الزمر ٣١

از الکتاب
کپی متن آیه
ثُمَ‌ إِنَّکُمْ‌ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ‌ تَخْتَصِمُونَ‌

ترجمه

سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه می‌کنید.

|سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مجادله خواهيد كرد
سپس شما روز قيامت پيش پروردگارتان مجادله خواهيد كرد.
آن گاه روز قیامت همه در پیشگاه عدل پروردگار خویش با یکدیگر ستیزه (و دادخواهی) می‌کنید.
سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان [در امر دین] مجادله خواهید کرد [که ما موحدان در دنیا حقّانیّت توحید را ثابت کردیم و بطلان بت پرستی را روشن نمودیم، ولی کبرِ شما مانع از هدایت شما شد.]
سپس همه در روز قيامت نزد پروردگارتان با يكديگر به خصومت خواهيد پرداخت.
سپس شما در روز قیامت در برابر پروردگارتان مجادله [و محاکمه‌] می‌کنید
سپس شما در روز رستاخيز نزد پروردگارتان با يكديگر ستيزه خواهيد كرد.
سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان به نزاع و کشمکش می‌پردازید (و خدا در میانتان داوری می‌کند و حق هر کسی را به کف دستش می‌نهد).
سپس شما روز قیامت پیش پروردگارتان مجادله خواهید کرد.
سپس شمائید روز رستاخیز نزد پروردگار خویش ستیزه‌کنان‌

Then, on the Day of Resurrection, you will be quarrelling before your Lord.
ترتیل:
ترجمه:
الزمر ٣٠ آیه ٣١ الزمر ٣٢
سوره : سوره الزمر
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَخْتَصِمُونَ»: منازعه و مجادله می‌کنید. مراد دادگاهی همه انسانها در قیامت است. انبیاء بیان می‌فرمایند که رسالت خود را به جای آورده و تبلیغ خود را کرده‌اند. برخی از مردم این کار را انکار می‌کنند. مظلوم ظالم را، و زیردست بالادست را به داوری می‌کشاند (نگا: بقره / و احزاب / و ، صافّات / - و - ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ «31»

بدون شك تو خواهى مُرد و آنان (نيز) مردنى هستند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ (31)

ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ: بعد از موت بدرستى كه شما اى مؤمنان و كافران در روز قيامت، عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ‌: در محضر پروردگار خود خصومت مى‌كنيد در امر دين، پس تو حجت‌آورى بر ايشان كه من در توحيد بر حق بودم و شما در شرك بر باطل، و من تبليغ رسالت و شما را به راه راست هدايت نمودم، لكن بر طريق لجاج و عناد به ضلالت باقى مانديد.

عبد اللّه بن عمر گويد: مدت بسيار گمان ما آن بود كه اين خصومت در قيامت ميان اهل كتاب و اهل اسلام باشد نه ما زيرا دين ما يكى و خدا و پيغمبر ما يكى است، و چون ديديم كه مسلمانان تيغ كشيده يكديگر را كشتند دانستيم كه در قيامت خصومت ميان ما خواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «26» وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «27» قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «28» ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «29» إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ (30)

ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ (31)

ترجمه‌

پس چشانيد بآنها خدا خوارى را در زندگانى دنيا و هر آينه عذاب آخرت بزرگتر است اگر بودند كه بدانند

و بتحقيق زديم براى مردمان در اين قرآن از هر مثلى باشد كه آنها پند گيرند

با آنكه قرآنى است بزبان عربى كه نيست داراى كجى باشد كه آنها بپرهيزند

زد خدا مثلى را مردى كه در آنند شريكانى مخالفان يكديگر و مردى كه خالص و تسليم است براى مردى آيا يكسانند در مثل ستايش مر خدا را بلكه بيشترشان نميدانند

همانا تو خواهى مرد و همانا آنها خواهند مرد

پس همانا شما روز قيامت نزد پروردگارتان نزاع ميكنيد.

تفسير

خداوند متعال اجمالا بيان فرموده عذاب امم سالفه را كه در آيه اخيره از آيات سابقه گوشزد فرموده بود باين تقريب كه خداوند بآنها چشاند عذاب ذلّت و خوارى را از قبيل مسخ و خسف و غرق و سبى و تبعيد و غيرها ولى عذاب آخرت آنها اشدّ و هميشگى خواهد بود پس بزرگتر از عذاب دنيوى آنها است و اگر ميدانستند از آن بيشتر ميترسيدند و ما براى مردم در اين قرآن از هر گونه بيان شيرين لطيف مفيد شگفت آورى را كه مانند مثل بود از احوال امم ماضيه و غيرها براى اصلاح امر دين آنها وارد نموديم شايد متذكّر بفساد و صلاح كار خودشان شوند علاوه بر آنكه آن قرآن را بلغت عربى فصيح بليغ نازل نموديم كه فهم معانى آن براى كسانيكه مخاطب بآن هستند آسان باشد و بهيچ وجه انحراف از حقّ و حقيقت و اعوجاج از طريق مستقيم هدايت در آن وجود ندارد براى آنكه آنها از معصيت خدا كه بر ضرر خودشان است بپرهيزند و بصلاح واقعى خودشان برسند و آنها باز دست از بت‌پرستى برنداشته‌اند لذا خداوند براى آنها مثلى زده باين تقريب كه يكنفر بنده يا اجير كه چند نفر در آن شريكند و آنها با يكديگر نزاع و اختلاف دارند و يكنفر كه فقط مطيع و منقاد و مختص بيكمرد است و ديگرى در او حقّ دخالت ندارد و آنمرد هم عاقل و عادل و حكيم و رحيم و


جلد 4 صفحه 495

كريم و حليم است كدام يك از اين دو نفر كارشان بهتر و روزگارشان خوشتر است البتّه معلوم است آن چند نفر شريك هر كدام خدمتى به بنده يا اجير خودشان رجوع ميكنند و از او ميخواهند كه زودتر آن خدمت را انجام دهد و گاه باشد كه برخلاف يكديگر يكى امرى نمايد و ديگرى نهى كند و آن بيچاره متحيّر بماند كه اطاعت كدام يك را بنمايد و براى اطاعت هر يك بسياست ديگرى مبتلا گردد و در موقع بذل نفقه و كسوه يا جيره و مواجب هم هر كدام ممكن است بديگرى محوّل نمايد و او از احقاق حقّ خود بازمانده و از هر درى رانده گردد ولى آن يكنفر با اوصاف مذكوره البتّه در حدود وسع او خدمت رجوع و زياده از حقّش باو كرم مينمايد و احيانا اگر خطائى از او سر زده باشد عفو خواهد نمود اين است حال كسانيكه قائل بچند خدا و معبود براى خود شده‌اند و كسانيكه قائل بخداى يگانه جامع صفات حسنه‌اند و البتّه حال و كار آن دو نفر يكسان نيست در بدى و خوبى بلكه يكى بدو ديگرى خوب است به بيانيكه گذشت و بمقتضاى روايات متعدّده معتبره مراد از آن يكنفر كه مطيع و منقاد يكنفر است امير المؤمنين عليه السّلام است كه مطيع و منقاد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است و در بعضى از آنها شيعيان آنحضرت هم ذكر شده و در بعضى رجلا فيه شركاء متشاكسون باوّلى كه مردم متفرّقه او را بخلافت نصب نمودند و با يكديگر اختلاف و نزاع داشتند و از هم تبرّى ميجستند تفسير شده و مؤيّد اينمعنى آنستكه هر كدام هم از او توقّعى داشتند كه آن بيچاره نميتوانست بآن عمل نمايد عينا مانند آن بنده مشترك و خر قبيله كه ضرب المثل است الحمد للّه كه امر واضح و فرق ميان مشرك و موحّد آشكار است و الحمد للّه كه ما موحّديم و مشرك نيستيم و الحمد للّه كه ما شيعه و منقاد كسى هستيم كه خدا او را معيّن فرموده نه مردم مخالف با يكديگر در هواهاى نفسانى و اغراض شخصى ولى بيشتر مردم نميدانند منافع توحيد و مضارّ شريك را و اخيرا خطاب به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده كه تو قطعا از اين دار فانى رحلت خواهى نمود و آنها هم يقينا ميميرند پس تمامى روز قيامت زنده خواهيد شد و در پيشگاه احديّت محاكمه مينمائيد و اهل حق از اهل باطل ممتاز ميگردند و براى تحقّق وقوع مرگ و بودن انسان در طريق آن تعبير باسم فاعل شده است و


جلد 4 صفحه 496

قرآنا عربيّا ظاهرا حال مؤكّده است از هذا القرآن مانند جاءنى زيد رجلا صالحا و محتمل است منصوب بمدح باشد يعنى مدح ميكنم قرآنيرا كه عربى است و ظاهرا رجلا در ضرب اللّه مثلا رجلا بدل است از مثلا يعنى خدا مثلى زده مثل مردى چنين و اختصام گفته‌اند ردّ هر يك از دو نفر است ديگرى را بر سبيل انكار و حق و باطل بودن يكى يا هر دو در آن مدخليّت ندارد و قمّى ره فرموده مراد مخاصمه امير المؤمنين عليه السّلام با كسانى است كه غصب حق او را نمودند و سالما بالف و سلما بكسر سين و سكون لام نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ثُم‌َّ إِنَّكُم‌ يَوم‌َ القِيامَةِ عِندَ رَبِّكُم‌ تَختَصِمُون‌َ (31)

‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ ‌شما‌ محققا روز قيامت‌ ‌در‌ پيشگاه‌ پروردگارتان‌ ‌با‌ يكديگر مخاصمه‌ ميكنيد و خصم‌ يكديگر ميشويد.

مخاصمه‌ يوم القيمة ‌هر‌ مظلومي‌ ‌که‌ باو ظلم‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ خصم‌ ظالم‌ مي‌شود چه‌ ظلم‌ لساني‌ ‌باشد‌ مثل‌ غيبت‌ تهمت‌ افتراء نمامي‌ فحاشي‌ سعايت‌ و امثال‌ اينها

جلد 15 - صفحه 310

و چه‌ ظلم‌ جاني‌ ‌باشد‌ مثل‌ قتل‌ و جرح‌ و ضرب‌ و نحو اينها و چه‌ ظلم‌ مالي‌ ‌باشد‌ مثل‌ سرقت‌ و نهب‌ و غارت‌ و غصب‌ و ‌غير‌ اينها و فرد اجلاء مخاصمه‌ مخاصمه ائمه اطهار ‌است‌ ‌با‌ اعداء ‌آنها‌ چنانچه‌ فرمودند

«ويل‌ لمن‌ شفعائه‌ خصمائه‌»

‌از‌ ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ ‌است‌

(‌يعني‌ امير المؤمنين‌ و ‌من‌ غصبه‌ حقه‌ ‌ثم‌ اعداء آل‌ ‌محمّد‌ و ‌من‌ كذب‌ ‌علي‌ اللّه‌ و ‌علي‌ رسوله‌ و ادعي‌ ‌ما ‌لم‌ يكن‌ ‌له‌)

و ‌اينکه‌ مصداق‌ اتم‌ ‌است‌ مخصوصا ظالمين‌ بصديقه طاهره‌ و شامل‌ ميشود ظالمين‌ باولاد و شيعيان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و خداوند ‌هم‌ ‌در‌ حديث‌ قدسي‌ قسم‌ ياد كرده‌

«و عزتي‌ و جلالي‌ ‌لا‌ يجوزني‌ ظلم‌ ظالم‌»

و گفتيم‌ گناهان‌ مظلوم‌ ‌بر‌ ظالم‌ بار ميشود و عبادات‌ ظالم‌ ‌به‌ مظلوم‌ داده‌ ميشود و ‌اگر‌ ‌اينکه‌ دو نباشد گناهان‌ بستگان‌ مظلوم‌ و دوستان‌ ‌او‌ و شيعيان‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌بر‌ ظالم‌ بار ميكنند ‌تا‌ اداء حقش‌ شود.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 31)- سپس بحث را به دادگاه قیامت برده، مخاصمه بندگان را در صحنه محشر مجسّم می‌کند، و می‌فرماید: «سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه می‌کنید» (ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ).

آیات بعد نشان می‌دهد که این مخاصمه در میان پیامبران و مؤمنان از یک سو، و مشرکان و مکذبان از سوی دیگر خواهد بود.

آغاز جزء 24 قرآن مجید

ادامه سوره زمر

نکات آیه

۱ - برپا شدن قیامت پس از مرگ انسان و استمرار حیات بشر و جاودانگى او در عالم هستى (إنّهم میّتون . ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم)

۲ - پیامبر(ص) با مشرکان و کافران به پیشگاه خداوند در قیامت، به جدال و نزاع و دفاع از مواضع خویش خواهند پرداخت. (ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم تختصمون) «اختصام» (مصدر «یختصمون») به معناى جدال و نزاع دو فرد یا دو گروه است که هر یک مى کوشد، سخن دیگرى را ابطال کند. گفتنى است در این که مقصود از دو گروه متخاصم کیانند، میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد که بهترین آنها دو نظریه است: ۱- پیامبر(ص) با کافران و مشرکان; ۲- دو گروه حق و باطل از هر ملت و امتى.

۳ - نزاع و مجادله دو گروه حق و باطل و مؤمن و کافر، به پیشگاه پروردگار در قیامت (ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم تختصمون)

۴ - همه انسان ها در قیامت، به پیشگاه خداوند احضار خواهند شد. (ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم)

۵ - خداوند، بر جریان نزاع و مجادله مردمان در قیامت، ناظر بوده و میان آنان به داورى خواهد پرداخت. (ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم تختصمون) تعبیر «عند ربّکم» مى تواند گویاى این حقیقت باشد که خداوند، بر جریان نزاع مردم ناظر است و او تصمیم نهایى را خواهدگرفت و میان آنان داورى خواهد کرد.

۶ - داورى خداوند در روز رستاخیز میان مردم، مقتضاى ربوبیت او است. (ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم تختصمون)

۷ - قیامت، روز بازخواست و محاکمه انسان ها و داورى میان آنان است. (ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم تختصمون)

۸ - تسلّى و دلدارى خداوند به پیامبر(ص)، در برابر مخالفت هاى مشرکان و کافران (إنّهم میّتون . ثمّ إنّکم یوم القیمة عند ربّکم تختصمون) یادآورى مردن کافران و مشرکان و احضار شدن آنان به پیشگاه خداوند و نزاع و مجادله پیامبر(ص) با آنان، در واقع نوعى دلدارى و تسلّى به پیامبر(ص) است.

۹ - قیامت، از نام هاى جهان آخرت (یوم القیمة)

موضوعات مرتبط

  • آخرت: نامهاى آخرت ۹
  • انسان: احضار انسان ها در قیامت ۴; منازعه اخروى انسان ها ۵
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۶; قضاوت اخروى خدا ۵، ۶; محضر خدا ۴; نظارت اخروى خدا ۵
  • زندگى: جاودانگى زندگى اخروى ۱
  • قیامت : ۹ برپایى قیامت ۱; مؤاخذه در قیامت ۷; ویژگیهاى قیامت ۷
  • کافران: مجادله اخروى کافران ۳; مجادله با کافران ۲; مخالفت کافران ۸; منازعه اخروى کافران ۳; منازعه با کافران ۲
  • مؤمنان: مجادله اخروى مؤمنان ۳; منازعه اخروى مؤمنان ۳
  • محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۸; مجادله اخروى محمد(ص) ۲; منازعه اخروى محمد(ص) ۲
  • مشرکان: مجادله با مشرکان ۲; مخالفت مشرکان ۸; منازعه با مشرکان ۲

منابع