الحشر ١٤

از الکتاب
کپی متن آیه
لاَ يُقَاتِلُونَکُمْ‌ جَمِيعاً إِلاَّ فِي‌ قُرًى‌ مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ‌ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ‌ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ‌ شَتَّى‌ ذٰلِکَ‌ بِأَنَّهُمْ‌ قَوْمٌ‌ لاَ يَعْقِلُونَ‌

ترجمه

آنها هرگز با شما بصورت گروهی نمی‌جنگند جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها! پیکارشان در میان خودشان شدید است، (امّا در برابر شما ضعیف!) آنها را متّحد می‌پنداری، در حالی که دلهایشان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقّل نمی‌کنند!

|آنها با شما به صورت گروهى [و در يك صف متحد] نمى‌جنگند مگر در قريه‌هاى قلعه‌دار يا از پس ديوارها. زورمندى ايشان در ميان خودشان سخت است [اما در مقابل شما ضعيفند]. آنها را متحد مى‌پندارى ولى دل‌هايشان پراكنده است. اين بدان سبب است كه آنان مردمى هستند ك
[آنان، به صورت‌] دسته جمعى، جز در قريه‌هايى كه داراى استحكاماتند، يا از پشت ديوارها، با شما نخواهند جنگيد. جنگشان ميان خودشان سخت است. آنان را متحد مى‌پندارى و[لى‌] دلهايشان پراكنده است، زيرا آنان مردمانى‌اند كه نمى‌انديشند.
(یهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمی‌شوند مگر در قریه‌های محکم حصار یا از پس دیوار (دشمنی مکر و حیله و جاسوسی)، کارزار بین خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق می‌پندارید در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند.
همه آنان [به صورت متحد و یک پارچه] با شما نمی جنگند مگر در آبادی هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها، دلاوری آنان میان خودشان شدید است [ولی از رویارویی با شما می ترسند]، آنان را متحد و هم دست می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی کنند.
آنان همگى با شما جنگ نپيوندند مگر در قريه‌هايى كه بارويشان باشد، يا از پس ديوار. آنها سخت با يكديگر دشمنند. تو يكدل مى‌پنداريشان و حال آنكه دلهاشان از هم جداست، كه مردمى بى‌خردند.
هرگز همگی با شما کارزار نکنند مگر در میان برزنهای محصور، یا از پشت دیوارها، ستیز و صلابت آنان در میان خودشان سخت است، آنان را همدست می‌انگاری، حال آنکه دلهایشان پراکنده است، این از آن است که قومی نابخردند
همه آنها- منافقان و جهودان- با شما كارزار نمى‌كنند مگر در آباديهاى استوارشده- به خندق و برج و بارو- يا از پس ديوارها- به سنگ و تير-. زورمندى آنها در ميان خودشان سخت است- ولى در برابر مسلمانان سست است و ياراى رويارويى دارند-. آنان را با هم و به هم ساخته مى‌پندارى ولى دلهاشان پراكنده است. اين بدان سبب است كه مردمى بيخردند.
یهودیان هرگز با شما به صورت دسته‌جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمی‌جنگند. عداوت و دشمنی در میان خودشان شدّت دارد. تو ایشان را متّحد می‌بینی، ولی پراکنده دل بوده و همآهنگ نمی‌باشند. این بدان خاطر است که مردمان بیشعور و ناآگاهی هستند.
آنان، دسته‌‌جمعی - جز در قریه‌هایی که دارای استحکاماتی است، یا از پشت دیوارها- با شما کشتار نمی‌کنند. گرفتاریشان میان خودهاشان سخت است. آنان را متّحد می‌پنداری حال آنکه دل‌هایشان پراکنده است، زیرا آنان گروهی‌اند که درنمی‌یابند (و نمی‌فهمند).
پیکار نکنند با شما همگی جز در شهرهای بارودار یا از پشت دیوارها ترس ایشان میان ایشان است سخت پنداریشان پیوسته و دلهاشان پراکنده است این بدان است که ایشانند گروهی نابخردان‌

