المائدة ٣٠

از الکتاب
کپی متن آیه
فَطَوَّعَتْ‌ لَهُ‌ نَفْسُهُ‌ قَتْلَ‌ أَخِيهِ‌ فَقَتَلَهُ‌ فَأَصْبَحَ‌ مِنَ‌ الْخَاسِرِينَ‌

ترجمه

نفس سرکش، کم کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد؛ (سرانجام) او را کشت؛ و از زیانکاران شد.

پس نفس [سركش او كم‌كم‌] وى را به قتل برادرش ترغيب كرد و او را كشت و از زيانكاران گرديد
پس نفس [اماره‌]اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد، و وى را كشت و از زيانكاران شد.
آن گاه (پس از این گفتگو) هوای نفس او را بر کشتن برادرش ترغیب نمود تا او را به قتل رساند و بدین سبب از زیانکاران گردید.
نفس [طغیان گرش]، کشتن برادرش را در نظرش سهل و آسان جلوه داد، پس او را کشت و از زیانکاران شد.
نفسش او را به كشتن برادر ترغيب كرد، و او را كشت و از زيانكاران گرديد.
و نفس اماره او را وادار به کشتن برادرش کرد، و او را کشت، و از زیانکاران گردید
پس نفس او كشتن برادرش را برايش بياراست و آسان نمود تا او را بكشت و از زيانكاران گشت.
پس نفس (سرکش) او تدریجاً کشتن برادرش را در نظرش آراست و او را مصمّم به کشتن کرد، و (عاقبت به ندای وجدان گوش فرا نداد و) او را کشت! و از زیانکاران شد (و هم ایمان خود را و هم برادرش را از دست داد).
پس نفس (امّاره)اش برایش قتل برادرش را هموار و راهوار و (او را) وادار کرد؛ پس او را کشت و در نتیجه از زیانکاران شد.
پس بیاراست برای او دلش کشتن برادر خویش را پس کشت او را و گردید از زیانکاران‌

Then His soul prompted him to kill his brother, so he killed him, and became one of the losers.
ترتیل:
ترجمه:
المائدة ٢٩ آیه ٣٠ المائدة ٣١
سوره : سوره المائدة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَطَوَّعَتْ»: کم‌کم بیاراست و سهل و ساده جلوه داد.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ «30»

پس نفس او (با وسوسه‌اى برخاسته از حسد) كشتن برادرش را برايش آسان و رام ساخت واو را كشت، در نتيجه از زيانكاران گشت.

نکته ها

امام باقر عليه السلام به دنبال تلاوت آيه‌ «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ» فرمود: ابليس به قابيل گفت: قربانى تو قبول نشد و قربانى برادرت هابيل قبول شد، اگر او زنده بماند در طول تاريخ نسل او بر نسل تو افتخار خواهند كرد كه قربانى پدر ما پذيرفته شد واز پدر شما پذيرفته نشده است، بنابراين بهتر آن است كه او را به قتل برسانى تا نسل تو ذلّت نكشد. «1»


«1». كافى، ج 8، ص 113.

جلد 2 - صفحه 278

امام باقر عليه السلام فرمود: من قتل مؤمناً متعمّداً أثبت اللّه على قاتله جميع الذّنوب وبرء المقتول منها، و ذلك قوله تعالى: إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ ... هر كه عمداً مؤمنى را بكشد، خداوند همه گناهان را به حساب قاتل ثبت مى‌كند و مقتول را از گناهان پاك مى‌كند. «1»

معناى آيه، سكوت در مقابل ظالم به اميد بخشش گناهان نيست.

در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم: «محلّ حادثه، كوه قاسِيون در دمشق است». «2»

امام سجاد عليه السلام فرمودند: «نحوه‌ى كشتن را ابليس به قابيل ياد داد». «3»

پیام ها

1- گناهان مقتول، به قاتل منتقل مى‌شود. «تَبُوءَ بِإِثْمِي»

2- در درگيرى‌ها مسئول خسارت آغازگر است. «بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ»

3- برادركشى همان و دوزخى شدن همان. «فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ»

4- ايمان به معاد، جزو عقايد اوّليه انسان‌هاى روى زمين بوده است. «أَصْحابِ النَّارِ»

5- قاتل، هم به خود ظلم مى‌كند، هم به مقتول، هم به خانواده‌ى مقتول و هم به جامعه. «الظَّالِمِينَ»

