العنكبوت ١٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مِنَ‌ النَّاسِ‌ مَنْ‌ يَقُولُ‌ آمَنَّا بِاللَّهِ‌ فَإِذَا أُوذِيَ‌ فِي‌ اللَّهِ‌ جَعَلَ‌ فِتْنَةَ النَّاسِ‌ کَعَذَابِ‌ اللَّهِ‌ وَ لَئِنْ‌ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ لَيَقُولُنَ‌ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ‌ أَ وَ لَيْسَ‌ اللَّهُ‌ بِأَعْلَمَ‌ بِمَا فِي‌ صُدُورِ الْعَالَمِينَ‌

ترجمه

و از مردم کسانی هستند که می‌گویند: «به خدا ایمان آورده‌ایم!» اما هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار می‌بینند، آزار مردم را همچون عذاب الهی می‌شمارند (و از آن سخت وحشت می‌کنند)؛ ولی هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت (برای شما) بیاید، می‌گویند: «ما هم با شما بودیم (و در این پیروزی شریکیم)»!! آیا خداوند به آنچه در سینه‌های جهانیان است آگاه‌تر نیست؟!

|و از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: به خدا ايمان آورده‌ايم، و چون در راه خدا اذيت شوند، آزار مردم را مانند عذاب خدا قرار مى‌دهند، و اگر از جانب پروردگار تو يارى رسد حتما خواهند گفت: ما با شما بوديم. مگر خدا به آنچه در دل‌هاى جهانيان است داناتر نيست
و از ميان مردم كسانى‌اند كه مى‌گويند: «به خدا ايمان آورده‌ايم» و چون در [راه‌] خدا آزار كشند، آزمايش مردم را مانند عذاب خدا قرار مى‌دهند؛ و اگر از جانب پروردگارت پيروزى رسد حتماً خواهند گفت: «ما با شما بوديم.» آيا خدا به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر نيست؟
و بعضی مردم (از راه نفاق) می‌گویند: ما به خدا ایمان آوردیم، و چون رنج و آزاری در راه خدا ببینند فتنه و عذاب خلق را با عذاب خدا برابر شمرند (یعنی همان قدر که ترس عذاب خدا آنها را از کفر به ایمان می‌خواند ترس عذاب مردم هم از ایمان به کفر می‌کشد) و هر گاه ظفر و نصرتی از جانب خدایت (به مؤمنان) رسید (آن منافقان) گویند: ما هم با شما (و هم آیین شما) بودیم. آیا خدا بر آنچه در دلهای خلایق است داناتر نیست؟
و از مردم کسانی هستند که می گویند: به خدا ایمان آوردیم. پس هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار شوند، شکنجه و آزار مردم را مانند عذاب خدا [غیر قابل تحمل] شمارند [و از بیم ادامه یافتنش از ایمان دست برمی دارند]، و اگر از سوی پروردگارت یاری و نصرتی [چون پیروزی و غنیمت] بیاید، [به مؤمنان] قاطعانه می گویند: ما هم با شما بودیم. آیا [حال آنان از دید خدا پنهان است] و خدا به آنچه در سینه های جهانیان است [از همه] آگاه تر نیست؟
بعضى از مردم مى‌گويند: به خدا ايمان آورده‌ايم. و چون در راه خدا آزارى ببينند، آن آزار را چون عذاب خدا به شمار مى‌آورند. و چون از سوى پروردگار تو مددى رسد، مى‌گويند: ما نيز با شما بوده‌ايم. آيا خدا به آنچه در دلهاى مردم جهان مى‌گذرد آگاه‌تر نيست؟
و از مردم کسی هست که می‌گوید به خدا ایمان آورده‌ایم و چون در راه خدا رنج و آزار بیند، آزارگری مردم را همچون عذاب الهی پندارد، و اگر نصرتی از سوی پروردگارت فراز آید، می‌گویند ما همراه شما بودیم، آیا خداوند به آنچه در دلهای جهانیان هست آگاه‌تر نیست؟
و از مردمان كسانى هستند كه گويند: به خدا ايمان آورديم، و چون درباره خدا رنجى و آزارى ببينند رنج و آزار مردم را مانند عذاب خدا شمرند- يعنى از ترس آزار مردم ترك ايمان مى‌كنند و حال آنكه مى‌بايست از ترس عذاب خدا ترك كفر كنند- و چون [شما را] يارى و پيروزيى از پروردگارت بيايد گويند: ما با شما بوديم! آيا خدا بدانچه در سينه‌هاى مردم جهان است داناتر نيست؟
در میان مردم کسانی هستند که می‌گویند ایمان آورده‌ایم (و از زمره‌ی مؤمنانیم)، امّا هنگامی که به خاطر خدا مورد اذیّت و آزار قرار گرفتند، (به ناله و فریاد می‌آیند و چه بسا از دین برگردند. انگار ایشان) شکنجه‌ی مردمان را (در دنیا) همسان عذاب خدا (در آخرت) می‌شمارند، و هنگامی که پیروزیی از سوی پروردگارت نصیب (شما مؤمنان) گردد، خواهند گفت: ما که با شما بوده‌ایم (و ایمانی چون ایمان شما داشته‌ایم و باید از غنائم پیروزیتان بر دشمنان بهره‌ای داشته باشیم). آیا خداوند آگاه‌تر (از هر کسی، به ایمان و نفاق و) به آنچه در سینه‌های جهانیان است نمی‌باشد؟
و برخی از مردمان کسانی(اند که) گویند: «به خدا ایمان آوردیم‌.» پس چون در (راه) خدا آزار ببینند، فتنه‌ی مردمان را همانند عذاب خدا می‌نهند. و اگر به‌راستی از جانب پروردگارت یاری‌ای در رسد همواره بی‌چون خواهند گفت: «ما (همچنان) با شما بوده‌ایم‌.» آیا خدا به آنچه در سینه‌های جهانیان است داناتر (از کل آفریدگان) نیست‌؟
و از مردمند آنان که گویند ایمان آوردیم به خدا پس گاهی که آزرده شود در راه خدا بگرداند آزار مردم را چون عذاب خدا و اگر بیاید یاریی از پروردگارت هر=آینه گویند ما با شما بودیم آیا نیست خدا را داناتر بدانچه هست در سینه‌های جهانیان‌

