روایت:الکافی جلد ۲ ش ۹۲۶

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

علي بن ابراهيم عن محمد بن عيسي عن يونس عن محمد بن سنان عن العلا عن ابن ابي يعفور عن ابي عبد الله ع قال :


الکافی جلد ۲ ش ۹۲۵ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۹۲۷
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ فَضْلِ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِين‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۹۹

از امام صادق (ع) فرمود: راستى فقيرهاى مسلمان چهل پائيز پيش از توانگران مسلمان در بستانهاى بهشت مى‏غلطند، سپس فرمود: من براى تو مثلى مى‏زنم، مثلش اين است كه دو كشتى بر گمركچى گذر كنند، در يكى نگاه كند و چيزى در آن نيست، گويد: آن را رها كنيد تا برود و در ديگرى نگاه كند و بنگرد كه پر از بار است، گويد: آن را نگهداريد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۵۹

امام صادق عليه السّلام فرمود: فقراء مسلمان چهل خريف پيش از توانگرانشان در باغهاى بهشت ميخرامند، سپس فرمود: برايت مثلى بزنم، حكايت اين دو دسته حكايت دو كشتى است كه بگمرك رسند و گمركچى يكى را خالى بيند و گويد رها كنيد برود، و ديگرى را پر از بار بيند و گويد نگهش داريد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۳۱

على بن ابراهيم، از محمد بن عيسى، از يونس، از محمد بن سنان، از علاء، از ابن‏ابى‏يعفور، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «به درستى كه فقراى مؤمنان در باغ‏ها و مرغزارهاى بهشت مى‏گردند و تنعّم مى‏كنند، چهل خريف‏ پيش از اغنياى ايشان». «۱» پس حضرت فرمود كه: «زود باشد كه از برايت مثلى بزنم و داستانى بيان كنم. جز اين نيست كه داستان فقير و غنى در قيامت، چون داستان دو كشتى است كه آنها را بر عاشر (و دَه، يك ستانى) بگذرانيدند، پس در يكى از آنها نظر كرد و در آن چيزى نديد، گفت كه: اين را روانه سازيد. و در ديگرى نظر كرد، ديد كه آن كشتى پربار است. پس گفت كه: اين را نگاه داريد و مگذاريد كه روانه شود». __________________________________________________

(۱). و خريف، فصل خزان است. و مراد به چهل خريف، چهل سال است؛ زيرا كه در هر سال، يك خريف بيش نيست، در معظم معموره كه شمالى خطّ استوا است و بناى تخاطب در فصول بر آن است، و در خطّ استوا كه هر سال دو پاييز دارد، و همچنين سائر فصول، در امثال اين مقامات اعتبار نمى‏شود؛ چه بناى تخاطب بر آن نيست؛ پس چون چهل خريف بگذرد، چهل سال گذشته باشد. و در بعضى از روايات ما واقع شده است كه خريف، هزار عام است و هر عامى هزار سال؛ پس مراد، چهل هزار هزار سال مى‏شود. (مترجم)


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)