6- نفس انسان، با وسوسه، تلقين و تزيين، انسان را رام و خام مى‌كند و به گناه مى‌كشد. «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ»


طَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ»

8- فطرت پاك انسانى، از آدم كشى بيزار است، ولى نفس، اين كار را خوب جلوه‌


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفاسير درّالمنثور.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 2 - صفحه 279

داده و انسان را به قتل وامى‌دارد. «فَطَوَّعَتْ»

9- جنگ حقّ و باطل، از آغاز تاريخ زندگى بشر بوده است. «فَقَتَلَهُ»

10- پيروى از هواى نفس، خسارت است. «فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ»

11- قاتل، هم از درون گرفتار عذاب وجدان است و هم از بيرون مورد انتقاد مردم و هم گرفتار قصاص و عدل مى‌شود و كامى نمى‌گيرد. «فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ»

12- تسلّط و غلبه بر مخالف، هميشه نشانه‌ى سرافرازى نيست. «فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ (30)

فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ‌: پس آسان و فراخ كرد امر قابيل را، نفس خبيث او، كشتن برادرش هابيل را، يعنى بر وجه وسعت و سهولت، قصد قتل برادر خود كرد و كمر قتل او بسته و در كمينگاه انتقام بنشست، و همينكه آدم عليه السّلام عزيمت بيت المعمور كعبه معظمه نمود، قابيل فرصت يافته به سر رمه آمد. هابيل را ديد خوابيده، سنگى برداشت و بر سر هابيل فرود آورد، چنانچه مغز سرش پريشان شد. فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ‌: پس كشت او را به آن سنگ، پس گشت از زيانكاران در دنيا، به آنكه بقيه عمر مردود و مطرود بود، و در آخرت، كه نصف عذاب جهنم براى او خواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ (30)

ترجمه‌

پس آسان كرد از براى او نفس او كشتن برادرش را پس كشت او را پس گرديد از زيان‌كاران.

تفسير

چون صحبت آن دو برادر به اين جا رسيد نفس امّاره بسوء براى تسكين غضب و شيطان پليد براى فريب پسر آدم قيام نمودند و به قابيل وسوسه كردند كه اگر برادر را نكشى اين نام كه قبول قربانى باشد در اعقاب او باقى خواهد ماند و بر ذرّيات تو مباهات مينمايند علاوه بر آنكه مقام وصايت براى او مسلم شده است و در صورت كشتن قهرا وصايت از آن تو است و اعقابى براى او نخواهد بود تا بقبول قربانى مباهات نمايند لذا قضيه مسكوت خواهد ماند و كيفيت كشتن با سنگ را شيطان باو تعليم نمود قابيل هم قبول كرد و چنين امر بزرگى را سهل و آسان پنداشت و صبر كرد تا برادرش بخواب رفت سنگى برداشت و سر برادر را خورد نمود و اين بار گران را بدوش گرفت و در دنيا و آخرت زيانكار شد و متحير ماند كه با جسد برادر چه كند چون تا آن تاريخ كيفيت دفن اموات معلوم نبود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَطَوَّعَت‌ لَه‌ُ نَفسُه‌ُ قَتل‌َ أَخِيه‌ِ فَقَتَلَه‌ُ فَأَصبَح‌َ مِن‌َ الخاسِرِين‌َ (30)

‌پس‌ نفس‌ قابيل‌ وادار كرد ‌او‌ ‌را‌ ‌بر‌ قتل‌ برادرش‌ هابيل‌ ‌پس‌ ‌او‌ ‌را‌ كشت‌ ‌پس‌ صبح‌ كرد ‌از‌ زيانكاران‌.

جلد 6 - صفحه 346

فطوعت‌ ‌يعني‌ متمايل‌ شد و رغبت‌ پيدا كرد (‌له‌) متعلق‌ بطوعت‌ ‌است‌ (نفسه‌) فاعل‌ طوّعت‌ (قتل‌ اخيه‌) مفعول‌ طوعت‌ و معني‌ اينكه‌ متابعت‌ هواي‌ نفس‌ نمود و بدترين‌ خسارات‌ آنست‌ ‌که‌ هواي‌ نفس‌ ‌که‌ دشمن‌ بزرگ‌ انسان‌ ‌است‌ اطاعت‌ كند چنانچه‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد أَ فَرَأَيت‌َ مَن‌ِ اتَّخَذَ إِلهَه‌ُ هَواه‌ُ جاثيه‌ ‌آيه‌ 23، و گفتند انسان‌ سه‌ دشمن‌ بزرگ‌ دارد: 1‌-‌ دنيا ‌که‌ مال‌ و جاه‌ ‌خود‌ ‌را‌ جلوه‌ ميدهد.