Among the people is he who says, “We have believed in Allah.” Yet when he is harmed on Allah’s account, he equates the people's persecution with Allah’s retribution. And if help comes from your Lord, he says, “We were actually with you.” Is not Allah aware of what is inside the hearts of the people?
ترتیل:
ترجمه:
العنكبوت ٩ آیه ١٠ العنكبوت ١١
سوره : سوره العنكبوت
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُوذِیَ»: اذیّت و آزار شد. شکنجه داده شد. «فِی اللهِ»: به خاطر خدا. در راه خدا. «فِتْنَةً»: شکنجه و آزار. بلا و مصیبت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

مفسرین مذکور در پاورقى درباره شأن و نزول این آیه مطالبى ذکر نموده اند که نظیر شأن و نزول آیه ۹۲ سوره نساء است که در صفحات ۲۲۹ و ۲۳. ذکر گردیده است.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ «10»

و برخى از مردم (به زبان) مى‌گويند: به خداوند ايمان آورده‌ايم، پس هرگاه در راه خدا آزار ببينند، اذيّت و آزار مردم را به عنوان عذاب خداوند قرار مى‌دهند، و اگر از جانب پروردگارت يارى و پيروزى رسد، با تأكيد مى‌گويند: ما با شما بوديم. آيا (نمى‌دانند كه هيچ كس از) خدا به آنچه در دلهاى جهانيان مى‌گذرد، آگاه‌تر نيست؟

نکته ها

ظاهراً مراد از «الْعالَمِينَ» هر موجود باشعور از جنّ، ملك و انسان است. «3»

در اوّلين آيه‌ى اين سوره خوانديم كه گمان نكنيد بدون آزمايش، اظهار ايمان شما را مى‌پذيريم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا ... اين آيه يكى از نمونه‌هاى آزمايش را بيان مى‌كند.


