روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۶۵

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، أَبْوَابُ الْقَضَايَا وَ الْأَحْكَام-بَابُ الْعَدَالَة

روي عن عبد الله بن ابي يعفور قال :

قُلْتُ‏ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ بِمَ تُعْرَفُ عَدَالَةُ اَلرَّجُلِ بَيْنَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ حَتَّى تُقْبَلَ شَهَادَتُهُ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَنْ تَعْرِفُوهُ بِالسِّتْرِ وَ اَلْعَفَافِ وَ كَفِّ اَلْبَطْنِ وَ اَلْفَرْجِ وَ اَلْيَدِ وَ اَللِّسَانِ وَ تُعْرَفُ بِاجْتِنَابِ اَلْكَبَائِرِ اَلَّتِي أَوْعَدَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا اَلنَّارَ مِنْ شُرْبِ اَلْخُمُورِ وَ اَلزِّنَا وَ اَلرِّبَا وَ عُقُوقِ اَلْوَالِدَيْنِ وَ اَلْفِرَارِ مِنَ اَلزَّحْفِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ وَ اَلدَّلاَلَةُ عَلَى ذَلِكَ‏ كُلِّهِ أَنْ يَكُونَ سَاتِراً لِجَمِيعِ عُيُوبِهِ حَتَّى يَحْرُمَ عَلَى‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ مَا وَرَاءَ ذَلِكَ مِنْ عَثَرَاتِهِ وَ عُيُوبِهِ وَ تَفْتِيشُ مَا وَرَاءَ ذَلِكَ وَ يَجِبَ عَلَيْهِمْ تَزْكِيَتُهُ وَ إِظْهَارُ عَدَالَتِهِ فِي اَلنَّاسِ وَ يَكُونَ مَعَهُ اَلتَّعَاهُدُ لِلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسِ إِذَا وَاظَبَ‏ عَلَيْهِنَّ وَ حَفِظَ مَوَاقِيتَهُنَ‏ بِحُضُورِ جَمَاعَةٍ مِنَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ وَ أَنْ لاَ يَتَخَلَّفَ عَنْ جَمَاعَتِهِمْ فِي مُصَلاَّهُمْ إِلاَّ مِنْ عِلَّةٍ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ‏ لاَزِماً لِمُصَلاَّهُ عِنْدَ حُضُورِ اَلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسِ فَإِذَا سُئِلَ عَنْهُ فِي قَبِيلَتِهِ وَ مَحَلَّتِهِ قَالُوا مَا رَأَيْنَا مِنْهُ إِلاَّ خَيْراً مُوَاظِباً عَلَى اَلصَّلَوَاتِ مُتَعَاهِداً لِأَوْقَاتِهَا فِي مُصَلاَّهُ فَإِنَّ ذَلِكَ‏ يُجِيزُ شَهَادَتَهُ وَ عَدَالَتَهُ‏ بَيْنَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ وَ ذَلِكَ أَنَّ اَلصَّلاَةَ سِتْرٌ وَ كَفَّارَةٌ لِلذُّنُوبِ وَ لَيْسَ يُمْكِنُ اَلشَّهَادَةُ عَلَى اَلرَّجُلِ بِأَنَّهُ يُصَلِّي إِذَا كَانَ لاَ يَحْضُرُ مُصَلاَّهُ وَ يَتَعَاهَدُ جَمَاعَةَ اَلْمُسْلِمِينَ‏ وَ إِنَّمَا جُعِلَ اَلْجَمَاعَةُ وَ اَلاِجْتِمَاعُ إِلَى اَلصَّلاَةِ لِكَيْ يُعْرَفَ مَنْ يُصَلِّي مِمَّنْ لاَ يُصَلِّي وَ مَنْ يَحْفَظُ مَوَاقِيتَ اَلصَّلَوَاتِ مِمَّنْ يُضَيِّعُ وَ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَمْ يُمْكِنْ أَحَداً أَنْ يَشْهَدَ عَلَى آخَرَ بِصَلاَحٍ لِأَنَّ مَنْ لاَ يُصَلِّي لاَ صَلاَحَ لَهُ بَيْنَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ فَإِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ هَمَّ بِأَنْ يُحْرِقَ قَوْماً فِي مَنَازِلِهِمْ لِتَرْكِهِمُ اَلْحُضُورَ لِجَمَاعَةِ اَلْمُسْلِمِينَ‏ وَ قَدْ كَانَ مِنْهُمْ مَنْ يُصَلِّي فِي بَيْتِهِ فَلَمْ يَقْبَلْ مِنْهُ ذَلِكَ وَ كَيْفَ تُقْبَلُ شَهَادَةٌ أَوْ عَدَالَةٌ بَيْنَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ مِمَّنْ جَرَى اَلْحُكْمُ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ‏ رَسُولِهِ ص‏ فِيهِ اَلْحَرَقُ فِي جَوْفِ بَيْتِهِ بِالنَّهَارِ وَ قَدْ كَانَ يَقُولُ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ لاَ صَلاَةَ لِمَنْ لاَ يُصَلِّي فِي اَلْمَسْجِدِ مَعَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ إِلاَّ مِنْ عِلَّةٍ


