، چنانکه کلبى گوید.

و نیز گویند: مراد او در دنیا بوده یعنى اگر بر دین آباء و اجداد خود و عبادت بت ها باشم مال و فرزند خود را می‌دهم.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً «77»

پس آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعاً به من مال و فرزند (بسيار) داده خواهد شد!

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77)

شأن نزول: تفسير برهان: از حضرت باقر عليه السلام مروى است كه: خباب آهنگر براى عاص بن وائل كار كردى، و عاص حق او را تأخير انداختى و او مطالبه ننمودى. پس از اسلام عصبيت او را بر آن داشت كه حق خود را بخواهد، و عاص گفت: خلاف عادت رفتار كنى. گفت: آن روز هر دو بر يك كيش بوديم مسامحه مى‌كردم، اما امروز (من) مسلمان و تو بر كفر هستى، دست برندارم تا حق مرا دهى. عاص به طعن و سخريه گفت: شما گوئيد در بهشت طلا و نقره بسيار است، آنچه مى‌طلبى آنجا به تو خواهم داد، زيرا نصيب من بيشتر از تو باشد؛ آيه شريفه نازل شد: «2» أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا: آيا ديدى اى پيغمبر آن را كه كافر شد به آيات و معجزات ما يا به آيات قرآنى يا به دلايل وحدانيت ما. وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالًا وَ وَلَداً: و گفت به خدا قسم هر آينه داده شوم فرداى قيامت، مال و فرزند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا (76) أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (78) كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا (79) وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً (80)

وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81) كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)

ترجمه‌

و زياد ميكند خدا آنانرا كه هدايت يافتند هدايتى و كارهاى پاينده شايسته بهتر است نزد پروردگارت در پاداش خوب و بهتر است از جهت باز گشت كار

آيا ديدى آنرا كه كافر شد بآيتهاى ما و گفت هر آينه داده شوم‌


جلد 3 صفحه 490

البتّه مال و فرزند را

آيا اطلاع يافت بر غيب يا گرفت نزد خدا پيمانى‌

نه چنين است بزودى مى‌نويسيم آنچه را ميگويد و امتداد ميدهيم براى او عذاب را امتداد دادنى‌

و ارث ميبريم از او آنچه را ميگويد و ميآيد نزد ما منفرد

و گرفتند غير از خداوند خدايانى تا باشند براى آنها عزّت‌

نه چنين است زود باشد كه انكار كنند بندگى آنها را و باشند براى آنان مخالف و معاند.

تفسير

خداوند كسانى را كه قبول هدايت نمودند و در شاهراه دين مبين اسلام وارد شدند تأييد ميكند و توفيق اطاعت و عبادت مرحمت ميفرمايد و باين سبب هدايت و معرفت ايشان روز بروز زياد ميشود و بمقام قرب الهى و بهشت جاويد و اصل ميگردند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند در روز ظهور امام زمان هدايت اهل ايمان را زياد ميكند بمتابعت آنحضرت كه هدايت ديگرى است و آن روزى است كه خداوند عذاب ميفرمايد گمراهان و كسانيرا كه منكر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ما خاندان شدند بدست آنحضرت و آنروزى است كه در آيه سابقه بآن اشاره شده كه ميدانند كدام يك از دو فرقه منكر و مقرّ، مكان و منزلشان بدتر و ياور و لشگرشان ضعيف‌تر است و باقيات صالحات كه كلّيه طاعات و عبادات است و فوائد و ثمرات اخروى آن هميشه باقى و برقرار است نزد خدا و بصاحبش عائد ميشود و مسترد ميگردد بهتر است كه مزد و بهره انسانى باشد و بهتر است كه مرجع و مئال و عاقبت كار آدمى گردد نه اين دارائيهاى دو روزه و تجمّلات خانمانسوزى كه كفّار بآنها فخريّه و مباهات مينمودند و در آيات سابقه اشاره بآن شده بود چنانچه در سوره كهف نيز شمّه‌اى از تفسير باقيات صالحات گذشت و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عاص بن وائل يكى از كسانى بود كه بدين اسلام استهزاء مينمود و مديون خباب بن ارت بود چون براى مطالبه نزد او آمد گفت شما كه گمان ميكنيد در بهشت طلا و نقره و حرير است حباب هم تصديق نمود عاص گفت پس موعد ما آنجا باشد قسم بخدا بهتر از آنچه در دنيا بمن دادى بتو خواهم داد و بنابراين ممكن است اشاره باين يا ساير مقالات فاسده كفّار از اين قبيل باشد كه خداوند فرموده بطور استفهام تعجّب آميز كه اى حبيب من آيا ديدى و شنيدى كه آن كافر پليد و مستهزء عنيد چه‌