«1». تفسير الميزان.

«2». يوسف، 101 و شعراء، 83.

«3». تفسير الميزان.

جلد 7 - صفحه 118

پیام ها

1- اظهار ايمان برخى از مردم، زبانى است، نه قلبى. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا»

2- گاهى ايمان، اذيّت و آزار مردم را بدنبال دارد كه بايد تحمّل كرد. «آمَنَّا- أُوذِيَ فِي اللَّهِ»

3- مؤمن، مقاوم است. «وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‌ ما آذَيْتُمُونا» «1» ولى منافق، ناپايدار است.

فَإِذا أُوذِيَ‌ ... جَعَلَ‌ ...

ايمان واقعى در هنگام سختى‌ها روشن مى‌شود. «فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ» حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: «فى تقلب الاحوال علم جواهر الرجال» «2» در فراز و نشيب‌ها و حالات گوناگون، جوهره‌ى انسان آشكار مى‌شود.

5- منافق، فرصت‌طلب است و به هنگام پيروزى خود را مؤمن مى‌داند، و در گرفتن مزايا، اصرار مى‌ورزد. «لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ»

6- تظاهر و نهان‌كارى سودى ندارد، خداوند از درون همه آگاه است. «أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ «10»

چون حق تعالى اخبار مؤمنين را ذكر فرمود، در عقب آن بيان احوال ضعفاى اهل ايمان يا ذكر منافقان را فرمايد:

وَ مِنَ النَّاسِ‌: و بعضى از مردم، مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ‌: كسى هست كه مى‌گويد ايمان آوردم به خداى به حق، فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ‌: پس چون اذيت گرديده شود در راه خدا، يعنى به سبب دين، كفار او را عذاب كنند يا آنكه از همدينان خود يا از حوادثات روزگار مانند ورود مصيبت و فقر و فاقه و ذلت و مرض و ملامت، متألم و متأثر شود، جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ‌: قرار دهد و شمارد رنج و عذاب مردمان را، كَعَذابِ اللَّهِ‌: مانند عذاب خدا، يعنى بعضى از مردمان هر گاه اذيت شود در راه خدا، برگردد از دين از ترس عذاب مردم، چنانچه سزاوار است مر كافر را اينكه ترك دين خود كند از ترس عذاب الهى؛ پس مساوى گردد ميان عذاب فانى منقطع و بين عذاب دائم غير منقطع ابدى به جهت كمى‌


«1» سوره نمل «27»، آيه 19.

«2» سوره نساء «4»، آيه 69.

جلد 10 - صفحه 208

تميز و ادراك.

وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ‌: و اگر بيايد يارى و نصرتى از نزد پروردگار تو، يعنى فتحى و غنيمتى، لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ‌: هر آينه البته گويند بدرستى كه ما هستيم با شما در دين و ملت، پس ما را در غنيمت شريك خود سازيد. أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ‌: آيا نيست خدا داناتر از همه دانايان. استفهام تقريرى است، يعنى خدا داناتر از همه باشد، بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ‌: به آنچه در دلهاى عالميان است از صفاى اخلاص و كدورت نفاق. اين كلام مؤيد اين است كه مراد آيه شريفه منافقان بودند نه ضعفاى اهل ايمان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ «6» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ «7» وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «8» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ «9» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ «10»

ترجمه‌

و كسيكه مجاهده نمايد جز اين نيست كه مجاهده ميكند براى خودش همانا خدا بى نياز است از جهانيان‌

و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيكو هر آينه محو مى‌كنيم البتّه از ايشان گناهانشان را و هر آينه جزا ميدهيم بآنها بهترين جزاى كارى كه ميكردند

و توصيه كرديم بانسان در باره پدر و مادرش به نيكى و اگر مجاهده نمايند با تو كه شريك قرار دهى براى من چيزى را كه نيست تو را بآن علمى پس اطاعت مكن آن دو را بسوى من است باز گشت شما پس خبر ميدهم شما را بآنچه بوديد كه ميكرديد

