النساء ١٣٦

از الکتاب
کپی متن آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ‌ وَ رَسُولِهِ‌ وَ الْکِتَابِ‌ الَّذِي‌ نَزَّلَ‌ عَلَى‌ رَسُولِهِ‌ وَ الْکِتَابِ‌ الَّذِي‌ أَنْزَلَ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ وَ مَنْ‌ يَکْفُرْ بِاللَّهِ‌ وَ مَلاَئِکَتِهِ‌ وَ کُتُبِهِ‌ وَ رُسُلِهِ‌ وَ الْيَوْمِ‌ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَ‌ ضَلاَلاً بَعِيداً

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خدا و رسول او و كتابى كه بر پيامبرش نازل كرده و كتابى كه قبلا نازل نموده ايمان آوريد. و هر كه به خدا و فرشتگان و كتاب‌هاى آسمانى و فرستادگان او و به روز واپسين كافر شود، بى‌گمان به گمراهى دورى افتاده است
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد، و كتابهايى كه قبلا نازل كرده بگرويد؛ و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد، در حقيقت دچار گمراهى دور و درازى شده است.
ای کسانی که (به زبان) ایمان آورده‌اید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابی که به رسول خود فرستاده و کتابی که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل). و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها (ی آسمانی) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهی سخت و دور (از سعادت) درافتاده است.
ای اهل ایمان! به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش نازل کرده و به کتابی که پیش از این فرستاده [از روی صدق و حقیقت] ایمان بیاورید. و هر که به خدا و فرشتگان و کتاب های آسمانی و پیامبران او و روز قیامت کافر شود، یقیناً به گمراهیِ دور و درازی دچار شده است.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خدا و پيامبرش و اين كتاب كه بر پيامبرش نازل كرده و آن كتاب كه پيش از آن نازل كرده، به حقيقت ايمان بياوريد. و هر كه به خدا و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش و به روز قيامت كافر شود سخت در گمراهى افتاده است.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده است و کتابی که از پیش منازل کرده است، ایمان بیاورید و هرکس به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش و روز بازپسین، کفر بورزد، به گمراهی دور و درازی افتاده است‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر فرستاده‌اش فروفرستاده و كتابى كه پيش از اين فروفرستاده بگرويد، و هر كه به خداى و فرشتگان و كتابها و فرستادگان او و به روز بازپسين كافر شود هر آينه گمراه گشته گمراهيى دور.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیغمبرش (محمّد) و کتابی که بر پیغمبر نازل کرده است (و قرآن نام دارد) و به کتابهائی که پیش‌تر (از قرآن) نازل نموده است (و هنوز تحریف و نسیان در آنها صورت نگرفته است) ایمان بیاورید. هرکس که به خدا و فرشتگان و کتابهای خداوندی وپیغمبرانش و روز رستاخیز کافر شود (و یکی از اینها را نپذیرد) واقعاً در گمراهی دور و درازی افتاده است.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش به تدریج فرو فرستاد و کتاب‌هایی که قبلاً نازل کرده، بگروید و هر کس به خدا و فرشتگانش و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز بازپسین کافر شود، در حقیقت دچار گمراهی دور و درازی شده است.
ای آنان که ایمان آوردید ایمان آرید به خدا و پیمبرش و کتابی که فرستاد بر پیمبرش و کتابی که فرستاده است از پیش و کسی که کفر ورزد به خدا و فرشتگان و کتابهایش و پیمبرانش و به روز بازپسین همانا گمراه شده است گمراهی دور

O you who believe! Believe in Allah and His messenger, and the Book He sent down to His messenger, and the Book He sent down before. Whoever rejects Allah, His angels, His Books, His messengers, and the Last Day, has strayed far in error.
ترتیل:
ترجمه:
النساء ١٣٥ آیه ١٣٦ النساء ١٣٧
سوره : سوره النساء
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، آمِنُوا ...». ای مؤمنان! بر ایمان خود ثابت و ماندگار باشید، و بر آن بیفزائید. «ضَلالاً بَعِیداً»: گمراهی دور و دراز. سرگشتگی فراوان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

