العنكبوت ٢٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِينَ‌ فِي‌ الْأَرْضِ‌ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ وَ مَا لَکُمْ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ مِنْ‌ وَلِيٍ‌ وَ لاَ نَصِيرٍ

ترجمه

شما هرگز نمی‌توانید بر اراده خدا چیره شوید و از حوزه قدرت او در زمین و آسمان بگریزید؛ و برای شما جز خدا، ولی و یاوری نیست!»

|و شما نه در زمين و نه در آسمان عاجز كنندگان [او] نيستيد، و جز خدا نه سرپرستى داريد و نه ياورى
و شما نه در زمين و نه در آسمان درمانده‌كننده [او] نيستيد، و جز خدا براى شما يار و ياورى نيست.
و شما (مخلوق عاجز) نه هرگز (خدای قادر مطلق را) در زمین و آسمان عاجز توانید کرد و نه جز خدا نگهبان و یاوری دارید.
و شما نه در زمین و نه در آسمان نمی توانید خدا را عاجز کنید [تا از دسترس قدرت او بیرون روید]، و شما را به جای خدا هیچ سرپرست و یاوری نیست،
شما نمى‌توانيد از خدا بگريزيد، نه در زمين و نه در آسمان؛ و شما را جز او هيچ كارساز و ياورى نيست.
و شما چه در زمین و چه در آسمان از خداوند گریز و گزیری ندارید و در برابر خداوند یار و یاوری ندارید
و شما عاجزكننده [خدا] نيستيد- از عذاب الهى نتوانيد گريخت- نه در زمين و نه در آسمان، و شما را جز او هيچ سرپرست و ياورى نيست.
شما نمی‌توانید (از قلمرو حکومت خدا بیرون روید و او را) درمانده کنید، چه در زمین و چه در آسمان (باشید)، و بغیر از خدا شما هیچ سرپرستی و یاوری ندارید.
و شما - نه در زمین و نه در آسمان - درمانده‌کننده(ی ما) نیستید. و برای شما بجز خدا هیچ ولی و هیچ یاوری نیست.
و نیستید شما عاجزکنندگان در زمین و نه در آسمان و نیستتان جز خدا دوست و نه یاوری‌

You cannot escape, on earth or in the heaven; and you have no protector and no savior besides Allah.
ترتیل:
ترجمه:
العنكبوت ٢١ آیه ٢٢ العنكبوت ٢٣
سوره : سوره العنكبوت
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُعْجِزِینَ»: درمانده کنندگان (نگا: هود / و ). «مِن وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ»: (نگا: بقره / .


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22»

و شما هرگز نمى‌توانيد خدا را عاجز كنيد، نه در زمين و نه در آسمان، و براى شما جز خداوند، ولىّ و ياورى نيست.

جلد 7 - صفحه 128

نکته ها

شيوه‌ى تربيتى قرآن چنان است كه هرگاه مِهر و قهر خداوند را بيان مى‌كند، ابتدا از مهر و رحمت و سپس از قهر و عذاب سخن مى‌گويد، ولى چون اين آيه، دنباله‌ى تكذيب كفّار است، ابتدا درباره‌ى عذاب و سپس درباره‌ى رحمت سخن گفته است.

در قرآن كريم، هر جا كه جمله‌ى‌ «مَنْ يَشاءُ» و سخن از اراده و خواست خداوند آمده است، مشيّت با توجّه به حكمت و عدل است، زيرا اراده‌ى الهى بدون حكمت نيست.

در مجمع‌البيان مى‌خوانيم: «وَلِيٍّ» كسى است كه بدون درخواست، كمك كند و «نَصِيرٍ» كسى است كه با درخواست فرد، او را يارى نمايد و كفّار از هر دو محرومند.