They will not fight you all together except from fortified strongholds, or from behind walls. Their hostility towards each other is severe. You would think they are united, but their hearts are diverse. That is because they are a people who do not understand.
ترتیل:
ترجمه:
الحشر ١٣ آیه ١٤ الحشر ١٥
سوره : سوره الحشر
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قُریً مُّحَصَّنَةٍ»: آبادیهای محکم. مراد دژهای استوار است. «جُدُرٍ»: جمع جِدار، دیوارها. سورها. «بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ»: جنگ و عداوت در میان خودشان سخت است و متحد و متفق نیستند. در جنگ با یکدیگر توانا و نیرومندند، ولی در مقابل مؤمنان راستین ترسو و ضعیف می‌باشند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ «14»

منافقان (به قدرى ترسو هستند كه) به طور جمعى با شما نمى‌جنگند، جز در مناطق حفاظت شده يا از پشت ديوارها، درگيرى آنان ميان خودشان سخت است، تو آنان را متّحد مى‌پندارى در حالى كه دل‌هايشان پراكنده است. اين به خاطر آن است كه آنان گروهى هستند كه نمى‌انديشند.

نکته ها

«قُرىً» جمع «قرية» به محل اجتماع مردم گفته مى‌شود، شهر باشد يا روستا. «مُحَصَّنَةٍ» از «حصن» به معناى قلعه است. «قُرىً مُحَصَّنَةٍ» يعنى مناطقى كه از طريق ديوار يا خندق و يا برج حفاظت مى‌شود.

ارزش و نقش و بركات وحدت و اتّحاد، با كمى انديشه و تعقل بر همه روشن مى‌شود، لذا پايان آيه فرمود: «قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ» ولى پى بردن به اينكه تمام قدرت از آنِ خداست و ما نبايد از انسان‌ها بيش از خدا بترسيم، به يك معرفت و توحيد ناب و عميق نياز دارد و لذا آيه قبل با «قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ» پايان يافت.

جلد 9 - صفحه 555

پیام ها

1- ارزيابى روحيات دشمن و هم پيمانان آنان و شيوه جنگى دشمن لازم است.

لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا ... تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ ...

2- مراقب باشيد كه منافقان، مناطقى محفوظ و مصون از دسترس شما براى خود درست نكنند كه در اين صورت، خطر آنان جدى مى‌شود. لا يُقاتِلُونَكُمْ‌ ... إِلَّا فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ

3- اتحادهاى صورى كه بدون ايمان و گرايش باطنى باشد، ارزشى ندارد.

«تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى»

4- امكانات و تجهيزات مادى و فيزيكى، عامل امنيّت نيست. در ميان كفّار با آن همه تجهيزات درگيرى و ناامنى وجود دارد. قُرىً مُحَصَّنَةٍ ... بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ

5- تحقير و تضعيف منافقان و دشمن لازم است. قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ‌ ... قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ‌

6- اختلافات در جنگ، نشانه بى‌عقلى است. لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً ... قُلُوبُهُمْ شَتَّى‌ ...

لا يَعْقِلُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلاَّ فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ «14»

لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً: مقاتله نمى‌كنند يهود و اهل نفاق با شما در حالى كه مجتمع و متفق باشند براى جدال با شما، إِلَّا فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ: مگر در قريه‌هاى استوار به خندق و برج و قلعه‌ها، أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ: يا از پس ديوارها به تير و سنگ زيادى ترس ايشان از شما، يعنى ايشان را قوت آن نيست كه از قلعه‌ها بيرون آيند و به صحرا، رو بروى محاربه كنند. اين نه از ضعف و ترس ايشان است بلكه، بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ: كارزار ايشان در ميان يكديگر شديد و سخت است، يعنى چون با هم محاربه كنند، حرب آنها در نهايت شدت است، اما هر شجاعى از ايشان با پيغمبر و اصحاب او جنگ كند، حق تعالى‌

جلد 13 - صفحه 107

ترس را در دل او افكند و به سبب آن طاقت مقاتله ندارد. تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً:

گمان كنى تو يهود و اهل نفاق را مجتمع و متفق از روى تدبير و صلاح انديشى، وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى‌: و حال آنكه دلهاى آنها پراكنده و پريشان است به جهت افتراق عقايد و اختلاف دواعى و مقاصد و كثرت حسد و عداوت با يكديگر. ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ‌: اين اختلاف و افتراق به سبب آنست كه ايشان گروهى‌اند تعقل نمى‌كنند و در نمى‌يابند آنچه صلاح ايشان در آنست، يا نمى‌دانند تشتّت قلوب موهن قوا باشد؛ آيه، تشجيع قلوب مؤمنان است بر قتال.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «11» لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَ لَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنْصُرُونَهُمْ وَ لَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ «12» لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ «13» لا يُقاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلاَّ فِي قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ «14» كَمَثَلِ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِيباً ذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «15»