ابن عباس گويد: كه عبدالله بن سلام با برادرزاده خود سلمة و خواهرزاده خود سلام و اسد و اسيد پسران كعب و ثعلبة بن قيس و يامين بن يامين كه مؤمنين اهل كتاب بودند نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: يا رسول الله ما فقط به تو و كتاب تو ایمان داريم و خارج از اين به هيچ چيز ديگرى حتى به حضرت موسی|موسى و تورات و حضرت عزیر ايمان نداريم سپس اين آية نازل گرديد.[۳]

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «136»

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خداوند و پيامبرش و كتابى كه بر پيامبرش نازل كرده و كتابى كه پيشتر فرستاده است، (به همه‌ى آنها) ايمان (واقعى) بياوريد. و هر كس به خدا و فرشتگان و كتب آسمانى و پيامبرانش و روز قيامت كفر ورزد پس همانا گمراه شده است، گمراهى دور و درازى.

نکته ها

مراد آيه يا آن است كه: اى مؤمنان! گامى فراتر نهيد وبه درجات بالاتر دست يابيد، يا آنكه بر ايمانتان براى هميشه استوار بمانيد و اندكى از آن عدول نكنيد.

ايمان داراى درجاتى است، چنانكه در آيات ديگر نيز مى‌فرمايد: «وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً» «1» كسانى كه هدايت شدند خداوند به هدايت آنان بيافزايد، «لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ» «2» تا ايمانى بر ايمان خويش بيافزايند.

پیام ها

1- مؤمن، بايد تلاش كند تا خود را به بالاترين مرتبه‌ى از ايمان برساند. «3» «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا»

2- اديان آسمانى، هدف و حقيقت واحدى دارند، همچون كلاس‌هاى يك مدرسه كه تحت نظارت يك مدير است. «الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ‌


«1». محمّد، 17.

«2». فتح، 4.

«3». تفسير قمى، ج 1، ص 31.

جلد 2 - صفحه 186

الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ»

3- ايمان به همه‌ى پيامبران و كتاب‌هاى آسمانى، لازم است. آمَنُوا ... وَ مَنْ يَكْفُرْ ... فَقَدْ ضَلَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (136)

چون حق تعالى بيان اسلام و احكام آن نمود، در عقب آن بندگان را به ايمان و شرايط آن امر مى‌فرمايد:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ‌: خطاب به مسلمانان، يعنى اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، ثابت باشيد در ايمان به خدا و رسول او كه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. يا مراد منافقان است كه ايمان آوريد به دل، همچنان كه به زبان معترفيد. يا مؤمنان اهل كتاب مثل ابن سلام و اصحاب او كه مى‌گفتند: يا رسول اللّه ايمان آورديم به تو و قرآن و به موسى و عزير و تورات، و ديگر به هيچ كتاب و پيغمبرى ايمان نداريم. حق تعالى ايشان را امر فرمايد كه چنانچه ايمان داريد به بعضى كتب و رسل، ايمان آريد به تمامى آنها، زيرا ايمان بعضى دون بعضى، در حكم لاايمان است. يا خطاب به كفار است كه شماها كه به لات و عزى ايمان داريد، ايمان آوريد به خدا و پيغمبر او. يا اى كسانى كه در شرف ايمانيد ايمان آوريد به خدا و رسول او حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ‌: و به كتابى كه نازل فرمود خدا بر پيغمبر خود يعنى قرآن، وَ الْكِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ‌: و به كتابهائى كه نازل فرموده پيش از قرآن. محققان گفته‌اند اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از حيث برهان، ايمان آريد بر سبيل كشف و عيان. يا اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از روى تصديق، ايمان آريد بر سبيل كشف و عيان‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 607

به طريق تحقيق. وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ‌: و هر كه كافر شود به خدا و ملائكه او، وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ: و كتابهاى او و پيغمبران او و به روز قيامت، فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً: پس به تحقيق گمراه شد، گمراه شدنى در غايت بعد و دورى از مقصد، و در نهايت گمراهى از مقصود كه اصلا راه نبرد به طريق حق، و هدايت نيابد به صراط مستقيم.