جلد 3 صفحه 491

گفت، گفت: هر آينه داده ميشوم من البته از جانب خداوند در آخرت مال و اولاد را و آنوقت طلب تو را خواهم داد آيا اين ملحد مقامش بجائى رسيده كه مطّلع بر عالم غيب شده كه چنين ادعائى مينمايد و قسم هم ياد ميكند يا از خداوند عهد و پيمانى گرفته كه باو مال و ولد عنايت كند چون راهى براى اين اعتقاد غير از اين دو امر نيست ولى نه چنين است كه اين خطا كار تصوّر نموده يا از باب استهزاء بزبان جارى كرده بلكه نويسنده ما گفتار او را مينويسد و عذاب او براى اين قبيل مزخرفاتش طولانى و زياد ميشود و بالاخره ميميرد و مال و اولادش بما ارث ميرسد يعنى براى ما در زمين باقى ميماند و روز قيامت خودش مجرد و تنها و منفرد بدون مال و اولاد نزد ما حاضر ميشود و ما هم باو چيزى نميدهيم چه قدر نادانند اين قبيل اشخاص بگمان آنكه موجب عزت و سعادت و وسيله قرب و شفاعت آنها باشد نزد خداوند هر قبيله‌اى مجسمه‌اى را براى خودشان خدا قرار دادند با آنكه امر برعكس است همين بتها روز قيامت از آنها و عبادتشان تبرّى ميكنند و بيزارى ميجويند و با آنها ضدّيت و عناد و خصومت مينمايند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده ولى در ذيل روايت فرموده كه عبادت ركوع و سجود نيست بلكه آن اطاعت مردم است كسيكه اطاعت كند مخلوقى را در معصيت خالق بتحقيق عبادت نموده است او را فيض ره فرموده مراد امام عليه السلام آنستكه اراده فرموده خداوند از خدايانى كه گرفتند آنانرا بخدائى جز خدا رؤساء آنها را كه اطاعت آنان نمودند در معصيت خدا و بنظر حقير مراد امام عليه السّلام تعميم است و اينكه اختصاص به بتها ندارد نه آنكه شامل آنها نشود و خلاف ظاهر مراد باشد و كلمه ضدّ بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ فَرَأَيت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ بِآياتِنا وَ قال‌َ لَأُوتَيَن‌َّ مالاً وَ وَلَداً (77)

آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ بيان‌ مي‌بيني‌ كسي‌ ‌که‌ كافر شد بآيات‌ قرآن‌ مجيد و ‌گفت‌ ‌هر‌ آينه‌ ‌بما‌ داده‌ مي‌شود مال‌ و اولاد. أ فرأيت‌ ‌از‌ راه‌ تعجب‌ مشاهده‌ مي‌كني‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ همه‌ آيات‌ و ادلّه‌ و حجج‌ و بيانات‌ واضحه‌ ‌که‌ مشتمل‌ ‌بر‌ مضرات‌ شرك‌ و كفر و عقوبات‌ و بليّات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ و ‌به‌ حس‌ و و جدان‌ حالات‌ امم‌ سابقه‌ ‌را‌ درك‌ كرده‌ و ‌مع‌ ‌ذلک‌.