ترجمه‌

آيا نظر نكردى بآنانكه نفاق ورزيدند ميگويند به برادرانشان آنانكه كافر شدند از اهل كتاب هر آينه اگر بيرون كرده شديد بيرون ميرويم با شما و اطاعت نميكنيم در مخالفت شما كسى را هرگز و اگر كارزار كرده شديد هر آينه يارى ميكنيم شما را و خدا گواهى ميدهد كه آنها دروغگويانند

اگر بيرون كرده شوند بيرون نميروند با آنها و اگر كارزار كرده شوند يارى نميكنند آنها را و اگر يارى كنندشان هر آينه برميگردند به پشتها پس يارى كرده نميشوند

هر آينه شما بيشتر مورد ترسيد در سينه‌هاى آنها از خدا اين بسبب آنست كه آنها گروهى هستند كه نميفهمند

كارزار نميكنند با شما همگى مگر در بلاد محصوره بحصار و خندق يا از پشت ديوارها قوّت و دليريشان ميان خودشان زياد است ميپندارى آنها را مجتمع و دلهاشان پراكنده است اين براى آنست كه آنها گروهى هستند كه بعقل در نمى‌يابند

مانند آنانكه بودند پيش از آنها بزمان كمى كه چشيدند عقوبت كارشان را و براى آنها عذابى است دردناك.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر اوصاف مهاجرين و انصار و تابعين متعرّض‌


جلد 5 صفحه 178

احوال منافقين مذكور در آيات اوّليّه اين سوره كه وعده نصرت به بنى نضير دادند و وفا ننمودند شده به پيغمبر خود ميفرمايد آيا نديدى كسانى را كه نفاق نمودند با خدا و رسول ميگويند ببرادران خودشان در كفر از يهود كه اگر بيرون كرده شديد از مدينه بامر پيغمبر ما هم با شما بيرون ميآئيم و اطاعت احدى را هرگز نخواهيم نمود در مخالفت با شما و اگر مسلمانان با شما جنگ كردند ما شما را يارى ميكنيم و خدا شهادت ميدهد كه آنها دروغ ميگويند اگر بنى نضير اخراج شوند از مدينه آنها از جاى خودشان حركت نخواهند كرد و اگر مسلمانان با آنها مقاتله نمايند اينها يارى نميكنند آنها را و بر فرض يارى كنند آنها را در جنگ كه نخواهند كرد در بين مبارزه فرار ميكنند و آنها را تنها ميگذارند و كسى يارى از آنها نخواهد نمود حماقت اينها و آنها بقدرى است كه در دلهاشان ترس از شما بيشتر است از ترس خدا چون فهم ندارند كه معرفت بقدرت خدا و عظمت مقام او داشته باشند و اگر با هم اجتماع نمايند در مقاتله با شما مسلمانان جرئت مقاومت در ميدان جنگ را ندارند ناچار در قلعه‌هاى ديار خود متحصّن شوند يا از پشت ديوارها تيراندازى كنند و اين نه براى آنست كه آنها ذاتا ضعيف و ناتوان و ترسو هستند قوّت و شجاعت آنها در مبارزه با خودشان زياد است ولى در مقابل شما بخواست خدا مرعوب شده‌اند يا اختلافات داخلى و عداوتهاى شخصى ميان آنها زياد است و شما تصوّر ميكنيد كه آنها با هم متّفقند ولى دلهاى آنها از هم پراكنده و جدا است و هر كدام هوى و هوسى دارند كه مانع از اتّفاق و اتّحاد است و اين براى آنست كه عقل ندارند تا بفهمند كه ترقى و تعالى هر قوم در اتّفاق و اتّحاد با يكديگر است و ترقى شخصى نوعا در ضمن ترقى نوعى حاصل ميشود و بايد اغراض شخصيّه را فداى اغراض نوعيّه نمود مثل بنى نضير هم مثل بنى قنيقاع است كه بفاصله كمى قبل از آنها نقض عهد نمودند و بحكم پيغمبر مجبور بجلاء وطن شدند و بسزاى كفر خودشان در دنيا رسيدند و عذاب آخرت آنها كه اشدّ از عذاب دنيا است بجاى خود براى آنها و رفقاشان باقى و برقرار خواهد بود.