تنبيه: خداى تعالى در اين آيه شريفه امر فرموده به ايمان به چهار چيز: 1- ايمان به خدا. 2- ايمان به رسول او صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. 3- ايمان به كتاب منزل به رسول، يعنى قرآن. 4- ايمان به كتب منزله قبل.

و ذكر فرموده در كفر، امور خمسه را: 1- كفر به خداى تعالى. 2- كفر به پيغمبر. 3- كفر به كتب. 4- كفر به رسل. 5- كفر به روز قيامت.

بعد از آن فرموده‌ (فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً) واجب است اعتقاد نمودن به خدا و وحدانيت او در ذات و صفات و افعال و عبادات، و به اينكه ذات اقدس الهى مستجمع جميع صفات كماليه واجبه و منزه از كليه نقايص مى‌باشد. و ايضا واجب است اعتقاد نمودن به حقيت جميع پيغمبران اجمالا، و عدد آنها بنابر مشهور يكصد و بيست و چهار هزار است، و پنج نفر آنها اولوا العزم بودند: نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السّلام و حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه اشرف و افضل و اكمل از تمام انبياء و خاتم النبيين و شريعت او ناسخ كليه شرايع و باقى است تا قيامت. و ايضا واجب است اعتقاد نمودن به عصمت انبياء از اول عمر تا به آخر، و واجب است معتقد بودن به كتب منزله بر ايشان.

و به روايتى صد صحيفه و چهار كتاب نازل شد: پنجاه صحيفه بر شيث، و سى صحيفه بر ادريس، و بيست صحيفه بر ابراهيم عليه السّلام. و چهار كتاب: زبور و تورات و انجيل و قرآن كه ناسخ تمام كتب مى‌باشد. و انكار يكى از پيغمبران يا همه ايشان، كفر است. و ايضا انكار يكى از كتب، انكار همه كتابهاست.

و ايضا انكار همه قرآن يا بعض آن اگرچه يك سوره يا يك آيه باشد، موجب كفر مى‌شود.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 608


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (136)

ترجمه‌

اى كسانيكه ايمان آورديد ايمان بياوريد بخدا و پيغمبر او و بكتابيكه فرستاده است بر پيغمبرش و كتابيكه فرستاده است از پيش و هر كه كافر شود بخدا و فرشتگانش و كتابهايش و پيغمبرانش و روز بازپسين پس بتحقيق گمراه شده است گمراهى دورى..

تفسير

كسانيكه بزبان و ظاهر حال ايمان آوردند و با سلام گرويدند بايد از روى بيّنه و برهان اعتقاد پيدا كنند بخدا و صفات ثبوتيه و سلبيه او و به نبوت حضرت ختمى مرتبت و اينكه قرآن از جانب خداوند بر او نازل شده است و هر چه در آنست حق است و آنكه تمام كتب سماويه كه بر انبياء سلف نازل شده است حق و موافق باصلاح عامه در آن زمان بوده و هست تا ايمان آنها قلبى و باطنى باشد و فائده آن دخول در بهشت و خلود در نعمت جاويد باشد نه فقط طهارت ظاهرى و مصون بودن جان و مال در دنيا و كسيكه كافر شود بخدا يا ملائكه يا پيغمبران يا معاد در ضلالت و گمراهى ابدى واقع شده است و راه نجات ندارد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ الكِتاب‌ِ الَّذِي‌ نَزَّل‌َ عَلي‌ رَسُولِه‌ِ وَ الكِتاب‌ِ الَّذِي‌ أَنزَل‌َ مِن‌ قَبل‌ُ وَ مَن‌ يَكفُر بِاللّه‌ِ وَ مَلائِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ اليَوم‌ِ الآخِرِ فَقَد ضَل‌َّ ضَلالاً بَعِيداً (136)

اي‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آورده‌ايد ايمان‌ بياوريد بخدا و ‌رسول‌ ‌خدا‌ و كتابي‌ ‌که‌ نازل‌ فرمود ‌بر‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ و كتابي‌ ‌که‌ قبلا ‌بر‌ انبياء نازل‌ فرموده‌ و كسي‌ ‌که‌ كافر بخدا و ملائكه‌ ‌او‌ و كتابهاي‌ ‌او‌ و پيغمبران‌ ‌او‌ و روز باز پسين‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ بتحقيق‌ گمراه‌ ‌شده‌ ‌است‌ بگمراهي‌ دوري‌.