پیام ها

1- دشمنان دين، با هرگونه تدبير و تلاش و توطئه‌اى نمى‌توانند بر اراده‌ى الهى چيره شوند و از مدار قهر او خارج گردند. «وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»

2- براى شرك زدايى، بايد انواع موهومات را نفى كرد. «ما أَنْتُمْ‌- وَ لا فِي السَّماءِ- وَ لا نَصِيرٍ» به كفّار و دشمنان دين مى‌فرمايد: نه شما به تنهايى كارائى داريد، «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» و نه از ديگران كارى ساخته است. ما لَكُمْ‌ ... مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22»

وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ‌: و نيستيد شما اى منكران بعث، عاجز كنندگان مر پروردگار را از عذاب نمودن شما را، فِي الْأَرْضِ‌: در زمين، يعنى اگر خواهيد كه از حكم الهى و عقاب پادشاهى فرار كنيد و در زمين متوارى شويد، هر آينه نتوانيد، زيرا به هر جا رويد از ملك و ملك الهى خارج نخواهيد شد، وَ لا فِي السَّماءِ:

و نه در آسمان، يعنى اگر به حسب فرض در آسمان هم باشيد عاجز كننده او نيستيد. مراد آنست كه از حكم و قضاى الهى نتوانيد گريخت، خواه آنكه در زمين وسيع باشيد يا در آسمان كه اوسع و ابسط از آنست. وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: و


«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 151- 150 به نقل از كشف الاسرار.

جلد 10 - صفحه 219

نيست براى شما به غير از خداى متعال، مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ: هيچ دولتى كه نگاهدارد شما را از بلائى كه از زمين حادث شود يا از آسمان نازل گردد، و نه يارى كه دفع آن نمايد از شما؛ پس مغرور نشويد كه دافعى براى عذاب شما باشد.

تبصره: در آيه شريفه لطايفى است:

1- آنكه عاجز كردن عذاب كننده از تعذيب، يا به فرار از او باشد و يا به ثبات و مقاومت با او به جهت دفع؛ و حق تعالى نفى فرموده هر دو قسم را به اينكه نيستيد شما عاجز كننده خدا در زمين و نه در آسمان: اما به فرار نتوانيد، زيرا اگر صعود كنيد به محل سماك در آسمان يا هبوط در زمين به مكان سمك در آب، خارج نشويد از قبضه قدرت الهى. و اما به ثبات و استقامت براى دفع هم نتوانيد، زيرا اعجاز يا اينكه مى‌باشد به استناد به ركن شديدى كه شفاعت كند و معذب هم نتواند مخالفت كند او را، پس عاجز شود يا به نصرت ناصرى كه قائم مقام او شود به جهت دفع و جلوگيرى عذاب؛ و هر دو اين زمينه محال است، زيرا براى شما غير از خدا وليّى نيست كه شفاعت كند و ناصرى نيست كه دفع نمايد، پس عاجز كننده خدا نيستيد نه به فرار و نه به ثبات.

2- آنكه فرموده و نيستيد شما عاجز كننده، و نفرموده شما عاجز نمى‌كنيد به صيغه فعل؛ و اين به جهت آنست كه نفى فعل لابد است بر نفى صلاحيت، زيرا هرگاه گفته شود فلانى خياطى نمى‌كند، دلالت دارد بر اثبات خياطت براى او، لكن نفى فعل از او در زمانى به جهت مصلحتى باشد به خلاف آنكه بگويد فلانى خياط نيست كه نفى قدرت فعل مذكور از او نموده است.