و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيكو هر آينه داخل مى‌كنيم‌

البته ايشانرا در شايستگان‌


جلد 4 صفحه 217

و از مردمان كسانى هستند كه ميگويند ايمان آورديم بخدا پس چون آزار رسانده شوند در راه خدا قرار ميدهند آزار مردمان را مانند عذاب خدا و اگر آيد نصرتى از پروردگار تو هر آينه ميگويند همانا ما بوديم با شما آيا نيست خدا داناتر بآنچه باشد در سينه‌هاى جهانيان.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان تحقّق بعث و ثواب و عقاب بر طبق اقوال و اعمال عباد ميفرمايد هر كس با نفس امّاره خود جهاد نمايد و براى تحصيل توشه آخرت بكوشد براى نفع خود سعى و كوشش نموده چون خداوند بى نياز از اطاعت و عبادت بندگان است و كسانيكه ايمان به يگانگى خدا و نبوّت پيغمبر خاتم و امامت ائمه اطهار و روز جزا آوردند و اعمال شايسته نمودند خداوند گناهان سابق ايشانرا از نامه عملشان محو ميفرمايد و براى اعمال خوبى كه بعدا از آنها صادر شده بهترين جزا را كه بهشت عنبر سرشت است مقرّر فرموده و البته بآنها عطا خواهد فرمود و بنابراين مراد عطاى جزاى احسن است و بعضى گفته‌اند مراد عطاى جزاى اعمال حسنه آنها در اسلام است از عبادات و اطاعات كه بهتر است از ساير اعمال آنها در حال كفر كه معفوّ است و در حال اسلام از غير عبادات و اطاعات و ميفرمايد ما به بنى آدم سفارش و توصيه نموديم كه نسبت بپدر و مادر احسان و محبّت و از آنها تمكين و اطاعت نمايند ولى در صورتى كه آنها بخواهند و سعى نمايند كه اولاد خودشان را مشرك و از اطاعت خدا خارج نمايند نبايد بدستور آنها عمل نمايند و بپرستند معبوديرا كه باستحقاق آن براى پرستش و ستايش علم ندارند يا عبادت شيطان را نمايند و او را شريك قرار دهند با خدا در اطاعت با آنكه او را مستحق طاعت نميدانند و بازگشت تمام خلائق بحضور در محضر الهى است براى مشاهده اعمال و جزاى آن از خير و شرّ و كسانيكه ايمان آوردند بآنچه ذكر شد با اعمال حسنه در زمره سعداء و صلحاء محشور و با آنها در مقامات عاليه بهشتى شريك و مصاحب خواهند بود و بعضى از مردم سست عنصر بزبان ميگويند ايمان آورديم بخدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ولى چون در راه خدا بمحنت و اذيّت و آزارى گرفتار شدند دست از دين خودشان بر ميدارند بتصوّر آنكه عذاب دائم الهى هم مانند رنج و زحمت دو روزه است كه از مردم خدانشناس‌


جلد 4 صفحه 218

بآنها رسيده آنهم براى امتحانشان كه معلوم شود در دعوى ايمان صادق بوده‌اند يا خير گويا ميگويند همانطور كه ما دست از كفر بر داشتيم از ترس عذاب خدا اكنون دست از ايمان بر ميداريم از ترس آزار كفّار غافل از آنكه فرسنگها فاصله است بين اين عذاب و آن عذاب و عجب در آنستكه همين اشخاص وقتى مشاهده نصرت و ظفر الهى را مينمايند كه نصيب مسلمانان شده ميگويند ما با شما بوده و هستيم و تقاضا داريم سهم ما را از غنائم بپردازيد اين مردم منافق گمان ميكنند خدا از ضمير آنها آگاه نيست با آنكه خداوند داناتر است از خود آنها بباطنشان و بآنچه در ضمائر ساير جهانيان است و قمّى ره نصر من ربّك را بظهور امام زمان عليه السّلام تفسير و تأويل فرموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مِن‌َ النّاس‌ِ مَن‌ يَقُول‌ُ آمَنّا بِاللّه‌ِ فَإِذا أُوذِي‌َ فِي‌ اللّه‌ِ جَعَل‌َ فِتنَةَ النّاس‌ِ كَعَذاب‌ِ اللّه‌ِ وَ لَئِن‌ جاءَ نَصرٌ مِن‌ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ إِنّا كُنّا مَعَكُم‌ أَ وَ لَيس‌َ اللّه‌ُ بِأَعلَم‌َ بِما فِي‌ صُدُورِ العالَمِين‌َ «10»

