النحل ٣٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قِيلَ‌ لِلَّذِينَ‌ اتَّقَوْا مَا ذَا أَنْزَلَ‌ رَبُّکُمْ‌ قَالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ‌ أَحْسَنُوا فِي‌ هٰذِهِ‌ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَ لَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ‌ دَارُ الْمُتَّقِينَ‌

ترجمه

(ولی هنگامی که) به پرهیزگاران گفته می‌شد: «پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟» می‌گفتند: «خیر (و سعادت)» (آری،) برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است؛ و سرای آخرت از آن هم بهتر است؛ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!

|و به كسانى كه تقوا پيشه كردند گفته شود: پروردگارتان چه نازل كرد؟ گويند: خير و خوبى. براى آنها كه در اين دنيا نيكى كردند پاداش خوبى است، و سراى آخرت حتما بهتر است، و سراى پرهيزكاران نيكوست
و به كسانى كه تقوا پيشه كردند، گفته شود: «پروردگارتان چه نازل كرد؟» مى گويند: «خوبى.» براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند [پاداش‌] نيكويى است، و قطعاً سراى آخرت بهتر است، و چه نيكوست سراى پرهيزگاران:
و چون به اهل تقوا گفته شود که خدای شما چه آیاتی فرستاد؟ گویند: نیکو آیاتی فرستاد. آنان که نیکوکارند هم در حیات دنیا نیکی و خوشی بینند و هم دار آخرت (آنها را) بهترین منزل است و البته خانه اهل تقوا بسیار مجلّل و نیکو خواهد بود.
و هنگامی که به پرهیزکاران گویند: پروردگارتان چه چیزی نازل کرد؟ گویند: خیر را [که قرآن هدایت گر است و سراسر آیاتش وحی الهی است، نازل کرد]. برای کسانی که نیکی کردند [پاداش] نیکویی در این دنیاست، وهمانا سرای آخرت بهتر است، و سرای پرهیزکاران چه نیکوست.
از پرهيزگاران پرسند: پروردگار شما چه چيز نازل كرده است؟ گويند: بهترين را. به آنان كه در اين دنيا نيكى كنند، نيكى پاداش دهند و سراى آخرت نيكوتر از آن است و جايگاه پرهيزگاران چه جايگاه خوبى است.
و به پرهیزگاران گویند پروردگارتان چه نازل کرده است؟ گویند [آنچه نازل کرده است‌] خیر است، برای نیکوکاران در این دنیا نیکی است و سرای آخرت بهتر است، و سرای پرهیزگاران چه نیکوست‌
و به كسانى كه پرهيزگارى كردند گفته شود: پروردگار شما چه چيز فرو فرستاده است؟ گويند: خير را براى كسانى كه نيكويى كردند در اين جهان نيكى است، و همانا سراى واپسين بهتر است، و هر آينه نيكوست سراى پرهيزگاران
و (برعکسِ کافران،) هنگامی که به پرهیزگاران گفته می‌شود: پروردگارتان چه چیزی (بر پیغمبر خود) نازل کرده است؟ می‌گویند: خیر و خوبی را (که قرآن نام دارد و متضمّن سعادت دنیا و آخرت می‌باشد. آنان بدین وسیله از زمره‌ی نیکوکاران بشمار می‌آیند و) به نیکوکاران در این جهان نیکی می‌رسد (و زندگی خوشی نصیبشان می‌گردد) و سرای آخرت (ایشان از این سرای) بهتر خواهد بود و جهانِ (جاویدان) پرهیزگاران بهترین (و زیباترین) جهان می‌باشد.
و به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شد: «پروردگارتان چه نازل کرد؟» گفتند: «خوبی‌ای.» برای کسانی که در این دنیا نیکی‌ای کردند (زندگی) نیکویی است و بی‌گمان سرای آخرت بهتر است. و به‌راستی چه نیکوست سرای (پایانی) پرهیزگاران،
و گفته شد بدانان که پرهیزکاری کردند چه فرستاده است پروردگار شما گفتند نکو را آنان را که نکوئی کردند در این دنیا است نکوئی و همانا خانه آخرت است بهتر و چه خوب است سرای پرهیزکاران‌

