الصافات ١٧١

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ سَبَقَتْ‌ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ‌

ترجمه

وعده قطعی ما برای بندگان فرستاده ما از پیش مسلّم شده...

و قطعا وعده‌ى [نصرت‌] ما براى بندگان فرستاده شده‌ى ما از پيش مسلم شده است
و قطعاً فرمان ما در باره بندگان فرستاده ما از پيش [چنين‌] رفته است:
و همانا عهد ما در باره بندگانی که به رسالت فرستادیم (چنین در علم ازلی) سبقت گرفته است.
و وعده قطعی ما درباره بندگان به رسالت فرستاده شده، از پیش محقق و ثابت گشته است،
ما در باره بندگانمان كه به رسالت مى‌فرستيم از پيش تصميم گرفته‌ايم،
و حکم ما در حق بندگان به رسالت فرستاده‌مان از پیش معین شده است‌
و هر آينه سخن ما براى بندگان فرستاده‌مان پيشى گرفته است،
وعده‌ی ما راجع به بندگان فرستاده‌ی ما قبلاً (در لوح محفوظ) ثبت و ضبط گشته است.
و به‌راستی و درستی کلمه‌ی ما برای بندگان فرستاده‌شده‌ی ما از پیش (چنان) رفته است.
و هر آینه سبقت گرفت سخن ما به بندگان ما فرستادگان‌

Our Word has already gone out to our servant messengers.
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ١٧٠ آیه ١٧١ الصافات ١٧٢
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا ...»: (نگا: یونس / ، انبیاء / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ «171»

و بى شك فرمان ما براى بندگانى كه به رسالت فرستاده شده‌اند از پيش معيّن شده است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ (171)

بعد از آن به جهت زيادتى تهديد و وعيد ايشان فرمايد:

وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا: و هر آينه بتحقيق پيشى گرفته است سخن ما، لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ‌: هر آينه به بندگان ما كه پيغمبران و فرستادگان از جانب ما هستند و آن سخن اينست كه:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ (171) إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ (172) وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ (173) فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ (174) وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (175)

أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ (176) فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ (177) وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ (178) وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (179) سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ (180)

وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ (181) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (182)

ترجمه‌

و بتحقيق پيشى گرفت سخن ما براى بندگان ما كه فرستاده شدگانند

همانا پيمبران هر آينه ايشان يارى شدگانند

و همانا لشگر ما ايشان غلبه كنندگانند

پس روى بگردان از آنها تا وقتى معلوم‌

و ببين آنها را پس زود باشد كه به بينند

آيا پس عذاب ما را بشتاب ميخواهند

پس چون فرود آيد بحريم خانه‌هاى آنها پس بد است بامداد بيم داده‌شدگان‌

و رو بگردان از آنها تا وقتى معلوم‌

و ببين پس زود باشد كه به بينند

منزه است پروردگار تو پروردگار عزّت از آنچه وصف ميكنند

و سلام بر پيمبران‌

و ستايش مر خدايرا است كه پروردگار جهانيان است.

تفسير

خداوند متعال قبلا وعده داده است به پيغمبران مرسل خود كه بالاخره ايشانرا بر دشمنان ظفر دهد بآنكه فرموده همانا آن پيغمبران هر آينه ايشانند نصرت داده‌شدگان بحجّت و غلبه ظاهرى در جنگ چون غلبه با لشگر خدا است در دنيا و آخرت و پيغمبران امراء لشگر الهى هستند و فرمانده كلّ قواء در اين لشگر سر سلسله اولياء و اصفيا خاتم انبياء محمّد مصطفى صلى اللّه عليه و آله و آل اطهار اويند لذا ميفرمايد پس روى گردان از كفّار قريش يعنى كار نداشته باش بآنها و اهل مكّه تا روز فتح و ظفر و ببين اينك سركشى و طغيانشان را پس بزودى مى‌بينند خفّت و خوارى و جزاى خودشان را چون سوف اينجا براى تهديد است نه تبعيد و نقل شده كه بعد از نزول اين تهديد كفّار مكه گفتند چه زمان است اين عذاب و مغلوبيّت پس نازل شد كه آيا در عذاب ما تعجيل ميكنند پس وقتى كه نازل شد لشگر تو در حوالى مكّه كه بمنزله جلوخان منزل آنها است بد است صبح آنروز براى تهديد شدگان و چون آنها آن تعجيل و سؤال را بر سبيل استهزاء بوعيد الهى نموده بودند مناسب شد خداوند همان دستور اوّل خود را كه به پيغمبر