الَّذِي‌ كَفَرَ بِآياتِنا بعضي‌ مفسرين‌ گفتند عاص‌ ‌بن‌ وايل‌ بوده‌، بعضي‌ گفتند وليد ‌بن‌ مغيره‌ بوده‌، لكن‌ مكرر گفته‌ايم‌ ‌که‌ مفاد آيات‌ عام‌ ‌است‌ ‌يعني‌ كسي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ صفت‌ ‌را‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ عناد و عصبيت‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ بيانات‌ كافر ‌به‌ آيات‌ ‌ما ‌باشد‌ و منكر شود.

وَ قال‌َ لَأُوتَيَن‌َّ مالًا وَ وَلَداً ‌که‌ ‌من‌ ‌بر‌ كفر و شرك‌ و عبادت‌ آلهه‌ و متابعت‌

جلد 12 - صفحه 479

اسلاف‌ ‌خود‌ كنم‌ ‌هر‌ آينه‌ ‌هم‌ مال‌ و منال‌ پيدا مي‌كنم‌ و ‌هم‌ اولاد و هيچ‌ گونه‌ عقوبت‌ و عذابي‌ ندارم‌ نه‌ ‌در‌ دنيا و نه‌ ‌در‌ آخرت‌ هميشه‌ خوش‌ و خرّم‌ هستم‌. و ‌اينکه‌ دعوي‌ ادعاء تمام‌ طبقات‌ و مليين‌ عالم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ اهل‌ سعادت‌ و نجات‌ توهم‌ ميكنند و ديگران‌ ‌را‌ اهل‌ هلاكت‌ تصور مي‌كنند، لكن‌ هيچگونه‌ مدركي‌ و دليلي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ ندارند، فقط مدرك‌ ‌آنها‌ تقليد آباء و اجداد ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند ‌ما متابعت‌ ميكنيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و ‌از‌ دين‌ آبائي‌ و اجدادي‌ دست‌ برنمي‌داريم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 77)- یک تفکر خرافی و انحرافی! بعضی از مردم معتقدند که ایمان و پاکی و تقوا با آنها سازگار نیست! و سبب می‌شود که دنیا به آنها پشت کند، در حالی که با بیرون رفتن از محیط ایمان و تقوا، دنیا به آنها رو خواهد کرد، و مال و ثروت آنها زیاد می‌شود! در عصر و زمان پیامبر- همچون عصر ما- افراد نادانی بودند که چنین پندار خطرناکی داشتند و یا لا اقل تظاهر به آن می‌کردند.

قرآن در اینجا- به تناسب بحثی که قبلا پیرامون سر نوشت کفار و ظالمان بیان شد- از این طرز فکر و عاقبت آن سخن می‌گوید.

نخست می‌فرماید: «آیا دیدی کسی را که به آیات ما کافر شد، و گفت: مسلما اموال و فرزندان فراوانی نصیبم خواهد شد»! (أَ فَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیاتِنا وَ قالَ لَأُوتَیَنَّ مالًا وَ وَلَداً).

نکات آیه

۱- برخى از ناآگاهان کفر به آیات الهى را، موجب دستیابى خود به مال و فرزند فراوان مى پندارند. (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً و ولدًا) جمله «قال لأُوتینّ...» بر «کفر بأیاتنا» مترتب است; یعنى، گوینده این سخن به گمان این که کفر او، موجب دستیابى به مال و فرزند مى گردد، کفر را برگزیده است.

۲- گمان دستیابى به مال و فرزند به مجرد کفرورزى، پندارى بس ناروا و شگفت انگیز است. (أفرءیت الذى کفر بأیتنا و قال) همزه استفهام در «أفرأیت» مفید تعجب و متضمن معناى امر است; یعنى، به قدرى شگفت آور است که جا دارد حتماً چنین کسى را ببینى. حرف «فاء» در این براى ترتیب معنوى است; یعنى، کافرانى که گفته آنان در آیات پیشین آمد، در حال رفاه و تنعّم، چنان سخنانى را گفتند; ولى تعجب از کسى است که ایمان را به هواى پیداکردن مال و فرزند رها مى کند و به کافران مى پیوندد.