And it will be said to those who maintained piety, “What has your Lord revealed?” They will say, “Goodness.” To those who do good in this world is goodness, and the Home of the Hereafter is even better. How wonderful is the residence of the pious.
ترتیل:
ترجمه:
النحل ٢٩ آیه ٣٠ النحل ٣١
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«خَیْراً»: خیر و خوبی. یعنی قرآنی را نازل فرموده است که سراسر خیر و خوبی است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ «30»

وبه پرهيزكاران گفته شد: پروردگارتان چه نازل كرده است؟ گويند: خير (نازل كرده است) براى كسانى‌كه نيكى كرده‌اند در اين دنيا نيكى است و قطعاً سراى آخرت بهتر است و چه نيكوست سراى پرهيزكاران.

نکته ها

در آغاز اسلام، آنانكه وارد مكّه مى‌شدند و نام قرآن و پيامبر را شنيده بودند، در برخورد با افراد مختلف، از آنها مى‌پرسيدند: «ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ» خدايتان چه نازل كرده است؟ در پاسخ به اين افراد مشركان مى‌گفتند: «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ» و مؤمنان مى‌گفتند: «خَيْراً» آنچه را مايه خير و سعادت است نازل فرموده است.

آنكه در دعا از خدا حسنه مى‌خواهد، «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً» سزاوار است خود اهل احسان باشد، زيرا «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ»

جلد 4 - صفحه 513

دو تابلوى زيبا و روشن (مقايسه آيات 23 تا 28 و 30 تا 32 همين سوره)

«مستكبرين» «متقين»

قضاوت:

«إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»

«وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً»

نتيجه دنيوى:

«فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ»

«لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ»

كيفر اخروى:

ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ‌ ... فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ‌

وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ... جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها

هنگام مرگ:

«تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ»

«الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ»

پیام ها

1- قضاوت حق، نياز به روح پاك و پرهيزكار دارد. لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ... قالُوا خَيْراً

2- قرآن در يك كلمه معرّفى مى‌شود، (خير، خوبى، مايه‌ى نيكى وسعادت. يك كلمه بجاى صد كلمه) «قالُوا خَيْراً» دعوت قرآن، دعوت به خير و نيكى است.

3- نيكوكاران، در هر دو جهان به نيكى مى‌رسند. «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ»

4- پاداش الهى، متناسب با عمل انسان است. لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا ... حَسَنَةٌ، لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ... دارُ الْمُتَّقِينَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ (30)

بعد از بيان اقوال كفار نسبت به آنچه نازل فرموده به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، شرح گفتار مؤمنان را در آن مى‌فرمايد:

وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا: و هرگاه گفته شود به آنان كه پرهيز نمودند از شرك و معاصى، يعنى به مؤمنان گويند، ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ‌: چه چيز فرستاده پروردگار شما. قالُوا خَيْراً: گويند فرستاده است نيكوئى را. مراد قرآن است كه جامع‌

جلد 7 - صفحه 192

جميع خيرات و حاوى تمام حسنات و بركات و نيكوئيهاى دينى و دنيوى و خوبيهاى صورى و معنوى ناشى از او باشد. حاصل آيه شريفه آن كه: چون مؤمنان را از حال قرآن پرسند، ايشان معترف به نزول آن شده، گويند: مجمع خيرات است كه آن احكام حلال و حرام و اوامر و نواهى باشد، بر خلاف اهل كفر كه اقرار به آن ننموده گويند: اساطير الاولين است.