و بعض‌ ناس‌ هستند ‌که‌ منافقين‌ و كساني‌ ‌که‌ ضعف‌ ايمان‌ دارند

جلد 14 - صفحه 296

بزبان‌ ميگويند ايمان‌ آورده‌ايم‌ بخداوند متعال‌ ‌پس‌ زماني‌ ‌که‌ يك‌ آسيبي‌ و اذيتي‌ و مشقتي‌ ‌در‌ راه‌ دين‌ ‌از‌ كفار بآنها متوجه‌ شود قرار ميدهند ‌اينکه‌ مشقت‌ و مصيبت‌ و اذيت‌ جزئي‌ فاني‌ زائل‌ ‌از‌ دست‌ كفار ‌را‌ مثل‌ عذاب‌ دائمي‌ خلودي‌ الهي‌ و ‌اگر‌ يك‌ نصرتي‌ و استفاده‌ غنيمتي‌ و يك‌ روشنايي‌ ديدند ‌در‌ مسلمين‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگار تو ‌هر‌ آينه‌ ميگويند: البته‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌ما ‌هم‌ ‌با‌ ‌شما‌ بوديم‌ و سهم‌ ميبريم‌ آيا نيست‌ خداوند بداناتر ‌به‌ آنچه‌ ‌در‌ قلوب‌ عالمين‌ ‌است‌.

وَ مِن‌َ النّاس‌ِ ‌من‌ تبعيضيه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ظاهر مسلمان‌ و باطن‌ كافر.

مَن‌ يَقُول‌ُ آمَنّا لسانا سر زبان‌ بدون‌ دخول‌ ايمان‌ ‌در‌ قلب‌ ‌آنها‌.

باللّه‌ توحيد و تصديق‌ نبي‌ و قبول‌ احكام‌ و اطاعت‌ الهي‌.

فَإِذا أُوذِي‌َ فِي‌ اللّه‌ِ ‌در‌ جنگ‌ ‌با‌ كفار و ظالمين‌ و فساق‌ و ديدند باصطلاح‌ هوا ‌پس‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ كشته‌ ميشوند ‌ يا ‌ آسيبي‌ بآنها وارد ميشود ‌ يا ‌ بزحمت‌ و مشقتي‌ ميافتند.

جَعَل‌َ فِتنَةَ النّاس‌ِ ‌اينکه‌ اذيتهاي‌ كفار ‌را‌.

كَعَذاب‌ِ اللّه‌ِ ‌که‌ «أُعِدَّت‌ لِلكافِرِين‌َ».

وَ لَئِن‌ جاءَ نَصرٌ مِن‌ رَبِّك‌َ و ‌اگر‌ يك‌ پيشروي‌ و فتحي‌ و نصرتي‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ مؤمنين‌ آمد.

لَيَقُولُن‌َّ إِنّا كُنّا مَعَكُم‌ ‌ما ‌هم‌ مسلمان‌ مؤمن‌ هستيم‌ و ‌با‌ ‌شما‌ مؤمنين‌ شريك‌ هستيم‌ و ‌با‌ ‌شما‌ بوديم‌.

