روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۵۴

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ

علي بن ابراهيم عن ابيه عن الحسن بن علي عن اليعقوبي عن بعض اصحابنا عن عبد الاعلي مولي ال سام عن ابي عبد الله ع قال :

إِنَ‏ يَهُودِيّاً يُقَالُ لَهُ سُبَّخْتُ‏ جَاءَ إِلَى‏ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ‏ جِئْتُ أَسْأَلُكَ عَنْ رَبِّكَ‏ فَإِنْ أَنْتَ أَجَبْتَنِي عَمَّا أَسْأَلُكَ عَنْهُ‏ وَ إِلاَّ رَجَعْتُ‏ قَالَ سَلْ عَمَّا شِئْتَ قَالَ أَيْنَ رَبُّكَ‏ قَالَ هُوَ فِي كُلِّ مَكَانٍ‏ وَ لَيْسَ فِي شَيْ‏ءٍ مِنَ اَلْمَكَانِ اَلْمَحْدُودِ قَالَ وَ كَيْفَ هُوَ قَالَ وَ كَيْفَ أَصِفُ رَبِّي بِالْكَيْفِ وَ اَلْكَيْفُ مَخْلُوقٌ وَ اَللَّهُ لاَ يُوصَفُ بِخَلْقِهِ‏ قَالَ فَمِنْ أَيْنَ يُعْلَمُ‏ أَنَّكَ نَبِيُّ اَللَّهِ‏ قَالَ فَمَا بَقِيَ حَوْلَهُ‏ حَجَرٌ وَ لاَ غَيْرُ ذَلِكَ إِلاَّ تَكَلَّمَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ‏ يَا سُبَّخْتُ‏ إِنَّهُ رَسُولُ اَللَّهِ ص فَقَالَ‏ سُبَّخْتُ‏ مَا رَأَيْتُ كَالْيَوْمِ أَمْراً أَبْيَنَ‏ مِنْ هَذَا ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اَللَّهِ‏


الکافی جلد ۱ ش ۲۵۳ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۲۵۵
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب التوحيد
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ التَّوْحِيدِ‏ بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْكَلَامِ فِي الْكَيْفِيَّة
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۲۷۵

فرمود: يك يهودى به نام سبخت خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: يا رسول الله آمدم نزد شما تا از پروردگارت پرسش كنم، اگر شما لطف فرمائيد به من پاسخ گوئيد از آنچه بپرسم و گر نه برگردم، فرمود: بپرس هر چه خواهى، عرض كرد: پروردگارت كجا است؟ فرمود: او در همه جا است و در هيچ جا محدود نيست، گفت: او چگونه است؟ فرمود: چطور پروردگار خود را به كيفيت وصف كنم با اينكه اصل كيفيت و چگونگى مخلوق او است و خدا متصف به خلقت خود نگردد، گفت: از كجا دانسته شود كه تو پيغمبر خدائى؟ فرمود: هيچ سنگ و چيز ديگرى كه گرد آن حضرت بود نماند جز اينكه به زبان عربى گويا سخن كردند و گفتند: اى سبخت، به راستى او رسول خدا است، سبخت گفت: من تا امروز مطلبى روشن‏تر از اين نديدم و سپس گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انك رسول الله.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۲۶

و فرمود: يك يهودى كه نامش «سبحت» بود خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: اى‏ رسول خدا: آمده‏ام تا در باره پروردگارت از تو سؤال كنم. اگر پاسخ سؤال مرا دادى ميپذيرم و گر نه برميگردم. فرمود: از آنچه خواهى بپرس گفت: پروردگارت در كجاست؟ فرمود: او در همه جاست و در جاى محدودى نيست، گفت: خدا چگونه است؟ فرمود: چگونه توانم پروردگار مرا بچگونگى توصيف كنم در صورتى كه چگونگى مخلوقست و خدا بمخلوقش توصيف نشود (زيرا وصف هر چيزى مختص خود او است و ديگرى كه آن وصف را ندارد نتوان بدان توصيفش كرد) گفت: از كجا بدانيم تو پيغمبر خدائى؟ چون اين بگفت هر سنگ و چيز ديگرى كه در اطرافش بود بلغت عربى واضح گويا شدند كه: اى «سبحت» او فرستاده خداست. سبحت گفت: تا امروز مطلبى واضحتر از اين نديده‏ام سپس گفت: گواهم كه معبودى جز خدا نيست و توئى فرستاده خدا.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۳۰۹

على بن ابراهيم، از پدرش، از حسن بن على، از بعقوبى، از بعضى از اصحاب ما، از عبدالأعلى- مولاى آل سام- از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: «يهوديى بود كه او را سُبِحَت مى‏گفتند، به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد كه: يا رسول اللَّه، آمده‏ام تو را از پروردگارت سؤال كنم كه، اگر مرا جواب دادى از آنچه تو را سؤال مى‏كنم، ايمان مى‏آوردم و به پيغمبرى تو قائل مى‏شوم، و اگر نه، بر مى‏گردم. حضرت فرمود كه: از هر چه خواهى سؤال كن. عرض كرد كه: پروردگار تو در كجاست؟ فرمود كه: در هر مكانى هست و در مكان معينى نيست. عرض كرد كه: آن جناب چگونه است؟ فرمود كه: چگونه وصف كنم پروردگار خود را به چون و چگونگى و حال آن‏كه چون و چگونه مخلوق است كه خدا آن را آفريد و خدا به آفريده خود موصوف نمى‏شود. و يهودى عرض كرد: پس تو از كجا مى‏دانى، يا از كجا دانسته مى‏شود كه تو پيغمبر خدايى؟». حضرت صادق عليه السلام فرمود كه: «گرداگرد آن حضرت سنگ و غير سنگى نماند، مگر آن‏كه به زبان عربى روشن و فصيح سخن گفت- و گفت: اى سُبِحَت- به درستى كه او رسول خدا است. سُبحت گفت كه: من در هيچ زمان چون امروز امرى را از اين روشن‏تر نديدم. بعد از آن، گفت: شهادت مى‏دهم كه نيست خدايى مگر خدا و آن‏كه تو رسول خدايى».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)