(اشكال‌)

اينكه‌ اول‌ خطاب‌ بمؤمنين‌ ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا سپس‌ امر

جلد 6 - صفحه 237

بايمان‌ ميكند (آمنوا) و ‌اينکه‌ تحصيل‌ حاصل‌ ‌است‌ و محال‌ ‌است‌ ‌اگر‌ ايمان‌ آورده‌اند ديگر معني‌ ندارد ايمان‌ بياورند.

(جواب‌)

مفسرين‌ ‌در‌ دست‌ و پا افتاده‌ و سه‌ وجه‌ جواب‌ داده‌: 1‌-‌ اينكه‌ خطاب‌ بمنافقين‌ ‌است‌ ‌که‌ ايمان‌ ظاهري‌ داشتند امر ميفرمايد ‌که‌ ايمان‌ باطني‌ حقيقي‌ پيدا كنيد.

2‌-‌ خطاب‌ بمؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ ايمان‌ ‌خود‌ ثابت‌ و مستقر باشيد. 3‌-‌ خطاب‌ بمؤمنين‌ اهل‌ كتاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ايمان‌ بهمه‌ انبياء و رسل‌ پيدا كنيد.

لكن‌ ‌هر‌ سه‌ جواب‌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ خلاف‌ ظاهر ‌است‌ بسيار خنك‌ ‌است‌ و حق‌ ‌در‌ جواب‌ مسئله‌ اجمال‌ و تفصيل‌ ‌است‌ چنانچه‌ مي‌گويي‌ اي‌ كساني‌ ‌که‌ نماز ميكنيد باين‌ كيفيت‌ نماز بخوانيد، اي‌ مجاهدين‌ باين‌ دستور جهاد كنيد، اي‌ كساني‌ ‌که‌ دست‌ ‌از‌ شرك‌ ‌بر‌ داشتيد و بشرف‌ ايمان‌ مشرف‌ شديد بايد باين‌ اموري‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌شما‌ تفصيلا بيان‌ ميشود ايمان‌ بياوريد (باللّه‌) بوجود ‌خدا‌ و صفات‌ ‌او‌ و وحدانيت‌ ‌او‌ و عدل‌ ‌او‌ (و رسوله‌) برسالت‌ ‌او‌ و افضليت‌ ‌او‌ و خاتميت‌ ‌او‌ و عصمت‌ ‌او‌ وَ الكِتاب‌ِ الَّذِي‌ نَزَّل‌َ عَلي‌ رَسُولِه‌ِ بقرآن‌ بمحكم‌ ‌او‌ و متشابه‌ ‌او‌، ظاهر ‌او‌، باطن‌ ‌او‌، بگوئيد كُل‌ٌّ مِن‌ عِندِ رَبِّنا.