3- مقدم داشته زمين را بر آسمان و ولى را بر نصير، به جهت آنكه فرارى كه ممكن است از آنها واقع شود در زمين است، پس اگر فرض قدرتى شود غير از آن، هر آينه صعود به آسمان است، و اما دفع يا به شفاعت ولىّ باشد و فوق آن نصرت ناصرى خواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ «21» وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «23» فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «24» وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25»

ترجمه‌

عذاب ميكند آنرا كه ميخواهد و مى‌بخشد آنرا كه ميخواهد و بسوى او باز گردانده ميشويد

و نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كننده‌اى‌

و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد شدند از رحمت من و آنگروه براى آنها است عذابى دردناك‌

پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بكشيد او را يا بسوزانيدش پس رهانيد او را خدا از آتش همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه ميگروند

و گفت جز اين نيست كه گرفتيد غير از خدا بتانى را بدوستى ميانتان در زندگانى دنيا پس روز قيامت بيزارى جويند برخى از شما نسبت به برخى و لعنت كنند برخى از شما برخى را و جايگاهتان آتش است‌


جلد 4 صفحه 223

و نباشد براى شما يارى كننده‌اى.

تفسير

خداوند متعال بمناسبت ذكر قدرت خود در آيه اخيره از آيات سابقه ميفرمايد عذاب ميكند هر كس را بخواهد و مى‌بخشد هر كس را بخواهد بلحاظ قدرت و مكنت ولى عذاب ميكند و مى‌بخشد بمقتضاى عدل و حكمت كسانيرا كه استحقاق يكى از آن دو را دارند و مرجع خلق در روز حشر باو و فرمان او است و بمقام اصلى مسترد خواهند شد و اگر كفّار و فجّار بخواهند از حكم خدا فرار كنند در هر نقطه از زمين يا آسمان باشند از تحت نفوذ حكم و قدرت او بيرون نخواهند بود و نميتوانند خدا را عاجز از دستگير كردن خودشان نمايند و غير از خدا هم كسى نميتواند نگهدارى و دستگيرى از آنها نمايد و يار و معين و ياورى ندارند و كسانيكه قرآن و پيغمبر و امام و حشر را انكار نمودند مأيوس از رحمت الهى ميباشند چون اعتقاد بآن ندارند و همين يأس و نااميدى در دنيا براى آنها كافى است علاوه بر عذاب اليم آخرت كه براى آنها ثابت و محقّق است و در جواب دعوت حضرت ابراهيم كه در آيات سابقه ذكر شد قوم او گفتند بكشيد يا بسوزانيد او را چون عاجز از جواب منطقى بودند چنانچه رسم جهّال است كه بعد از عجز از استدلال ستيزگى كنند و بدست درازى و ناسزاگوئى پردازند و گفته‌اند اين كلام را بعضى گفتند و خداوند بهمه نسبت داده براى رضاى سايرين بآن و چنانچه در سور سابقه مفصّلا ذكر شد آتش مهمّى تهيّه نموده و حضرت را در آن انداختند و خداوند آتش را بر او برد و سلام يعنى سرد و سلامت فرمود و نجات داد او را از آن و در اين نجات دادن نشانه‌هائى از قدرت و عظمت الهى ظاهر گرديد كه از آن جمله محفوظ ماندن آنحضرت و خاموش شدن آن آتش عظيم در اندك زمانى و مبدّل شدنش بگلستان بود ولى اهل انصاف و ايمان از آن آيات نفع بردند كه موجب مزيد ايمان و يقين ايشان شد نه اهل كفر و عناد كه موجب مزيد انكار و استحقاقشان براى عذاب گرديد و حضرت ابراهيم فرمود شما فقط براى حفظ روابط دوستانه دنيوى ميان خودتان و بزرگان و اعيانيكه باغراض شخصى شما را وادار بكارهائى ميكنند اين بتها را عبادت ميكنيد و براى محبّتى كه به تبعيّت از سيره آباء و اجدادتان داريد و