بعد بيان نتيجه ايمان را فرمايد كه: لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا: براى كسانى كه نيكوئى كردند در اقوال و افعال، و سر آمد تمام نيكيها اقرار به يگانگى حضرت سبحان و نبوت پيغمبر آخر الزمان، يعنى به دل و زبان گويا شدند. (اشهد ان لا اله الّا اللّه و انّ محمّدا رسول اللّه) و در رفتار هم پيروى كردند فرمايش خدا و رسول را. فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ: در اين دنيا جزا باشد به نيكوئى از حفظ مال و جان و حرمت و نصرت، و ممكن است كه‌ (لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا) ابتداى كلام باشد از خداى تعالى، يعنى براى نيكوكاران در اين دنيا نيكى جزاى آنها باشد و آن ثنا و مدح در زبانهاى مؤمنين، و هدايت و توفيق يافتن به احسان. وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ: و ثواب ايشان در سراى ديگر بهتر است از اين نعم، يعنى آنچه در قيامت به آنها عطا شود از نعم باقيه، بهتر باشد از آنچه در دنيا به ايشان مرحمت شده از نعم فانيه. وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ‌: و هرآينه نيكوسرائى است پرهيزكاران را بهشت. نزد بعضى معنى آن كه: و هرآينه نيكوسرائى است دنيا پرهيزكاران از شرك و معاصى را، زيرا ايشان به سبب كارهاى شايسته در دنيا تأمل شدند ثواب و جزاى خير را در عقبى، چه دنيا محل كشت است و آخرت وقت نتيجه و درو، و البته شخص عاقل كارهاى شايسته را كه موجب سعادت باقيه است هرآينه اختيار خواهد كرد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ (30) جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ (31) الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (32) هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (33) فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (34)

ترجمه‌

و گفته شد مر آنانرا كه پرهيزكار شدند چه چيز نازل نمود پروردگار شما گفتند خير براى آنانكه نيكوئى كردند در اين دنيا نيكوئى است و هر آينه سراى آخرت بهتر است و هر آينه خوب است سراى پرهيز كاران‌

بهشتهاى هميشگى كه داخل ميشوند آنرا ميرود از زير آنها نهرها براى ايشان است در آنها آنچه ميخواهند اين چنين جزا ميدهد خدا پرهيزكاران را

آنانكه قبض روح ميكنند ايشانرا ملائكه پاكيزگان ميگويند سلام بر شما داخل شويد در بهشت براى آنچه بوديد كه بجا مى‌آورديد

آيا انتظار مى‌برند مگر آنكه آيند آنها را ملائكه يا بيايد فرمان پروردگار تو اينچنين كردند آنانكه بودند پيش از آنها و ستم نكرد بآنها خدا ولى بودند آنها كه بخودهاشان ستم ميكردند

پس رسيدشان بديهاى آنچه كردند و فرود آمد بآنها آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند.

تفسير

- در مقابل كفّار قريش كه در آيات سابقه مقاله آنها ذكر شد مؤمنان با تقوائى بودند كه وقتى از آنها سؤال ميشد كه چه چيز نازل فرموده است خداوند بتوسط پيغمبر خود در جواب ميگفتند خير و خوبى و صلاح دنيا و آخرت كه همه در قرآن جمع است. براى كسانيكه نيكوئى نمودند در دار دنيا بخودشان و خلق بجهت اطاعت او امر الهى پاداش دنيوى است كه صحّت و امنيت و عزّت و عظمت و رفاهيت باشد ولى ثواب آخرتشان بهتر و برتر و بالاتر از دنيا و ما فيها است و بنابراين از كلمه خيرا ببعد كلام اهل تقوى است و محتمل است كلام آنها همان كلمه خيرا باشد و بقيه كلام الهى باشد كه بعنوان بيان مراد آنها نازل شده است و چه خوب است سراى اهل تقوى كه بهشت جاويد و آرامگاه ابدى آنها است كه وارد ميشوند در آن جارى ميباشد در آن نهرهاى شربت و شراب و شير و از براى ايشان مهيا و آماده است آنچه را بخواهند از انواع اطعمه و اغذيه لذيذه و هر چه فوق آن تصور نشود در لذت بخشى و سودمندى و گوارائى و بى‌ضررى و زحمتى و در شأن جنات عدن اخبارى در سوره توبه گذشت در امالى از امير المؤمنين عليه السّلام‌


جلد 3 صفحه 283

روايت نموده كه فرمود بر شما توصيه ميكنم بپرهيزكارى در اوامر الهى كه جامع خيرات است و خيرى غير از آن نيست و تحصيل ميشود بآن از خير آنچه تحصيل نميشود بغير آن از خير دنيا و آخرت و اين آيات را تلاوت فرمود و عياشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فرمود چه خوب خانه‌اى است براى پرهيزكاران دنيا ولى اينها همه در صورتى است كه با صفت تقوى ملازم باشند تا وقتى كه ملائكه رحمت از اعوان ملك الموت براى قبض روح آنها حاضر شوند و به بينند ارواح آنها را پاك و پاكيزه از لوث معاصى و قابل صعود بمقامات عاليه بهشت برسم بشارت و تبريك بايشان بگويند براى شما است سلامتى از هر بدى داخل شويد در بهشت مكتسب بدسترنج خودتان و قمى ره فرموده مراد از طيّبين اهل ايمانى هستند كه پاكيزه است ولادت آنها و بنظر حقير مراد از اين تفسير خارج نمودن دشمنان ائمه اطهار است چون حلال زاده دشمن امير المؤمنين عليه السّلام نميشود و در امالى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه هيچ كس مفارقت نكند روحش از بدنش مگر آنكه ميداند بكدام يك از دو منزل خود ميرود كه آن بهشت يا جهنم است و ميداند كه دشمن خدا است يا دوست او اگر دوست خدا باشد گشوده ميشود بر وى او درهاى بهشت و باز ميشود براى او راههاى آن و ميبيند آنچه را مهيا فرموده است خداوند براى او در آن پس از هر شغلى فارغ گردد و هر بارى از دوشش برداشته شود و اگر دشمن خدا باشد گشوده ميشود بروى او درهاى جهنم و باز ميشود براى او راههاى آن و ميبيند آنچه را مهيا فرموده است خدا در آن براى او پس رو آورد باو هر ناملائمى و وارد شود بر او هر شرّى و تمام اينها در دم مرگ است كه در آن وقت يقين برايش حاصل شود چنانچه خداوند فرموده الذين تتوفيهم الملائكة ظالمى انفسهم و نيز فرموده الذين تتوفيهم الملائكة طيّبين تا آخر هر دو آيه كه راجع بآن دو دسته است و آيا كفاريكه با اين ادلّه واضحه باز ايمان نمى‌آورند بخدا و پيغمبر و روز جزاء انتظارى دارند جز آنكه بيايند براى قبض روح آنها ملائكه عذاب از اعوان ملك الموت يا صادر شود فرمان الهى بعذاب آنها در دنيا و قمى ره فرموده يكى از سه امر خدا كه عذاب و مرگ و خروج قائم است و اين رويّه كه اصرار بكفر باشد اختصاص بآنها ندارد پيشينيان آنها هم با پيغمبران گذشته همين سلوك را نمودند


جلد 3 صفحه 284

كه خداوند عذاب بر آنها نازل فرمود و خداوند بر آنها ظلم نفرمود بنزول عذاب بلكه آنها خودشان ظلم نمودند بنفوس خودشان كه كارى كردند كه مستحق عذاب دنيوى و اخروى شدند و رسيد بآنها جزاى اعمال بدشان و احاطه كرد بر آن نفوس خبيثه پاداش استهزاء و سخريه‌اى كه بانبياء و مواعيد ايشان مينمودند و قمى ره فرموده مراد عذاب در رجعت است كه بآن استهزاء ميكردند و فعل حاق مأخوذ از حيق و مخصوص باحاطه شرّ است و در احاطه خير استعمال نميشود و استفهام انكارى است يعنى منتظر نيستند و نبايد باشند مگر يكى از اين دو امر را و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قِيل‌َ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوا ما ذا أَنزَل‌َ رَبُّكُم‌ قالُوا خَيراً لِلَّذِين‌َ أَحسَنُوا فِي‌ هذِه‌ِ الدُّنيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الآخِرَةِ خَيرٌ وَ لَنِعم‌َ دارُ المُتَّقِين‌َ (30)