وَ الكِتاب‌ِ الَّذِي‌ أَنزَل‌َ مِن‌ قَبل‌ُ ‌براي‌ انبياء ‌از‌ صحف‌ آدم‌ ‌تا‌ انجيل‌ عيسي‌ تمام‌ حق‌ ‌است‌ و صدق‌، سپس‌ ‌براي‌ توضيح‌ ‌اينکه‌ موضوع‌ ‌که‌ ايمان‌ مركب‌ ارتباطيست‌ ‌اگر‌ يكي‌ ‌از‌ اجزاي‌ ‌آن‌ نباشد ايمان‌ نيست‌ و كافر ميشود ميفرمايد وَ مَن‌ يَكفُر بِاللّه‌ِ ‌به‌ اينكه‌ ‌ يا ‌ منكر وجود حق‌ ‌باشد‌ مثل‌ دهري‌، طبيعي‌ ‌ يا ‌ منكر توحيد ‌باشد‌ مثل‌ مشركين‌ ‌ يا ‌ منكر عدل‌ ‌او‌ ‌باشد‌ مثل‌ اشاعره‌ ‌ يا ‌ توحيد افعالي‌ ‌را‌ منكر شود مثل‌ مفوضه‌ ‌ يا ‌ توحيد صفاتي‌ ‌که‌ صفات‌ ‌را‌ زائد ‌بر‌ ذات‌ بداند مثل‌ اكثر عامه‌ ‌ يا ‌ قائل‌ بتجسم‌ ‌باشد‌ مثل‌ مجسمه‌ ‌ يا ‌ قائل‌ بحلول‌ ‌باشد‌ مثل‌ نصاري‌.

جلد 6 - صفحه 238

وَ مَلائِكَتِه‌ِ ‌که‌ اعتقاد بوجود ملائكه‌ ‌هم‌ جزو ايمان‌ ‌است‌ بلكه‌ عصمت‌ ملائكه‌ لا يَعصُون‌َ اللّه‌َ ما أَمَرَهُم‌ وَ كُتُبِه‌ِ ‌از‌ صحف‌ آدم‌ ‌تا‌ قرآن‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌، و رسله‌ ‌از‌ آدم‌ ابو البشر ‌تا‌ وجود حضرت‌ خاتم‌، وَ اليَوم‌ِ الآخِرِ بتمام‌ خصوصيات‌ قيامت‌ ‌از‌ حساب‌ و ميزان‌ و صراط و تطاير كتب‌ و شفاعت‌ و بهشت‌ و جهنم‌ و خلود و معاد جسماني‌ و روحاني‌ و سائر خصوصيات‌ بلكه‌ اعتقاد بامامت‌ ائمه‌ اثني‌ عشر ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ روح‌ ايمان‌ ‌است‌ و كمال‌ دين‌ ‌است‌ و بدون‌ ‌آن‌ جسم‌ مرده‌ متعفن‌ ‌است‌ و ساير ضروريات‌ دين‌ و مذهب‌ ‌که‌ ‌اگر‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ منكر شود فَقَد ضَل‌َّ گمراه‌ ‌شده‌ ‌است‌ چه‌ اسم‌ كافر ‌بر‌ ‌او‌ صادق‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ نباشد ضلالا بعيدا ‌که‌ ‌از‌ حق‌ و حقيقت‌ بسيار دور افتاده‌ و ‌در‌ تيه‌ ضلالت‌ فرو رفته‌ و بعذاب‌ ابدي‌ گرفتار ‌شده‌، اعذنا اللّه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- ضرورت ایمان به خدا، پیامبر (ص)، قرآن و دیگر کتب آسمانى (یأیها الذین ءامنوا ءامنوا باللّه و رسوله ... و الکتب الذى أنزل من قبل)

۲- ایمان، داراى درجات و مراتب متکامل و مؤمنان، موظف به تحصیل درجات عالى آن (یأیها الذین ءامنوا ءامنوا) دعوت مؤمنان به ایمان «یایها الذین ءامنوا ءامنوا»، مى تواند اشاره به این باشد که ایمان داراى مراتب است. و مؤمن در هر مرتبه اى از ایمان که باشد، موظف است براى نیل به مرتبه بالاتر تلاش کند.

۳- خداوند، دعوت کننده مسلمانان به ایمان راستین و اکتفا نکردن به ایمان ظاهرى (یأیها الذین ءامنوا ءامنوا) بدان احتمال که مراد از ایمان در «یایها الذین ءامنوا»، ایمان صورى باشد، بنابراین مقصود از «ءامنوا»، دعوت آنان به تلاش براى دستیابى به ایمان و باور واقعى خواهد بود.