أَ وَ لَيس‌َ اللّه‌ُ بِأَعلَم‌َ بِما فِي‌ صُدُورِ العالَمِين‌َ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ نظير ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌:

الَّذِين‌َ يَتَرَبَّصُون‌َ بِكُم‌ فَإِن‌ كان‌َ لَكُم‌ فَتح‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ قالُوا أَ لَم‌ نَكُن‌ مَعَكُم‌ وَ إِن‌ كان‌َ لِلكافِرِين‌َ نَصِيب‌ٌ قالُوا أَ لَم‌ نَستَحوِذ عَلَيكُم‌ وَ نَمنَعكُم‌ مِن‌َ المُؤمِنِين‌َ (نساء ‌آيه‌ 141) و ‌غير‌ ‌اينکه‌ ‌از‌ آيات‌ و ‌اينکه‌ نمره‌ اشخاص‌ ‌در‌ تمام‌ ادوار بودند و ‌در‌ زمان‌ ‌ما بسيار هستند ‌که‌ ‌هر‌ جا آش‌ ‌است‌ فراش‌ هستند يك‌ روز مؤمن‌ يك‌ روز كافر ‌تا‌ هوا چه‌ اقتضايي‌ داشته‌ ‌باشد‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 10)- در پیروزیها شریکند اما در مشکلات نه! از آنجا که در آیات گذشته بحثهای صریحی از «مؤمنان صالح» و «مشرکان» آمده بود در این آیه به گفتگو پیرامون گروه سوم یعنی «منافقان» می‌پردازد، می‌گوید: «و از مردم کسانی هستند که می‌گویند: به خدا ایمان آورده‌ایم! اما هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار می‌بینند، آزار مردم را همچون عذاب الهی می‌شمارند» و از آن سخت وحشت می‌کنند (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذابِ اللَّهِ).

«ولی هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت (برای شما) بیاید، می‌گویند:

ما هم با شما بودیم» و در این پیروزی شریکیم (وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ).

آیا اینها گمان می‌کنند خدا از اعماق قلبشان با خبر نیست؟

«آیا خداوند به آنچه در سینه‌های جهانیان است آگاهتر نیست»؟ (أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِی صُدُورِ الْعالَمِینَ).

نکات آیه

۱ - در میان مؤمنان صدراسلام، افرادى با ایمان سست وجود داشتند. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه)

۲ - برخى از مدّعیان ایمان، اذیّت و آزار در راه ایمان شان را، در حدّ عذاب خدا تلقى کرده و آن را تحمل ناپذیر مى دانند. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه) تشبیه «فتنه و آزار» به «عذاب خدا»، کنایه از سختى و تحمل ناپذیرى آن است. گفتنى است که «أُوذى» قرینه این است که مراد از «فتنة»، سختى و ناگوارى و آزار است.

۳ - برخى از مدّعیان ایمان، به قدرى ایمان شان سطحى و سست است که با فتنه و آزارِ مردمان، از دین، دست مى کشند. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه)

۴ - ایمان آورندگان به خدا، باید سختى ها و پیامدهاى ناگوارِ احتمالى ایمان شان را، تحمل کنند. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه) آیه، به دنبال سرزنش کسانى است که ایمانى زبانى و سطحى دارند و چون به خاطر ایمان شان، سختى مى بینند، آن را تحمل نمى کنند. از سرزنش افراد یاد شده، استفاده مى شود که مؤمنان، باید در راه ایمان شان سختى ها را بر خود هموار کنند.

۵ - ایمان زبانى و سطحى، ایمان قابل قبولى نیست. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه)

۶ - عذاب الهى، بس سخت و شکننده است. (جعل فتنة الناس کعذاب اللّه)

۷ - مسلمانان صدراسلام، به خاطر ایمان شان، مورد آزار و اذیّت قرار مى گرفتند. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه)

۸ - عناصر عافیت طلب، به خاطر تحمل نکردن آزار و اذیت هاى وارد شده، سرزنش شده اند. (و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه)

۹ - عناصر سست ایمانِ عافیت طلب، با مشاهده پیروزى مؤمنان، مدعى همراهى دیرینه با مؤمنان اند. (و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم)

۱۰ - منشأ پیروزى مؤمنان، خداوند است. (و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم)