جلد 4 صفحه 454

داده بود تكرار فرمايد براى تأكيد بعد از انكار و اشعار بآنكه ببين الآن اوضاع و احوال آنروز را كه براى تحقّق وقوعش در حكم حاضر قرار داده شده كه مشهود ميشود پس خواهند ديد آنها سزاى اعمالشانرا آنروز و روز قيامت و بنابراين معنى مختلف ميشود و تكرار نيست چون كلام دوم ايهام دارد بمعناى ديگر اگر چه ظاهرا همان معناى كلام اول فهميده ميشود و تأكيد ميكند آنرا بعد از استهزاء و انكار آنها و اينكه خداوند وعده بدى حال آنها را در صبح داده گفته‌اند براى آنستكه معمول عرب آن بود كه صبح هجوم مينمودند بدشمن و خداوند بر حسب عادت آنها سخن فرموده و با اقواميكه مستحقّ عذاب شدند رفتار نموده چنانچه فرموده انّ موعدهم الصّبح اليس الصّبح بقريب و بنظر حقير خداوند در اين آيات خواسته است اعجاز قرآن را ظاهر فرمايد بوقوع وعده خود در خارج با تمام خصوصيّات لذا اشاره فرموده بورود لشگر اسلام در كنار مكّه معظّمه در زمان فتح بطوريكه مطلع نشوند اهل آن از ورود ايشان مگر صبح روز فتح مسلمين و قتل مشركين و اسارت و ذلّت آنها چنانچه در تواريخ ذكر شده است و بعضى فسوف يبصرون دوم را ببصيرت آنها در وقتى كه بصيرت فائده براى آنها ندارد تفسير نموده‌اند و قمّى ره تأييد فرموده است و اخيرا على رغم كفّار و نسبتهاى نارواى آنها خداوند تنزيه فرموده است خود را بعد از اثبات خداوندى و مالكيّت عزّت و نصرت براى خود كه خداوند و مربّى اشرف جهانيان است از صفاتى كه آنان براى او اثبات مينمودند از اولاد و شريك و زن و دختر و غيرها و در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند بود و چيزى غير از او نبود و عزيز بود و عزّتى جز عزّت او نبود و اين معناى اين آيه است و بنظر حقير ذكر عزّت خدا اينجا بمناسبت وعده نصرت است و اشاره بآنكه غلبه و عزت و شوكت در اختيار خدا است بهر كس خواسته باشد ميدهد و خواسته است آنرا بالاخره به پيغمبران مرسل خود عنايت فرمايد و در خاتمه سلام را كه نويد سلامتى دائمى و تحيّت است براى عموم انبياء و مرسلين از خود و خلق مقرّر فرموده و آنكه حمد نمايند خداوند را بر آنچه انعام فرموده بآنها از انواع نعمت و حسن عاقبت بنحويكه حمد فرموده است خداوند خود را در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بخواهد باجر كامل برسد اين‌


جلد 4 صفحه 455

سه آيه را از آخر اين سوره در وقت برخاستن از مجلس خود بخواند و ظاهرا كفّاره سيّئاتى كه احيانا از او در آن مجلس صادر شده باشد هم خواهد بود و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه كسيكه در هر روز جمعه سوره صافّات را قرائت نمايد خداوند او را از آفات محفوظ ميفرمايد و از بليّات مصون ميدارد و روزى او را زياد ميكند و مال و اولاد و بدن او را از شرّ شيطان و سلطان مأمون ميگرداند و اگر در آنروز يا آن شب بميرد شهيد مرده و داخل بهشت ميشود و از امام كاظم عليه السّلام روايت شده كه كسيكه جان دادن براى او سخت شود اين سوره را نزد او بخوانند بآسانى جان خواهد داد و الحمد للّه ربّ العالمين و سلام على المرسلين‌


جلد 4 صفحه 456

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد سَبَقَت‌ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا المُرسَلِين‌َ (171)

و ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ سبقت‌ گرفت‌ كلمه ‌ما ‌يعني‌ سابقا وعده‌ داديم‌ و گفتيم‌ ‌از‌ ‌براي‌ بندگان‌ ‌خود‌ ‌که‌ فرستاده‌ ‌شده‌ بودند.

‌يعني‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ بشما وعده‌ داديم‌ بانبياء و رسولان‌ قبل‌ ‌هم‌ وعده‌ داده‌ بوديم‌ و وعده الهي‌ و كلمه الهي‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌.

203

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 171)- حزب اللّه پیروز است! به دنبال بحثهای گوناگونی که پیرامون مبارزات انبیای بزرگ و کارشکنیهای مشرکان بی‌ایمان طی آیات این سوره آمده است، اکنون که به آخرین آیات سوره نزدیک می‌شویم مهمترین مسأله را در این رابطه بیان می‌کند، و آن خبر از پیروزی نهائی لشکر خدا بر لشکر شیطان و دشمنان حق است، تا مؤمنان در هر عصر و زمان به این وعده بزرگ الهی دلگرم شوند و برای ادامه مبارزه با لشکر باطل آماده و مقاوم گردند.

می‌فرماید: «وعده قطعی ما برای بندگان فرستاده ما از پیش مسلّم شده ...»

(وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ).

نکات آیه

۱ - یارى شدن پیامبران، سنت آغازین خداوند (و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین) «کلمة» به سخن و گفتار گفته مى شود و مقصود از «کلمتنا» - به قرینه آیه بعد (إنّهم لهم المنصورون) - پیروزى پیامبران مى باشد و مقصود از سِبقت این کلمه (سبقت کلمتنا) آغازین بودن آن است; یعنى، خداوند یارى شدن انبیا را از پیش مقرر فرموده بود.

۲ - آینده بشر، شاهد به ثمر نشستن زحمات رسولان الهى و شکست دشمنان آنان است. (و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین)

۳ - عبودیت و بندگى خدا، برجسته ترین صفت رسولان الهى (و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین) یاد کردن از پیامبران با صفت «عبادنا» پیش از صفت «مرسلین»، گویاى برداشت یاد شده است.

۴ - عبودیت و بندگى خدا، زمینه ساز دستیابى به درجات و مراتب عالى معنوى است. (و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین) برداشت بالا از آن جا است که رسول خدا بودن، مقام معنوى بزرگى است. بنابراین تقدم صفت بنده خدا بودن (عبادنا) بر رسول خدا بودن، مى تواند بیانگر این حقیقت باشد که انسان، آن گاه به این مقام مى رسد که به عبودیت و بندگى خدا تن داده باشد.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: آثار زحمات انبیا ۲; آینده دشمنان انبیا ۲; امداد به انبیا ۱; صفات انبیا ۳; عبودیت انبیا ۳
  • تکامل: زمینه تکامل ۴
  • خدا: سنتهاى خدا ۱
  • سنتهاى خدا: سنت امداد ۱
  • عبودیت: آثار عبودیت ۴

منابع