۴- دعوت خداوند از مؤمنان، به ثبات و پایدارى در طریق ایمان (یأیها الذین ءامنوا ءامنوا باللّه) برداشت فوق توجیه دیگرى است براى دعوت مؤمنان به ایمان، یعنى اى اهل ایمان بر ایمان خویش همواره پایدار باشید.

۵- قرآن در عصر پیامبر (ص) نوشته شده بر سطوح و تدوین یافته به صورت کتاب (یأیها الذین ءامنوا ءامنوا باللّه و رسوله و الکتب الذى نزل على رسوله)

۶- نزول قرآن، تدریجى و نزول دیگر کتب آسمانى، دفعى و یکباره بوده است. (و الکتب الذى نزل على رسوله و الکتب الذى أنزل من قبل) برخى از مفسران همانند زمخشرى برآنند که «نزل» در مورد نزول تدریجى و «انزل» در مورد نزول دفعى به کار گرفته مى شود.

۷- ضرورت ایمان به فرشتگان، پیامبران الهى و روز قیامت (و من یکفر باللّه و ملئکته و کتبه و رسله و الیوم الأخر)

۸- کافرانِ به خدا، ملائکه، کتب آسمانى، پیامبران الهى و روز قیامت، در گمراهى ژرف (و من یکفر باللّه و ملئکته و کتبه و رسله و الیوم الأخر فقد ضل ضللا بعیداً)

۹- اعتقاد به خدا، پیامبران، روز قیامت، فرشتگان و کتب آسمانى، ارکان هدایت و شرط تحقق ایمان (یأیها الذین ءامنوا ءامنوا باللّه و رسوله ... فقد ضل ضللا بعیداً)

۱۰- انکار هر یک از حقایق (خدا، پیامبران، فرشتگان، کتب آسمانى و روز قیامت)، کفر و به منزله انکار تمامى آنهاست. (و من یکفر باللّه و ملئکته و کتبه و رسله و الیوم الأخر فقد ضل ضللا بعیداً) با توجه به صدر آیه که ضرورت ایمان به تک تک معارف یاد شده را مطرح ساخت، معلوم مى شود ضلالت بعید نتیجه انکار هر یک از معارف یاد شده است، نه نتیجه اى براى مجموع آنها.

۱۱- گمراهى و ضلالت، داراى مراتب و شدت و ضعف (و من یکفر باللّه ... فقد ضل ضللا بعیداً)

موضوعات مرتبط

  • انبیا: تکذیب انبیا ۱۰
  • ایمان: استقامت در ایمان ۴ ; اهمیّت ایمان ۳ ; ایمان به انبیا ۷، ۹ ; ایمان به خدا ۱، ۹ ; ایمان به قرآن ۱ ; ایمان به قیامت ۷، ۹ ; ایمان به کتب آسمانى ۱، ۹ ; ایمان به محمّد (ص) ۱ ; ایمان به ملائکه ۷، ۹ ; شرایط ایمان ۹ ; متعلق ایمان ۱، ۷، ۹ ; مراتب ایمان ۲
  • خدا: تکذیب خدا ۱۰ ; دعوت خدا ۳، ۴
  • قرآن: تاریخ قرآن ۵ ; جمع قرآن ۵ ; قرآن در صدر اسلام ۵ ; کتابت قرآن ۵ ; نزول تدریجى قرآن ۶
  • قیامت: تکذیب قیامت ۱۰
  • کافران: گمراهى کافران ۸
  • کتب آسمانى: تکذیب کتب آسمانى ۱۰ ; نزول کتب آسمانى ۶
  • کفر: آثار کفر ۸ ; کفر به انبیا ۸ ; کفر به خدا ۸ ; کفر به قیامت ۸ ; کفر به کتب آسمانى ۸ ; کفر به ملائکه ۸ ; موارد کفر ۱۰
  • گمراهى: مراتب گمراهى ۱۱
  • مؤمنان: مسؤولیّت مؤمنان ۲، ۴
  • هدایت: ارکان هدایت ۹

منابع

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۵۳.
  3. تفسير كشف الاسرار.