و گفته‌ شد و پرسيدند ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ اهل‌ تقوي‌ و پرهيزكار بودند چه‌ چيز ‌است‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ ‌که‌ نازل‌ فرمود پروردگار ‌شما‌! جواب‌ دادند و گفتند بسيار خوبست‌ ‌از‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ كارهاي‌ نيك‌ بجا آورند ‌در‌ همين‌ دنيا جزاي‌ خوب‌ دارند و ‌هر‌ آينه‌ خانه‌ آخرت‌ بهتر ‌است‌ و ‌هر‌ آينه‌ خوبست‌ خانه‌ صاحبان‌ تقوي‌ و ‌قيل‌ قائل‌ كفّار و مشركين‌ هستند ‌که‌ ‌از‌ روي‌ سخريه‌ و استهزاء سؤال‌ كردند للذين‌ ‌يعني‌ ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ اتّقوا ‌که‌ ايمان‌ آورده‌ بودند و ‌از‌ مخالفت‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ پرهيز داشتند

جلد 12 - صفحه 113

‌ما ذا اشاره‌ بقرآن‌ و دستورات‌ الهي‌ ‌است‌ أَنزَل‌َ رَبُّكُم‌ ‌که‌ خداي‌ ‌شما‌ ‌که‌ قائل‌ ‌به‌ توحيد هستيد و خدايان‌ ‌ما ‌را‌ منكريد نازل‌ كرده‌ قالُوا خَيراً گفتند تمامش‌ صحيح‌ و درست‌ و بجا و بموقع‌ و خوب‌ ‌از‌ راه‌ تفضّل‌ و رحمت‌ و عنايت‌ نازل‌ فرموده‌ لِلَّذِين‌َ أَحسَنُوا چه‌ احسان‌ بنفس‌ ‌باشد‌ ‌از‌ ايمان‌ و اطاعت‌ و اعمال‌ حسنه‌ و صالحه‌ و چه‌ احسان‌ بغير، و بالجمله‌ كارهاي‌ نيك‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ فِي‌ هذِه‌ِ الدُّنيا حَسَنَةٌ ممكن‌ ‌است‌ ‌في‌ ‌هذه‌ الدنيا متعلق‌ ‌باشد‌ باحسنوا ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ دنيا اعمال‌ نيك‌ داشتند و كلمه‌ حسنة خبر للذين‌ احسنوا ‌باشد‌، و ممكن‌ ‌است‌ متعلق‌ بحسنة ‌باشد‌ ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ اعمال‌ حسنه‌ بجا آوردند ‌در‌ همين‌ دنيا ‌براي‌ ‌آنها‌ حسنه‌ ‌است‌ مشمول‌ تفضلات‌ الهي‌ ميشوند وَ لَدارُ الآخِرَةِ خَيرٌ امتيازات‌ دار آخرت‌ نسبت‌ بدار دنيا بسيار ‌است‌.

1‌-‌ خلود ‌که‌ ديگر فناء و زوال‌ ندارد و دار دنيا فاني‌ و زائل‌ ميشود.

2‌-‌ مقرون‌ ببلاء و مصيبت‌ و هموم‌ و غموم‌ و مرض‌ و سقم‌ نيست‌ و دنيا مقرون‌ ‌است‌.

3‌-‌ زحمت‌ تحصيل‌ ندارد نعم‌ اخروي‌ تمام‌ موجود و مهيا ‌است‌.

4‌-‌ خالي‌ ‌از‌ ‌هر‌ گونه‌ نجاست‌ و كثافت‌ و چركي‌ و پليديست‌ بخلاف‌ دنيا.

5‌-‌ حشر ‌با‌ انبياء و ائمه‌ و صلحاء و اتقياء بخلاف‌ دنيا حشر ‌با‌ كفّار و فسّاق‌ و ظلمه‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد:

فَأُولئِك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ أَنعَم‌َ اللّه‌ُ عَلَيهِم‌ مِن‌َ النَّبِيِّين‌َ وَ الصِّدِّيقِين‌َ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِين‌َ وَ حَسُن‌َ أُولئِك‌َ رَفِيقاً نساء ‌آيه‌ 71 ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ لذائذ روحي‌ و جسمي‌ ‌که‌ هيچ‌ يك‌ قابل‌ مقايسه‌ ‌با‌ دنيا نيست‌ وَ لَنِعم‌َ دارُ المُتَّقِين‌َ البته‌ جايي‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند تعبير بنعم‌ كند معلوم‌ ميشود ‌که‌ چه‌ اندازه‌ خوب‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 30)- سرنوشت پاکان و نیکان: در آیات گذشته اظهارات مشرکان در باره قرآن و نتائج آن را خواندیم، اما در اینجا اعتقاد مؤمنان را با ذکر نتائجش می‌خوانیم:

نخست می‌گوید: «و (هنگامی که) به پرهیزکاران گفته می‌شود پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟ می‌گفتند: خیر و سعادت» (وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً).