جلد 5 صفحه 179

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لا يُقاتِلُونَكُم‌ جَمِيعاً إِلاّ فِي‌ قُري‌ً مُحَصَّنَةٍ أَو مِن‌ وَراءِ جُدُرٍ بَأسُهُم‌ بَينَهُم‌ شَدِيدٌ تَحسَبُهُم‌ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُم‌ شَتّي‌ ذلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ قَوم‌ٌ لا يَعقِلُون‌َ «14»

‌با‌ ‌شما‌ مقاتله‌ نمي‌كنند جميع‌ ‌آنها‌ مگر ‌در‌ قراي‌ اطراف‌ بسته‌ ‌که‌ ‌شما‌ نتوانيد وارد شويد، ‌ يا ‌ ‌از‌ پشت‌ ديوارها ‌که‌ ‌از‌ بام‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ پشت‌ ديوار سنگ‌ ‌ يا ‌ تير بيندازند جرئت‌ اينكه‌ مقابل‌ ‌شما‌ بيايند ندارند بأس‌ ‌آنها‌ ‌بين‌ ‌آنها‌ شديد ‌است‌ گمان‌ مي‌كني‌ اينها مجتمع‌ هستند ولي‌ قلوب‌ ‌آنها‌ متشتّت‌ ‌است‌، ‌اينکه‌ بسبب‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ اينها قومي‌ هستند ‌که‌ عقل‌ و شعور ندارند.

لا يُقاتِلُونَكُم‌ جَمِيعاً ‌يعني‌ ‌در‌ مقابل‌ ‌شما‌ ‌در‌ ميدان‌ جنگ‌ ‌از‌ ترس‌ قتل‌ و رعبي‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌در‌ قلوب‌ ‌آنها‌ انداخته‌ نمي‌آيند فقط مقاتله‌ ‌با‌ ‌شما‌.

جلد 16 - صفحه 478

إِلّا فِي‌ قُري‌ً مُحَصَّنَةٍ درهاي‌ قصرهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ مي‌بندند و ‌بر‌ بام‌ قصرها ميروند و سنگ‌ و تير ‌بر‌ ‌شما‌ پرتاب‌ مي‌كنند.

أَو مِن‌ وَراءِ جُدُرٍ و ‌اگر‌ بام‌ ندارند ‌از‌ پشت‌ ديوار سنگ‌ مياندازند.

بَأسُهُم‌ بَينَهُم‌ شَدِيدٌ اينها ‌در‌ ميانه‌ ‌خود‌ ‌هم‌ عداوت‌ و اختلاف‌ شديد دارند و زد و خورد دارند ميانه‌ ‌آنها‌ تفرقه‌ و جدايي‌ ‌است‌.

تَحسَبُهُم‌ جَمِيعاً گمان‌ مي‌كني‌ ‌که‌ اينها مجتمع‌ هستند لكن‌ چنين‌ نيست‌.

وَ قُلُوبُهُم‌ شَتّي‌ و دلهاي‌ ‌آنها‌ متفرّق‌ ‌است‌ قلبا ‌با‌ يك‌ ديگر متّحد نيستند.

ذلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ قَوم‌ٌ لا يَعقِلُون‌َ اينها قومي‌ هستند ‌که‌ عقل‌ ندارند درك‌ حسن‌ و قبح‌ و خير و شرّ و سعادت‌ و شقاوت‌ و نفع‌ و ضرر و حق‌ و باطل‌ ‌را‌ نميكنند، زيرا عقل‌ آينه، حق‌ّ نما ‌است‌، لذا ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود:

(العقل‌ ‌ما ‌عبد‌ ‌به‌ الرّحمن‌ و اكتسب‌ ‌به‌ الجنان‌).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 14)- سپس به بیان نشانه روشنی از این ترس درونی پرداخته، می‌افزاید: «آنها هرگز با شما به صورت گروهی نمی‌جنگند جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها» (لا یقاتلونکم جمیعا الا فی قری محصنة او من وراء جدر).

آری! آنها چون از دژ ایمان و توکل بر خدا بیرون هستند جز در پناه دیوارها و قلعه‌های محکم جرأت جنگ و رویاروئی با مؤمنان ندارند! سپس می‌افزاید: اما این نه به خاطر آن است که آنها افرادی ضعیف و ناتوان و ناآگاه به فنون جنگند بلکه به هنگامی که درگیری رخ می‌دهد «پیکارشان در میان خودشان شدید است» اما در برابر شما ضعیف (بأسهم بینهم شدید).

و در ادامه همین آیه، به عامل دیگری برای شکست و ناکامی آنها پرداخته، می‌فرماید: به ظاهر آنها که می‌نگری «آنها را متحد می‌پنداری در حالی که دلهایشان پراکنده است، این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقل نمی‌کنند» (تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی ذلک بانهم قوم لا یعقلون).

به این ترتیب انسجام ظاهری افراد بی‌ایمان و پیمان و وحدت نظامی و اقتصادی آنها هرگز نباید ما را فریب دهد، چرا که در پشت این پیمانها و شعارهای وحدت، دلهای پراکنده‌ای قرار دارد، و دلیل آن هم روشن است، زیرا هر کدام حافظ منافع مادی خویشند، و می‌دانیم منافع مادی همیشه در تضاد است، در حالی که وحدت و انسجام مؤمنان بر اساس اصولی است که تضاد در آن راه ندارد، یعنی اصل ایمان و توحید و ارزشهای الهی.

نکات آیه

۱ - اطمینان بخشى خدا به مؤمنان درباره ناتوانى منافقان و کافران از رویارویى مستقیم با آنان (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة) ضمایر فاعل «یقاتلون» به منافقان و کافران (یهود) - که در آیات قبل مورد اشاره قرار گرفته اند - باز مى گردد و «جمیعاً» نظر به اجتماع این دو گروه دارد.

۲ - کافران (یهود)، پس از غزوه بنى نضیر، ناتوان از مقابله رویارو در میدان نبرد با مؤمنان * (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة) این آیات، پس از آیات غزوه بنى نضیر، آمده است; ازاین رو مى تواند ناظر به برنامه هاى آینده یهود باشد هر چند آنان در گذشته نیز قدرت رویارویى مستقیم نداشته اند. روشن است که در این احتمال، ضمیر فاعل «یقاتلون» تنها به یهودیان بازگردد; نه آنان و منافقان (چنان که در برداشت قبل آمده است).

۳ - وجود زمینه هاى نگرانى براى مسلمانان از همدستى جامعه یهود علیه آنان (پس از غزوه بنى نضیر) (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة) از این که خداوند، همدستى کافران در نبرد و رویارویى با مؤمنان را نفى کرده است; چنین احتمال مى رود که نگرانى هایى در میان مسلمانان وجود داشته است.

۴ - خبردادن خداوند از درگیرى هاى آینده کافران (یهود) با مؤمنان، از درون دژها و از پس دیوارهاى بلند (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة أو من وراء جدر) با توجه به معناى مضارع (یقاتلون)، مطلب بالا قابل برداشت است.

۵ - اهل کفر و نفاق، تنها متکى بر موانع و استحکامات فیزیکى و مادى در جنگ و نبرد (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة أو من وراء جدر) در صورتى که فاعل در «لایقاتلونکم...» کافران و منافقان باشند، به دست مى آید که اهل کفر و نفاق، هیچ انگیزه معنوى براى حرکت هاى خود ندارند و تنها اطمینان از استحکامات مادى است که به آنان جرئت مبارزه مى دهد.

۶ - ابّهت و هیمنه مسلمانان (پس از غزوه بنى نضیر)، مانع از اقدام جبهه کفر و نفاق به نبردى رویاروى با آنان (لأنتم أشدّ رهبة فى صدورهم ... لایقتلونکم جمیعًا إلاّفى قرًى محصّنة)

۷ - وجود برخوردهاى پراکنده و انفرادى، میان یهودیان تبعیدى و مسلمانان * (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة) ذکر واژه «جمیعاً»، مى تواند از آن جهت باشد که یهودیان اخراجى از مدینه، فقط در نبردهاى جمعى از برخورد مستقیم با مسلمانان پرهیز مى کردند; ولى ممکن است آنان برخوردهاى انفرادى مستقیم داشته باشند.

۸ - یهودیان، گرفتار تفرقه و دسته بندى هاى سخت میان خویش (بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّى) برداشت یاد شده در صورتى است که ضمایر به یهودیان بازگردد و بأس اشاره به عداوت و دشمنى داشته باشد.

۹ - جبهه کفر و نفاق، درگیر تعارضات سخت و دشوار میان خویش (بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّى) برداشت بالا، بر پایه این احتمال است که ضمایر «هم» به کافران و منافقان بازگردد.

۱۰ - کافران، در نبردهاى قومى و قبیله اى خود جنگاور و سخت کوش; ولى در برابر جبهه حق، ضعیف و ناتوان (بأسهم بینهم شدید ... و قلوبهم شتّى) برداشت یاد شده در صورتى است که واژه «بأسهم» اشاره به جنگ هایى باشد که در میان قبایل خود کافران آن روزگار متداول بوده است.

۱۱ - جبهه کفر و نفاق، به ظاهر مجتمع و متحد; اما در درون، آکنده از تشتت و تفرقه (تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّى)

۱۲ - وحدت هاى غیر متکى به ایمان، پوشالى و همراه با ناهمسازى ها و ستیزها (بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّى) از آن جا که آیه شریفه در مقام بیان حالات و رفتار کافران و منافقان است; مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۳ - فروپاشى اتحاد منافقان و یهودیان، پس از غزوه بنى نضیر، به رغم ظاهر متحد آنان * (تحسبهم جمیعًا و قلوبهم شتّى) احتمال مى رود که جملات آیه شریفه، حکایت از آینده داشته باشد; بدین معنا که از تحولات پس از غزوه بنى نضیر خبر مى دهد و از آن جمله در هم ریختن اتحاد میان منافقان و یهود قبل از غزوه بنى نضیر است.

۱۴ - اعتماد کافران به استحکامات مادى و همبستگى هاى صورى و ناپایدار، نشانه بى خردى آنان است. (لایقتلونکم جمیعًا إلاّ فى قرًى محصّنة ... ذلک بأنّهم قوم لایعقلون)

۱۵ - خردورزى و فهم درست، راهنماى جامعه به همدلى و همبستگى و پرهیز از تفرقه و تشتّت (و قلوبهم شتّى ذلک بأنّهم قوم لایعقلون)

۱۶ - یهود، مردمانى دور از اندیشه و خردورزى * (ذلک بأنّهم قوم لایعقلون) با توجه به بازگشت ضمیر «هم» به یهودیان، اسناد عدم تعقل به «قوم»; مى تواند اشاره به خصوصیت این «قوم» داشته باشد.

موضوعات مرتبط

  • اتحاد: عوامل اتحاد ۱۵; عوامل استحکام اتحاد ۱۲
  • اتکا: اتکا به استحکامات بشرى ۱۴
  • اختلاف: موانع اختلاف ۱۵
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۲، ۳، ۶، ۷، ۱۳
  • ایمان: آثار ایمان ۱۲
  • بنى نضیر: اتحاد ظاهرى بنى نضیر ۱۳
  • تعقل: آثار تعقل ۱۵
  • غزوه بنى نضیر: آثار غزوه بنى نضیر ۲، ۳، ۶
  • قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۴
  • کافران: اتحاد ظاهرى کافران ۱۱، ۱۴; اتکاى کافران ۵; اختلاف باطنى کافران ۱۱; اختلاف کافران ۹; جنگهاى قبیله اى کافران ۱۰; عجز کافران ۱، ۱۰; موانع توطئه کافران ۶; نشانه هاى بى منطقى کافران ۱۴; نقش استحکامات کافران ۵
  • مؤمنان: جنگ با مؤمنان ۱، ۲
  • مسلمانان: آثار عظمت مسلمانان صدراسلام ۶; نگرانى مسلمانان صدراسلام ۳
  • منافقان: اتحاد ظاهرى منافقان ۱۱; اتکاى منافقان ۵; اختلاف باطنى منافقان۱۱; اختلاف منافقان ۹; عجز منافقان ۱; موانع توطئه منافقان ۶; نقش استحکامات منافقان ۵
  • منافقان مدینه: اتحاد ظاهرى منافقان مدینه ۱۳
  • هدایت: عوامل هدایت ۱۵
  • یهود: اختلاف یهود ۸; بى عقلى یهود ۱۶; پیشگویى جنگ با یهود۴; جنگ یهود با مسلمانان ۷; صفات یهود ۱۶; عجز یهود۲; نگرانى از اتحاد یهود ۳

منابع