۳- وضعیت بهتر اقتصادى و معیشتى کافران عصر بعثت، زمینه ساز گرایش عده اى از مردم به کفر بود. (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً) بینش مطرح شده در این آیه، از اندیشه اى سرچشمه مى گیرد که در آیات پیشین با جمله «قال الذین کفروا... أىّ الفریقین خیر مقاماً» به آن اشاره شده بود.

۴- در دیدگاه کافران، دین مانع پیشرفت اقتصادى و نظامى است. (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً و ولدًا) تلاش براى فراوانى اولاد (در عصر نزول قرآن) برخاسته از نیازهاى امنیتى و اقتصادى بود.

۵- رفاه طلبى و قدرت خواهى، از عوامل ارتداد (کفر بأیتنا و قال لأُتینّ مالاً و ولدًا) ظاهر عبارت «کفر بأیاتنا» به قرینه «لأُوتینّ» - که براى استقبال است - حدوث کفر است نه استمرار آن.

روایات و احادیث

۶- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «أفرأیت الذى کفر بآیاتنا و قال لأُوتینّ مالاً و ولداً»: ... کان لخبّاب بن الأرَتّ على العاص بن وائل حقّ فأتاه یتقاضاه، فقال له العاص: ألستم تزعمون أنّ فى الجنّة الذهب والفضة و الحریر قال: بلى قال: فموعد ما بینى و بینک الجنّة فو اللّه لأُوتینّ فیها خیراً ممّا أوتیت فى الدنیا ; از امام باقر(ع) در مورد سخن خداوند «أفرأیت الذى کفر بأیاتنا و قال لأُوتینّ مالاً و ولداً» روایت شده که فرمود: خبّاب بن ارتّ از عاص بن وائل طلبى داشت نزد او آمد و حق خویش را طلب کرد. پس عاص به او گفت: مگر شما نمى گویید که در بهشت طلا و نقره و حریر هست. خبّاب جواب داد: بلى، عاص - از روى تمسخر - گفت: پس بهشت وعده گاه بین من و تو باشد. قسم به خداوند بهتر از آنچه در دنیا به من داده شده در آن جا به من داده خواهد شد».[۲]

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آثار تکذیب آیات خدا ۱
  • ارتداد: عوامل ارتداد ۵
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
  • اقتصاد: موانع رشد اقتصادى ۴
  • بهشت: استهزاگران بهشت ۶
  • بینش: بینش غلط ۲
  • ثروت: زمینه ثروت ۱، ۲
  • جاهلان: بینش جاهلان ۱
  • دین: آسیب شناسى دینى ۵; نقش دین ۴
  • رفاه طلبى: آثار رفاه طلبى ۵
  • عاص بنوائل: استهزاهاى عاص بنوائل ۶
  • فرزند: زمینه ازدیاد فرزند ۱، ۲
  • قدرت طلبى: آثار قدرت طلبى ۵
  • کافران: آثار رشد اقتصادى کافران صدراسلام ۳; بینش کافران ۴
  • کفر: آثار کفر ۲; زمینه کفر ۳

منابع

  1. صاحب مجمع البیان و نیز صاحبان صحیح بخارى و صحیح مسلم از خباب بن الارت نقل نمایند که گفت: مرد ثروتمندى بودم و از عاص بن وائل نیز طلبکار بودم تقاضاى طلب خود را از او نمودم به من گفت تا به محمد کافر نشوى، قرض تو را نمى پردازم. به او گفتم: هرگز به محمد کافر نخواهم شد و تو بالاخره خواهى مرد و سپس مبعوث خواهى گشت. عاص بن وائل گفت: پس صبر کن بعد از مرگ که مبعوث و زنده شدم و نزد فرزندان و اموال خود برگشتم، قرض تو را خواهم پرداخت سپس این آیه نازل گردید.
  2. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۵۴; نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۵۶- ، ح ۱۴۵.