جلد 4 صفحه 224

ميخواهيد در مسلك و دين موافق باشيد قائل بخدائى يا شفاعت آنها نزد خداى بزرگ شديد ولى روز قيامت اين مودّت و محبّت و الفت از بين ميرود آنها از شما بيزارى ميجويند و عمل شما را مستند باختيار خودتان ميكنند و شما از آنها بيزارى ميجوئيد و ميخواهيد گناه خودتان را بگردن آنها بيندازيد و هر دو دسته يكديگر را لعن ميكنيد و بهم ناسزا ميگوئيد و تمامى در آتش جايگزين خواهيد بود و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزيد و بسازيد و يار و ياور و معين و ناصرى نداشته و نخواهيد داشت و بعضى مودّت را ميان آنها و بتان قرار داده‌اند و آنرا عبارت از علاقه و دلبستگى بآنها در دنيا دانسته‌اند و تناكر و تلاعن را هم ميان آنها فرض نموده‌اند چنانچه خداوند فرموده و يكونون عليهم ضدّا و گفته‌اند خداوند در قيامت بتان را داراى حيات و ادراك ميفرمايد براى آنكه از اتباع خود در حضورشان تبرّى جويند و لعن نمايند و مودّة بنصب و تنوين و برفع و اضافه نيز قرائت شده است و ظاهرا مفعول له براى اتّخذتم باشد و در اخبار ائمه اطهار يكفر به يتبرّء تفسير شده و فرموده‌اند هر قومى كه امام و پيشوائى براى خود اختيار نمودند در دنيا روز قيامت آنها امامشان را و امامشان آنها را لعن مينمايند مگر شيعيان كه قائل بامامت ائمه اطهارند و بشفاعت آنها اگر گناه‌كار باشند فائز خواهند شد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما أَنتُم‌ بِمُعجِزِين‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ وَ ما لَكُم‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ مِن‌ وَلِي‌ٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22»

و نيستيد ‌شما‌ ‌که‌ بتوانيد جلوگيري‌ كنيد ‌از‌ عذاب‌ الهي‌ و ‌خدا‌ ‌را‌ عاجز

جلد 14 - صفحه 308

كنيد ‌که‌ نتواند ‌شما‌ ‌را‌ عذاب‌ كند نه‌ ‌در‌ زمين‌ و نه‌ ‌در‌ آسمان‌ و نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌از‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ وليي‌ و نه‌ نصيري‌.

وَ ما أَنتُم‌ بِمُعجِزِين‌َ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ اشكال‌: اينها ‌که‌ ‌در‌ آسمان‌ نيستند اهل‌ زمين‌ هستند بعضي‌ گفتند مراد ‌که‌ ‌اگر‌ ‌بر‌ فرض‌ محال‌ بآسمان‌ بالا رويد نميتوانيد جلوگيري‌ كنيد بعضي‌ گفتند مراد اهل‌ سماء هستند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ قدرت‌ ندارند لكن‌ آنچه‌ بنظر ميرسد اينكه‌ عذابهاي‌ الهي‌ ‌که‌ ‌بر‌ كفار و مشركين‌ متوجه‌ ميشود دو نحوه‌ ‌است‌ يك‌ نحوه‌ زمينيست‌ مثل‌ خسف‌ و قتل‌ و امراض‌ مهلكه‌ و سلب‌ نعم‌ و قحطي‌ و امثال‌ اينها گرفتار ظالم‌ كوتاهي‌ عمر پريشاني‌ حال‌ و نحو اينها و يك‌ قسم‌ آسمانيست‌ مثل‌ صيحه‌ و امطار حجاره‌ و نحو اينها ‌شما‌ ‌در‌ ‌هر‌ دو قسمت‌ نميتوانيد جلوگيري‌ كنيد.