چه تعبیر رسا و زیبا و جامعی! «خَیْراً» آن هم خیر مطلق، که مفهوم گسترده‌اش همه نیکیها، سعادتها و پیروزیهای مادی و معنوی را در بر می‌گیرد.

سپس همان گونه که در آیات گذشته، نتیجه اظهارات مشرکان، به صورت کیفرهای مضاعف دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، بیان شد، در آیه مورد بحث نتیجه اظهارات مؤمنان به این صورت بیان شده است: «برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است» (لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ).

قابل توجه این که «حسنه» همانند «خیر» است که انواع حسنات و نعمتهای این جهان را در بر می‌گیرد.

این پاداشهای دنیای آنهاست، سپس اضافه می‌کند: «و سرای آخرت از این هم بهتر است، و چه خوبست سرای پرهیزکاران»؟ (وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ).

نکات آیه

۱- تقواپیشگان، معتقد به خیر محض بودن وحى الهى (قرآن) (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا)

۲- تقوا، زمینه ساز شناخت ارزش وحى الهى (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا)

۳- تقوا، زمینه ساز اعتراف به حقایق و تسلیم شدن در برابر آن (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا) برداشت فوق با توجه به آیه ۲۳ و ۲۴ این سوره است که در آنها برخورد مستکبران را با همین سؤال مطرح کرده بود و آنان به دلیل برخوردارى از روحیه استکبارى، قرآن را ساخته و پرداخته انسانها دانسته بودند. اما در این جا متقین را مطرح کرده است که به دلیل داشتن تقوا در برابر واقعیت وحى، تسلیم شده اند و آن را خیر محض تلقى کرده اند.

۴- دین براى بشر، خیر محض است. (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا) از آن جایى که محتواى وحى و قرآن - که خیر محضند - دین است، استفاده مى شود که دین نیز خیر است.

۵- ربوبیت خداوند، مقتضى فرو فرستادن قرآن (تعالیم دین) بر بندگان خویش (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا)

۶- دنیا، جایگاه عمل براى آخرت است. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا) در صورتى که «فى هذه الدنیا» متعلق به «أحسنوا» باشد، مفید معناى فوق است.

۷- دین، در پى سعادت دنیوى مردم (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة)

۸- احسان کنندگان، در همین دنیا بهره خوبى خواهند داشت. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة) برداشت فوق بر این اساس است که «فى هذه» متعلق به «حسنة» باشد.

۹- اظهار نظر درست درباره دین و وحى الهى، از مصداقهاى احسان است. (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة) برداشت فوق، بر این اساس است که «للذین أحسنوا...» کلام خداوند باشد و نه ادامه کلام متقین. بنابراین خداوند با این بیان، درصدد توصیف تقواپیشگانى است که قرآن و دین را وحى دانسته اند.

۱۰- سراى آخرت، بسى بهتر از سراى دنیاست. (و لدار الأخرة خیر)

۱۱- پاداش اخروى محسنان، بسى بهتر از پاداش دنیوى آنان است. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة و لدار الأخرة خیر) اگر چه در آیه سخنى از پاداش اخروى به میان نیامده است، اما جمله «و لدار الأخرة خیر» - که برترى سراى اخروى را مى رساند - به قرینه «فى هذه الدنیا حسنة» (براى محسنان در دنیا حسنه اى است) مى تواند مشعر به این نکته باشد که: پاداش حیات اخروى برتر است.

