فَاعْتَبِرُوا

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«اعْتَبِرُوا» از مادّه «اعتبار» در اصل از «عبور» گرفته شده که به معناى گذشتن از چیزى به سوى چیز دیگر است و این که به اشک چشم «عبرة» گفته مى شود، به خاطر عبور قطرات اشک از چشم است. و «عبارت» را از این رو «عبارت» مى گویند که مطالب و مفاهیم را از کسى به دیگرى منتقل مى کند; و اطلاق «تعبیر خواب» بر تفسیر محتواى آن به خاطر این است که، انسان را از ظاهر به باطن آن منتقل مى سازد. و به همین مناسبت، به حوادثى که به انسان پند مى دهد «عبرت» مى گویند; چرا که انسان را به یک سلسله تعالیم کلّى رهنمون مى گردد و از مطلبى به مطلب دیگر منتقل مى کند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

بر وزن فلس [حشر:2]. اصل عبر گذشتن از حالى به حال است، اما عبور مخصوص است بگذشتن از آب خواه بوسيله شنا باشد يا كشتى يا پل يا حيوانى. عبرة به فتح اول به معنى اشك چشم از آن مشتقّ است. عبارت كلامى است كه در هوا عبور كرده از زبان گوينده بگوش سامع مى‏رسد. اعتبار و عبرة حالتى است كه از معرفت محسوس به معرفت غير محسوس رسيده مى‏شود. تعبير مخصوص به خواب است كه آن را از ظاهر به باطلش عبور مى‏دهد (مفردات). فكر مى‏كنم: قول راغب در بيان اين ماده كافى است گر چه با سائر گفته‏ها كمى تفاوت دارد. در مجمع فرمود: اصل باب به معنى نفوذ است. *[آل عمران:13]. در آن چه گفته شد با بصيرتان را عبرتى است كه از اين محسوس مشاهد به غير محسوس پى ببرند. *[يوسف:43]. در لغت آمده: «عبر الرؤيا عبراً و عبارةً: فسّرها» يعنى اى بزرگان قوم درباره خواب من اظهار رأى كنيد اگر مى‏توانيد خواب را تفسير كنيد و آن را به واقع عبور دهيد، تعبير و عبر هر دو به يك معنى است. * [نساء:43]. «عابِرى» در اصل «عابِرینَ» است در اثر اضافه نونش ساقط شده اگر مراد از صلوة نماز باشد مراد از عابرى سبيل مسافر است يعنى در حال مستى و در حال جنابت نماز نخوانيد مگر آن كه در سفرباشيد كه با تيمّم مى‏توانيد بخوانيد و اگر مراد مواضع صلوة و مساجد باشد يعنى به مساجد باشد يعنى به مساجد در حال مستى وارد نشويد و نيز در حالت جنابت مگر آن كه بصورت عبور از درى به درى باشد (جوامع المجامع) به نظر من احتمال اول قوى است. كه ذيل آيه مطلب را روشن مى‏كند و قيد عدم وجدان آب در سفر نيز ذيل معلوم مى‏شود.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...