2‌-‌ هواي‌ نفس‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ جلوه‌ دنيا متمايل‌ ميشود و طالب‌ ميشود. 3‌-‌ شيطان‌ ‌که‌ راه‌ وصله‌ ‌به‌ آنرا ارائه‌ ميدهد.

(فقتله‌) ‌اينکه‌ معصيت‌ شنيع‌ بزرگ‌ ‌را‌ مرتكب‌ شد فَأَصبَح‌َ مِن‌َ الخاسِرِين‌َ خسران‌ زيان‌ ‌در‌ مال‌ التجاره‌ ‌است‌ و ‌از‌ دست‌ دادن‌ سرمايه‌ چنانچه‌ گفتند ‌که‌ انسان‌ تاجر و عمر سرمايه‌ تجارت‌ و اعضاء و جوارح‌ سبعه‌ كارمندان‌ تجارتخانه‌: چشم‌، گوش‌، زبان‌، دست‌، پا، شكم‌، عورت‌. و نفس‌ سرپرست‌ ‌اينکه‌ كارمندان‌ و اعمال‌ صالحه‌ تجارت‌ ‌اينکه‌ تجارتخانه‌ و نفع‌ ‌آن‌ بهشت‌ و خسران‌ ‌آن‌ جهنم‌ ‌است‌ ‌که‌ سرمايه‌ عمر مصرف‌ تحصيل‌ عذاب‌ ‌باشد‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- درگیرى و کشمکش درونى قابیل با هواى نفس خویش در مورد قتل هابیل (فطوعت له نفسه قتل اخیه)

۲- وسوسه هاى نفسانى قابیل، کشتن برادر را بر او هموار ساخت. (فطوعت له نفسه) «طوعت» از مصدر «تطویع» به معناى «تسهیل» و نیز «متابعت» است. برداشت فوق بر اساس معناى اول است.

۳- وسوسه هاى نفسانى قابیل، وادار کننده وى به کشتن هابیل (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله)

۴- قابیل، فریفته وسوسه هاى نفس خویش (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله)

۵- قابیل، برادرش هابیل را پس از جریان قربانى به قتل رسانید. (اذ قربا قرباناً ... فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله)

۶- هواى نفس آدمى، گرایش دهنده او به اعمال ناپسند (فطوعت له نفسه قتل اخیه)

۷- انسان، داراى دو نیروى متضاد (دعوت کننده به گناه و بازدارنده از آن) در نهاد خویش (فطوعت له نفسه قتل اخیه) چنانچه «تطویع» به معناى تسهیل باشد، بیانگر آن است که نیرویى در درون قابیل وى را از ارتکاب قتل باز مى داشته، ولى در نهایت هواى نفس بر آن نیروى بازدارنده غلبه کرده است.

۸- توانایى هواى نفس در سرکوبى عواطف برادرى و انسانى (فطوعت له نفسه قتل اخیه) تصریح به کلمه «اخیه» براى رساندن این است که حتى عواطف برادرى نیز نتوانست نفس قابیل را از خواسته خویش (کشتن هابیل) باز دارد.

۹- گستاخى نفس آدمى، تا حد وادار سازى وى به قتل و جنایت (فطوعت له نفسه قتل اخیه)

۱۰- بى اعتنایى قابیل به هشدارها و اندرزهاى برادرش هابیل (انى اخاف اللّه رب العلمین انى ارید ... فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله)

۱۱- حسد و هواى نفس آدمى، جلوگیر وى از پندپذیرى و عاقبت اندیشى (انى اخاف اللّه رب العلمین انى ارید ... فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله)

۱۲- قابیل، از زمره زیانکاران (فاصبح من الخسرین)

۱۳- زیانکارى قابیل، پیامد کشتن برادرش هابیل (فقتله فاصبح من الخسرین)

۱۴- آدمکشى، در پى دارنده زیان و تباهى (فقتله فاصبح من الخسرین)

۱۵- پیروان هواى نفس، در معرض خسارت و زیان (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخسرین)

۱۶- نفس قابیل، دام خواسته وى و پذیراى تصمیم او بر قتل برادرش هابیل (فطوعت له نفسه قتل اخیه) «طوعت» مى تواند به معناى «تابعت» باشد، یعنى نفس قابیل در قتل برادرش هابیل پیرو او گردید. بر اساس این احتمال، قابیل نفس خو را فریب داده و آن را رام خود ساخته بود، نه اینکه فریفته وسوسه هاى خویش شده باشد.