۱۱ - ربوبیت خداوند، مقتضى اعطاى نصر و پیروزى بر مؤمنان است. (و لئن جاء نصر من ربّک)

۱۲ - پیامبر(ص)، مورد توجه ویژه خداوند بوده است. (و لئن جاء نصر من ربّک)

۱۳ - خط نفاق، در میان مسلمانان، پیش از هجرت پیامبر(ص) آغاز شد.* (   و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم) آیه بعد، مى تواند قرینه باشد بر این که این افراد، داراى نوعى نفاق در ایمان بودند و این جریان، قبل از هجرت، آغاز شده است. گفتنى است، چون سوره عنکبوت مکّى است، آیه هم وضعیّت برخى مسلمانان مکه را بازگو مى کند.

۱۴ - وجود عناصر علاقمند به اسلام در مکه که با احساس رفع خطر، اِعلام اسلام مى کردند و با احساس سختى و دشوارى، بى تابى مى نمودند. (   و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم) با توجه به مکّى بودن سوره عنکبوت و قدرت فائق نداشتن پیامبر(ص) و مؤمنان، رفتارى که از برخى مردم مکه بیان شده، مى تواند نشانه علاقه مندى آنان به اسلام باشد.

۱۵ - عناصر سست ایمان عافیت طلب، در پیروزى مؤمنان، نقشى نداشتند. (   و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم)

۱۶ - عافیت طلبان، در پى بهره گیرى از ثمره زحمت هاى دیگران اند. (   و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم)

۱۷ - علم و آگاهى خداوند به اسرار نهفته در سینه هاى انسان ها، برتر از آگاهى خود آنان است. (أَوَ لیس اللّه بأعلم بما فى صدور العلمین)

۱۸ - خداوند، به مؤمنان عافیت طلب و دارندگان ایمان سطحى، هشدار داده است. (   و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذى فى اللّه جعل فتنة الناس کعذاب اللّه ... أَوَ لیس اللّه بأعلم بما فى صدور العلمین)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۷
  • انسان: رازهاى انسان ۱۷; علم انسان ۱۷
  • ایمان: اعراض از ایمان ۳; ایمان زبانى ۵; تحمل مشکلات ایمان ۴; تحمل ناپذیرى مشکلات ایمان ۲; مشکلات ایمان ۸; ملاک قبول ایمان ۵
  • پیروزى: منشأ پیروزى ۱۰
  • حمایتهاى خدا: مشمولان حمایتهاى خدا ۱۲
  • خدا: اذیت در راه خدا ۲، ۷; ربوبیت خدا ۱۱; سختى عذابهاى خدا ۶; عذابهاى خدا ۲; علم غیب خدا ۱۷; نقش خدا ۱۰; هشدارهاى خدا ۱۸
  • سست ایمانان: آثار اذیت سست ایمانان ۳; ادعاى سست ایمانان ۹; هشدار به سست ایمانان ۱۸
  • گروههاى اجتماعى: گروههاى اجتماعى صدراسلام ۱
  • مؤمنان: آثار پیروزى مؤمنان ۹; ادعاى مؤمنان عافیت طلب ۹; ادعاى همراهى با مؤمنان ۹; امداد به مؤمنان ۱۱; پیروزى مؤمنان ۱۱، ۱۵; سرزنش مؤمنان عافیت طلب ۸; فرصت طلبى مؤمنان عافیت طلب ۱۶; مسؤولیت مؤمنان ۴; هشدار به مؤمنان عافیت طلب ۱۸
  • محمد(ص): حامى محمد(ص) ۱۲
  • مسلمانان: اذیت به مسلمانان صدراسلام ۷; ایمان مسلمانان صدراسلام ۷; مسلمانان سست ایمان ۱، ۲، ۹، ۱۵، ۱۸
  • مکه: علاقه مندان به اسلام در مکه ۱۴
  • نفاق: تاریخ نفاق ۱۳; نفاق قبل از هجرت ۱۳

منابع

  1. تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان.