الرحمن ٥٧

از الکتاب
کپی متن آیه
فَبِأَيِ‌ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ‌

ترجمه

پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می‌کنید؟!

|پس كدامين نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟
(الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟
پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟
پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می‌کنید؟
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را دروغ مى‌پنداريد؟
پس کدامیک از نعمتهای پروردگار خود را تکذیب و انکار می‌کنید؟!
پس به کدام یک از نعمت‌های پروردگارتان (همان و او را) تکذیب می‌کنید؟
پس آیا به کدامین نعمتهای پروردگار شما (ای دو کس) تکذیب می‌کنید

So which of your Lord’s marvels will you deny?
ترتیل:
ترجمه:
الرحمن ٥٦ آیه ٥٧ الرحمن ٥٨
سوره : سوره الرحمن
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ «56» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «57»


«1». اربعين امام خمينى، 221.

«2». اربعين امام خمينى، 226.

جلد 9 - صفحه 406

در آنجا، همسرانى هستند كه نگاهشان از بيگانه كوتاه و پيش از اينان، هيچ جنّ و انسى آنان را لمس نكرده است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ‌: پس به كدام از نعمتهاى پروردگار خود كه‌


«1» بحار الانوار، ج 8، ص 160- 161، به نقل از روضه كافى.

جلد 12 - صفحه 432

حوران بدين لطافت به خائفين عطا فرموده، تُكَذِّبانِ‌: تكذيب مى‌كنيد اى جن و انس و انكار مى‌نمائيد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47) ذَواتا أَفْنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49) فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ (50)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (51) فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ (52) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (53) مُتَّكِئِينَ عَلى‌ فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55)

فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ (60)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (61)

ترجمه‌

و براى كسيكه بترسد از مقام خود در پيشگاه پروردگارش دو بهشت است‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

داراى انواع درختها و ميوه‌ها ميباشند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است دو چشمه كه روان ميباشند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو از هر ميوه‌اى دو قسم است‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آنان تكيه زنندگانند بر بسترهائى كه آسترهاى آنها از ديبا است و ميوه رسيده آن دو بهشت نزديك زمين است‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آنها است زنان فروهشته چشم كه دست درازى نكرده باشد بآنها انسانى پيش از آنان و نه جنيان‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

گوئيا آنان ياقوت و مرجانند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آيا هست پاداش نيكى جز نيكى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.

تفسير

خداوند سبحان بعد از ذكر احوال اهل جهنم و انواع عذاب آنها


جلد 5 صفحه 120

بيان حال اهل بهشت را فرموده باين تقريب كه براى كسيكه بترسد از وقت اقامت خود در پيشگاه الهى براى حساب اعمال و جزاى آنها و باين جهت مرتكب معصيت خدا نشود دو بهشت است كه بمنزله داخل و خارج و بيرونى و اندرونى يا منزل مسكونى و باغ تفريحى براى او باشد كه در دنيا مردم طالب آنند و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل فرموده كه كسيكه بداند خدا او را مى‌بيند و سخن او را ميشنود و بر مقاصد او مطّلع است پس اين دانش باز دارد او را از اعمال قبيحه پس آنكس آنست كه ترسيده از مقام پروردگار خود و باز داشته خود را از هوى و هوس و در فقيه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه كسيكه پيش آمد كند براى او كار زشتى يا شهوترانى‌اى پس اجتناب نمايد از آن از ترس خدا حرام فرمايد خدا بر او آتش جهنّم را و ايمن نمايد او را از فزع اكبر و انجاز فرمايد براى او وعده خود را در كتابش كه فرموده و لمن خاف مقام ربّه جنّتان و آن دو باغ داراى انواع نعم و ميوه‌ها يا اقسام اشجار و اثمارند چون افنان يا جمع فنن بمعناى شاخه درخت است كه برگ و ميوه ميدهد و سايه دارد يا جمع فن بمعناى گونه و نوع و در آن دو باغ دو چشمه آب جارى است هر يك مخصوص بباغى كه در كنار نهرها و زير قصرها گردش ميكند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه دو قسم موجود است يك قسم معمولى و متعارف كه در دنيا مشاهده شده و يك قسم غير متعارف كه مانند آن مشهود نشده و بعضى گفته‌اند از هر ميوه‌اى دو صنف شبيه بهم مانند رطب و تمر و انگور و مويز موجود است ولى خشك از هر ميوه‌اى از تازه آن در خوبى كمتر نيست و ايشان استناد و اتّكاء دارند بر بالشها و بسترهائيكه آسترهاى آنها از ديبا و حرير است و رويه آنها را ديگر خدا ميداند كه از چيست چون وقتى آستر حرير باشد رويه را نميشود بيان كرد كه چه چيز است كه از حرير بالاتر است و از خصوصيّات ميوه بهشتى آنست كه در دسترس اهل بهشت است بطوريكه در هر حال كه بخواهند بچينند در دست آنها است خواه ايستاده باشند خواه نشسته خواه خوابيده پس ميشود گفت نزديك بآنها است و ميشود گفت نزديك بزمين است و در آن باغهاى بهشتى كه به هر پرهيزكارى دو باغ از آنها داده ميشود يا در آن بسترهاى حرير كه براى ايشان گسترده شده زنانى بزير افكنده‌


جلد 5 صفحه 121

چشم از غير شوهرانند كه دست احدى از جن و انس قبلا بآنها نرسيده بلكه بكر و پاك و پاكيزه‌اند و قمّى ره نقل فرموده كه حور العين از نور رويشان چشمها بزير افكنده شود و بعضى گفته‌اند آن زنان دو نوعند انسيّه و جنيّه بزنان انسيّه دست انس نرسيده و بزنان جنيّه دست جن و هر يك از دو نوع مخصوص بهم جنس خودشانند از اهل ايمان و تقوى و در هر حال آن زنان دست نخورده بهشتى در رنگ و ضياء و بهاء و صفاء و جلاء مانند ياقوت و مرجانند كه در آيات سابقه بيان شد و در روايات توصيف شده لطافتشان بآنكه مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه حرير بهشتى نمايان است آيا پاداش كسيكه نيكوكار باشد جز نيكى چيزى است و مستفاد در بيان اين آيه از چند روايت آنست كه نيست جزاء معرفت بخدا و توحيد او مگر بهشت و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه اين آيه جارى است در باره مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار هر كس در باره كسى خوبى كند بايد تلافى كند آنرا بخوبترى و الّا تلافى نكرده چون فضل در ابتداء بخوبى است پس هيچ يك از نعم الهيّه را نبايد انكار نمود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فِيهِن‌َّ قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ (56) فَبِأَي‌ِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان‌ِ (57)

جلد 16 - صفحه 387

‌در‌ ‌آن‌ فراش‌ها حورياني‌ هستند ‌که‌ فقط نگاه‌ ‌به‌ زوج‌ ‌خود‌ مي‌كنند و قصر مي‌كنند نگاه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ زوج‌ و ‌به‌ ‌غير‌ ‌او‌ نظر نمي‌كنند و طمع‌ نمي‌كنند نزديكي‌ نكرده‌ ‌آنها‌ ‌را‌ قبل‌ ‌از‌ زوج‌ ‌خود‌ احدي‌ نه‌ ‌از‌ انس‌ و نه‌ ‌از‌ جن‌ّ.

فِيهِن‌َّ نظر ‌به‌ اينكه‌ ‌به‌ طريق‌ جمع‌ فرموده‌ ظاهر اينست‌ ‌که‌ مرجع‌ ضمير فيهن‌ّ ‌به‌ فرش‌ ‌بر‌ مي‌گردد نه‌ ‌به‌ جنّتين‌ چنانچه‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر مي‌فرمايد ‌در‌ همين‌ سوره‌ چند آيه ‌بعد‌ حُورٌ مَقصُورات‌ٌ فِي‌ الخِيام‌ِ ‌که‌ اصلا ‌از‌ حجله‌گاه‌ ‌خود‌ بيرون‌ نمي‌آيند ‌که‌ چشم‌ ديگري‌ ‌به‌ ‌آنها‌ نيفتد.

قاصِرات‌ُ الطَّرف‌ِ ‌به‌ خلاف‌ حوري‌هاي‌ دنيا ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ تمام‌ زينت‌ آرايش‌ مي‌كنند و ‌به‌ ‌هر‌ كس‌ و ناكس‌ نمايش‌ مي‌دهند ‌در‌ حديث‌ داريم‌ ‌که‌ پيغمبر (ص‌) ‌از‌ فاطمه زهرا پرسيدند چه‌ صفتي‌ ‌از‌ ‌براي‌ زن‌ بهترين‌ صفات‌ ‌است‌! عرض‌ كرد آنكه‌ ‌در‌ مدّت‌ عمر چشمش‌ ‌به‌ نامحرم‌ نيفتد و چشم‌ نامحرم‌ ‌هم‌ ‌به‌ ‌او‌ نيفتد.

لَم‌ يَطمِثهُن‌َّ إِنس‌ٌ قَبلَهُم‌ وَ لا جَان‌ٌّ طمث‌ اطلاق‌ ‌بر‌ نكاح‌ و نزديكي‌ مي‌شود و ‌بر‌ حيض‌ و ‌بر‌ دم‌ بكارت‌ حوري‌هاي‌ بهشت‌ نه‌ احدي‌ قبل‌ ‌از‌ زوج‌ ‌خود‌ نزديكي‌ كرده‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نه‌ انس‌ و نه‌ جن‌ و نه‌ حيض‌ مي‌شوند و نه‌ دم‌ بكارت‌ دارند هميشه‌ باكره‌ هستند يك‌ ثيبه‌ ‌در‌ بهشت‌ وجود ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 57)- باز در تعقیب این نعمت بهشتی تکرار می‌کند: «پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می‌کنید»؟ (فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ).

نکات آیه

۱ - حوریان زیبا، جذاب و پاکدامن بهشت، نعمتى غیرقابل انکار و تکذیب ناپذیر (فیهنّ قصرت الطرف ... فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)

۲ - وجود عناصر کافر و تکذیب گر در میان جن، همانند آدمیان (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)

۳ - سرزنش شدن کافران و تکذیب گران جن و انس از سوى خداوند، به خاطر نادیده انگاشتن نعمت ها (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)

۴ - خداوند، خواهان توجه و اذعان خلق به الهى بودن نعمت ها (فبأىّ ءالآء ربّکما تکذّبان)

موضوعات مرتبط

  • اقرار: اهمیت اقرار به نعمتهاى خدا ۴
  • بهشت: نعمتهاى بهشت ۱
  • جن: تشابه جن با انسان ۲; جنیان کافر ۲; جنیان مکذب ۲; سرزنش جنیان کافر ۳
  • حورالعین: جذابیت حورالعین ۱; زیبایى حورالعین ۱; عفت حورالعین ۱
  • خدا: تکذیب ناپذیرى نعمتهاى خدا ۱; توصیه هاى خدا ۴; سرزنشهاى خدا ۳
  • ذکر: اهمیت ذکر منشأ نعمت ۴
  • غفلت: غفلت از نعمتهاى خدا ۳
  • کافران: سرزنش کافران ۳

منابع