۱۷- توانایى آدمى در توجیه نفس خویش براى ارتکاب گناه (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله)

۱۸- سیطره و تسلط بر حریفان، همواره نشانه کامیابى نهایى نیست. (فقتله فاصبح من الخسرین)

روایات و احادیث

۱۹- قابیل، کیفیت قتل برادرش هابیل را از ابلیس آموخت (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله) از امام سجاد (ع) روایت شده که بعد از خواندن آیه فوق فرمود: فلم یدر کیف یقتله حتى جاء ابلیس فعلمه ... .[۱]

۱- . تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۶۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۱۶، ح ۱۴۰.

۲۰- کوه قاسیون در دمشق، مکان کشته شدن هابیل توسط برادرش (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله) از رسول خدا (ص) روایت شده: بدمشق. حبل یقال له قاسیون فیه قتل ابن آدم اخاه.[۲]

۲۱- قابیل، به تحریک ابلیس براى آنکه نسلى از هابیل نماند تا بخاطر قبولى قربانى پدرشان برنسل قابیل افتخار کنند، برادرش را کشت. (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله) از امام باقر (ع) روایت شده که پس از قرائت آیه فوق فرمود: ... ثم ان ابلیس ... فقال له: یا قابیل قد تقبل قربان هابیل و لم یتقبل قربانک و انک ان ترکته یکون له عقب یفتخرون على عقبک و یقولون نحن ابناء الذى تقبل قربانه فاقتله کیلا یکون له عقب یفتخرون على عقبک فقتله ... .[۳]

موضوعات مرتبط

  • ابلیس: وسوسه ابلیس ۱۹
  • انسان: ابعاد انسان ۷ ; توجیه گرى انسان ۱۷ ; قدرت انسان ۱۷ ; گرایشهاى انسان ۷
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۶، ۹، ۲۱
  • جرم: زمینه جرم ۳
  • جنایت: عوامل جنایت ۹
  • حسد: آثار حسد ۱۱
  • دشمنان: پیروزى بر دشمنان ۱۸
  • دمشق:۲۰
  • دوراندیشى: موانع دوراندیشى ۱۱
  • رفتار: پایه‌هاى رفتار ۶
  • زیان: عوامل زیان ۱۳، ۱۴، ۱۵
  • زیانکاران:۱۲
  • شیطان: اغواگرى شیطان ۲۱
  • عبرت: موانع عبرت ۱۱
  • عمل: موجبات عمل ناپسند ۶
  • عواطف: برادرى ۸ ; عوامل تضعیف عواطف ۸
  • فرزندان آدم (ع): قصه فرزندان آدم (ع) ۵
  • قابیل: اهداف قابیل ۲۱ ; خواسته قابیل ۱۶ ; زیانکارى قابیل ۱۲، ۱۳ ; عصیان قابیل ۱۰ ; قصه قابیل ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۳، ۱۶، ۱۹، ۲۱ ; هشدار به قابیل ۱۰ ; هواى نفس قابیل ۱، ۳، ۴، ۱۶
  • قتل: آثار قتل ۱۴ ; عوامل قتل ۲، ۹
  • کوه قاسیون:۲۰
  • گناه: موجبات گناه ۱۷
  • مخالفان: پیروزى بر مخالفان ۱۸
  • موفقیّت: ملاک موفقیّت ۱۸
  • نفس: آثار وسوسه نفس ۲، ۳ ; آثار هواى نفس ۱۱ ; اطاعت از هواى نفس ۱۵ ; عصیانگرى نفس ۹ ; قدرت هواى نفس ۸ ; نفس امّاره ۷ ; نفس لوّامه ۷ ; نقش هواى نفس ۶ ; وسوسه نفس ۴
  • هابیل: آثار قتل هابیل ۱۳ ; انگیزه قتل هابیل ۲۱ ; قتل هابیل ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۶، ۱۹ ; قصه هابیل ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۰، ۱۹، ۲۰، ۲۱ ; مکان قتل هابیل ۲۰ ; هشدار هابیل ۱۰

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۳، ص ۶۱.
  2. الدرالمنثور، ج ۳، ص ۶۱.
  3. کافى، ج ۸، ص ۱۱۳، ح ۹۲; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۸.