وَ ما لَكُم‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ مِن‌ وَلِي‌ٍّ وَ لا نَصِيرٍ فرق‌ ‌بين‌ ولي‌ و نصير اينست‌ ‌که‌ ولي‌ بنفسه‌ متكفل‌ امور مولي‌ ‌عليه‌ ميشود مثل‌ ولي‌ صغير و مجنون‌ ‌که‌ صغير و مجنون‌ هيچگونه‌ تصرفي‌ ندارند ولي‌ تكفل‌ حال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميكند و اما نصير ‌خود‌ انسان‌ تكفل‌ ميكند ولي‌ بتنهايي‌ نميتواند ديگري‌ باو كمك‌ ميدهد و ‌او‌ ‌را‌ ياري‌ ميكند ميفرمايد ‌غير‌ ‌از‌ ‌خدا‌ وليّي‌ نداريد ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ حفظ كند ‌از‌ عذاب‌ و نجات‌ دهد و ناصري‌ نداريد ‌که‌ بشما كمك‌ دهد و ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ عذاب‌ نجات‌ دهيد و اما خداوند ‌هم‌ ولي‌ مؤمنين‌ ‌است‌ تكفل‌ حالات‌ و احتياجات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميكند و ‌هم‌ ناصر ‌آنها‌ ‌است‌ ‌در‌ اموري‌ ‌که‌ ‌آنها‌ بجا ميآورند و توفيق‌ ميدهد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 22)- در تکمیل این بحث که عذاب و رحمت به دست خداست، و باز گشت همه به سوی اوست، می‌افزاید: اگر تصور کنید می‌توانید از قلمرو حکومت خداوند بیرون روید و چنگال مجازات گریبان شما را نگیرد، سخت در اشتباهید چرا که «شما نمی‌توانید بر اراده خداوند چیره شوید و از دست قدرت او در زمین یا آسمان فرار کنید» (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ).

ج3، ص497

و اگر تصور کنید سر پرست و یاوری از شما دفاع می‌کند، آن هم اشتباه محض است زیرا «برای شما جز خدا، ولی و یاوری نیست» (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).

و به این ترتیب قرآن تمام درهای فرار از چنگال مجازات الهی را به روی این مجرمان می‌بندد.

نکات آیه

۱ - انسان ها، هیچ گاه، قدرت ناتوان کردن خداوند را ندارند. (و ما أنتم بمعجزین فى الأرض و لا فى السماء)

۲ - آسمان و زمین، تحت قدرت قاهر خداوندى است. (و ما أنتم بمعجزین فى الأرض و لا فى السماء) «ما أنتم بمعجزین» کنایه از این است که او، توان بیشترى دارد و شما، نمى توانید از قدرت او، فرار کنید.

۳ - کافرانى که پیامبر(ص)، را تکذیب کردند، هیچ گریزى از قدرت خداوند ندارند. (و إن تکذّبوا ... و ما أنتم بمعجزین فى الأرض)

۴ - در عالَم آخرت، جز خداوند، هیچ یار و مددکارى نیست. (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لا نصیر)

۵ - ولىّ مطلق، در عالم آخرت، فقط خداوند است. (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لا نصیر)

۶ - کافران تکذیب کننده، در عالم آخرت، بى یار و یاورند. (و إن تکذّبوا ... و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر)

۷ - خداوند، انسان ها را تشویق مى کند که او را یار و ولىّ، بگیرند و نه فرودستانش را. (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لا نصیر)

۸ - انسان ها، داراى گرایشى درونى به قدرتى برتر جهت انتخاب ولىّ و یاورند. (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر) نفى مطلق غیرخدا براى ولایت و یاورى، مبتنى بر وجود خصلت یارطلبى و اتکا به ولىّ برتر است.

موضوعات مرتبط

  • آخرت: بى یاورى در آخرت ۴; ولایت در آخرت ۵
  • آسمان: حاکم آسمان ۲
  • استمداد: تشویق به استمداد از خدا ۷
  • انسان: عجز انسان ۱; گرایشهاى انسان ۸
  • خدا: احاطه خدا ۳; امدادهاى اخروى خدا ۴; تشویقهاى خدا ۷; عاجز کردن خدا ۱; قدرت خدا ۲; ولایت خدا ۵، ۷
  • زمین: حاکم زمین ۲
  • کافران: بى یاورى اخروى کافران ۶
  • گرایشها: گرایش به قدرت برتر ۸
  • محمد(ص): مکذبان محمد(ص) ۳
  • یاور: ملاک یاور ۸

منابع