۱۲- پاداشهاى اخروى، بهتر از پاداشهاى دنیوى است. (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة و لدار الأخرة خیر)

۱۳- عقیده و عمل انسان، داراى نقشى تعیین کننده در سعادت دنیوى و اخروى او (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة و لدار الأخرة خیر) «اتقوا» دلالت بر عمل خوب و پسندیده مى کند و «اذعان به خیر محض بودن قرآن» اشعار به عقیده خوب دارد که مجموعاً موجب دریافت حسنه دنیوى و اخروى مى شوند.

۱۴- حیات انسانها با مرگ، پایان نمى پذیرد. (للذین أحسنوا ... و لدار الأخرة خیر) با توجه با اینکه آیه درصدد پاداش نیکوکاران در سراى دیگر است معلوم مى شود که مرگ پایان حیات آنان نیست.

۱۵- متقین در آخرت، جایگاهى بس خوب دارند. (و لنعم دار المتّقین)

۱۶- تقوا و احسان، پیامددار سعادت دنیوى و اخروى (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة ... و لنعم دار المتّقین)

۱۷- احسان، از نشانه هاى متقین (للذین أحسنوا ... و لنعم دار المتّقین)

۱۸- عقیده مندان به نزول قرآن از جانب خداوند و خیر بودن آن، داراى جایگاهى خوب در عالم آخرت (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا ... و لنعم دار المتّقین)

۱۹- تقوا و احسان، دو امر ارزشمند و داراى پاداش (للذین أحسنوا فى هذه الدنیا حسنة ... و لنعم دار المتّقین)

۲۰- تقواپیشگان، منزه از روحیه تکبر (فلبئس مثوى المتکبّرین ... و لنعم دار المتّقین) از اینکه در برابر گروه متکبر - که جایگاه بدى براى آنان برشمرده شده - متقین را مطرح مى کند و براى آنان جایگاهى خوب معرفى مى نماید، استفاده مى شود که متقین از صفت تکبر مبرّایند.

۲۱- متقین، داراى عقیده صحیح و عمل خوبند. (و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا ... المتّقین)

موضوعات مرتبط

  • آخرت: ارزش آخرت ۱۰; برترى آخرت بر دنیا ۱۰
  • احسان: آثار احسان ۱۶; ارزش احسان ۱۹; پاداش احسان ۱۹; موارد احسان ۹
  • ارزشها ۱۹:
  • اقرار: زمینه اقرار به حق ۳
  • انسان: فرجام انسان ها ۱۴
  • پاداش: ارزش پاداش اخروى ۱۲; ارزش پاداش دنیوى ۱۲
  • تقوا: آثار تقوا ۲، ۳، ۱۶; ارزش تقوا ۱۹; پاداش تقوا ۱۹
  • حق: زمینه تسلیم به حق ۳
  • حیات: حیات پس از مرگ ۱۴
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۵
  • دنیا: ارزش دنیا ۱۰; نقش دنیا ۶
  • دین: اظهار نظر درباره دین ۹; اهداف دین ۷; خیریت دین ۴; زمینه تشریع دین ۵
  • سعادت: عوامل سعادت اخروى ۱۳، ۱۶; عوامل سعادت دنیوى ۷، ۱۳، ۱۶
  • عقیده: آثار عقیده ۱۳; عقیده به خیریت قرآن ۱۸; عقیده به وحیانیت قرآن ۱۸
  • عمل: آثار عمل ۱۳;فرصت عمل ۶
  • قرآن: خیریت قرآن ۱; زمینه نزول قرآن ۵; مقامات اخروى مؤمنان به قرآن ۱۸
  • متقین: احسان متقین ۱۷; تنزیه متقین ۲۰; عقیده پسندیده متقین ۲۱; عقیده متقین ۱; عمل پسندیده متقین ۲۱; متقین و تکبر ۲۰; مقامات اخروى متقین ۱۵; نشانه هاى متقین ۱۷; ویژگیهاى متقین ۲۰
  • محسنان: ارزش پاداش اخروى محسنان ۱۱; ارزش پاداش دنیوى محسنان ۱۱; پاداش دنیوى محسنان ۸
  • مرگ: نقش مرگ ۱۴
  • وحى: اظهارنظر درباره وحى ۹; خیریت وحى ۱; زمینه شناخت ارزش وحى ۲

منابع