من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۶۴ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۶۶
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۳
بخش : أبواب القضايا و الأحكام-باب العدالة
عنوان : حدیث در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ أَبْوَابُ الْقَضَايَا وَ الْأَحْكَام‏-بَابُ الْعَدَالَة
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۵۰

عبد اللَّه بن أبى يعفور گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم عدالت شخص، ميان مسلمانان با چه ميزان شناخته مى‏شود تا قبول شهادتش بر له و يا عليه آنها جايز باشد؟ فرمود: ظاهر نبودن عيبى كه منافى عدالت باشد، و پاكدامنى و خوددارى در مقام خوردن و شهوت و دست نيازيدن به مال غير و نگهدارى زبان از ناشايست و نابايست، و اينها همه شناخته مى‏شود بترك كبائرى كه خداوند وعده آتش بدان داده است، مثل شرابخوارى و عمل منافى عفّت و رباخوارى، و آزار پدر و مادر، و فرار از جبهه جنگ بدون اذن امام، و ساير كارهاى مانند اينها، و آنچه بر همه اينها دليل است آنست كه از زشتى‏ها چنان خود را محفوظ نگهدارد كه بر مسلمانان حرام باشد پاره‏اى از لغزشها و اشتباهات را در غيبتش بازگويند و يا از باطنش تفتيش كنند و بر آنها واجب باشد كه در همه جا از او دفاع كنند يعنى اگر كسى نسبت ناروائى به او داد از حقّش دفاع كنند و عدالتش را بر ديگران گوشزد نمايند، و او را متعهّد به حضور اوّل وقت در جماعت نمازهاى پنجگانه ببينند و جز در مواقع عذر، او را از نماز غايب نبينند، و چون مداومت و حضور وى به نمازهاى پنجگانه در جماعت ديده شد، وقتى از حال او از همگنان و هم محلّى‏هايش پرسيده شود خواهند گفت: ما جز خير و خوبى و صلاح از وى سراغ نداريم، همه وقت مواظب نماز و مراقب اوقات آن است و در مسجد حضور دارد، اين چيزها موجب مى‏شود كه شهادت و عدالتش ميان مسلمانان جايز و ثابت باشد، و اين براى آنست كه نماز خود ساترى است از زشتكاريها و عيبها و كفّاره گناهان و بزهكاريهاست، آخر چگونه كسى مى‏تواند شهادت دهد به نماز خواندن كسى كه بمسجد و جماعت حاضر نمى‏شود و حضور و شركت در جماعت مسلمانان را متعهّد نيست، و اساسا نماز جماعت براى اين آمده تا نماز خوان از تارك الصّلاة معلوم باشد و آنكه مراقب اوقات نمازش هست از آنكه نمازش را ضايع و در غير وقت مى‏خواند معلوم و جدا بشود و چنانچه اين نبود از كجا مى‏شد كسى بصلاح و خوبى ديگرى شهادت دهد زيرا آنكه نماز با مسلمانان نمى‏خواند چه خير و خوبى در اوست، آرى رسول خدا وقتى تصميم گرفت كه بر سر كسانى كه به نماز جماعت حاضر نمى‏شدند خانه‏شان را آتش زند، با اينكه در ميان آنها كسانى بودند كه نماز مى‏خواندند امّا فرادى و در خانه خود، از آنها قبول نمى‏كرد، چگونه پذيرفته شود عدالت يا شهادت‏ كسى كه خداوند و پيامبرش حكم بسوزانيدن خانه او بر سرش كرده‏اند، براستى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مى‏فرمود: پذيرفته نيست نماز كسى كه در مسجد مسلمين بنماز حاضر نشود مگر از جهت مرض يا علّتى ديگر.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)