الأحقاف ١٦

از الکتاب
کپی متن آیه
أُولٰئِکَ‌ الَّذِينَ‌ نَتَقَبَّلُ‌ عَنْهُمْ‌ أَحْسَنَ‌ مَا عَمِلُوا وَ نَتَجَاوَزُ عَنْ‌ سَيِّئَاتِهِمْ‌ فِي‌ أَصْحَابِ‌ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ‌ الَّذِي‌ کَانُوا يُوعَدُونَ‌

ترجمه

آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می‌کنیم و از گناهانشان می‌گذریم و در میان بهشتیان جای دارند؛ این وعده راستی است که وعده داده می‌شدند.

|آنان كسانى‌اند كه بهترين عملى را كه انجام داده‌اند از ايشان مى‌پذيريم و از بدى‌هايشان در زمره بهشتيان در مى‌گذريم وعده‌ى راستى كه وعده داده مى‌شدند
اينانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده‌اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بديهايشان درخواهيم گذشت؛ در [زمره‌] بهشتيانند؛ [همان‌] وعده راستى كه بدانان وعده داده مى‌شده است.
این بندگانند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و در زمره اهل بهشت از گناهانشان می‌گذریم. این وعده صدقی است که به آنها بشارت می‌داده‌اند.
اینانند کسانی که ما از آنان بهترین اعمالی که انجام داده اند می پذیریم، و از گناهانشان در زمره اهل بهشت در می گذریم؛ [خدا وعده داد] وعده درست و راست که همواره به آن وعده داده می شدند؛
اينان كسانى هستند كه كارهاى نيكشان را مى‌پذيريم و از گناهشان درمى‌گذريم. در زمره اهل بهشتند. هر وعده‌اى كه به آنها داده شده راست است.
اینانند که نیکوترین کاری را که کرده‌اند، از ایشان می‌پذیریم، و در میان بهشتیان از گناهانشان در می‌گذریم، [این‌] وعده راستینی است که به آنان نوید داده شده است‌
اينانند كه از ايشان نيكوترين آنچه را كرده‌اند مى‌پذيريم و از بديهاشان درمى‌گذريم، در زمره بهشتيان، وعده راستى است كه به آنها داده مى‌شد.
آنان کسانیند که کارهای خوبشان را می‌پذیریم و کلّیّه‌ی اعمال نیکشان را همسان نیک‌ترین آنها می‌گیریم، و همچون سایر بهشتیان از بدیها و گناهانشان درمی‌گذریم، این وعده‌ی راستینی است که پیوسته بدیشان داده شده است.
اینانند کسانی‌که در میان بهشتیان، بهترینِ آنچه را انجام داده‌اند از ایشان - به خوبی - خواهیم پذیرفت و از گناهان کوچکشان در می‌گذریم‌؛ (یعنی) وعده‌ی راستین که بدان وعده داده می‌شده‌اند.
آنانند که پذیریم از ایشان بهتر آنچه را کردند و درگذریم از بدیهای ایشان در یاران بهشت وعده راستی که بودند وعده داده می‌شدند

Those are they from whom We accept the best of their deeds, and We overlook their misdeeds, among the dwellers of Paradise—the promise of truth which they are promised.
ترتیل:
ترجمه:
الأحقاف ١٥ آیه ١٦ الأحقاف ١٧
سوره : سوره الأحقاف
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»: مراد این است که خداوند از روی لطف، خوب و خوبتر و خوبترین اعمالشان را به حساب خوبترین کردارشان می‌گیرد و پاداش می‌دهد (نگا: نور / ، عنکبوت / زمر / ). «فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ»: همراه با سایر بهشتیان. حرف (فِی) به معنی (مَعَ) است. «وَعْدَ»: مفعول مطلق فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَدَهُمُ اللهُ وَعْدَ الصِّدْقِ. «الصِّدْقِ»: صادق و راستین.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16»

أُولئِكَ الَّذِينَ‌: آن گروه كه متصف باشند به ايمان و داعى امور مذكوره‌اند از حضرت منان، نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ‌: قبول كرده شوند از ايشان، أَحْسَنَ ما عَمِلُوا:

نيكوترين آنچه كرده‌اند. مراد انواع طاعات است از افعال واجبه و مستحبه، وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ‌: و در گذرانيده مى‌شود از گناهان ايشان بر سبيل تفضل يا بعد از توبه، فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ: در ميان اهل بهشت باشند يعنى در عداد ايشان، وَعْدَ الصِّدْقِ‌: وعده فرمود خدا وعده راست در قبول طاعات و غفران سيئات، الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ‌: آن وعده‌اى كه بودند در دنيا كه وعده داده مى‌شدند به آن كه بهشت و نعم نامتناهى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده نه به قلب بشرى خطور كرده.

جلد 12 - صفحه 79


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»

ترجمه‌

آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند

و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مى‌گفت نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران‌

و براى هر يك درجه و مرتبه‌ها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند

و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد


جلد 4 صفحه 652

لذّت‌هاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.

تفسير

خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمه‌ئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كرده‌اند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانسته‌اند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار داده‌اند و گفته‌اند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به‌


جلد 4 صفحه 653

است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّه‌اى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهره‌مند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ نَتَقَبَّل‌ُ عَنهُم‌ أَحسَن‌َ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَن‌ سَيِّئاتِهِم‌ فِي‌ أَصحاب‌ِ الجَنَّةِ وَعدَ الصِّدق‌ِ الَّذِي‌ كانُوا يُوعَدُون‌َ «16»

اولئك‌ همچو انساني‌ و والديني‌ و ذريه‌اي‌ كساني‌ هستند ‌که‌ ‌ما قبول‌ مي‌ كنيم‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بهترين‌ اعمالي‌ ‌که‌ بجا آورند و گذشت‌ مي‌كنيم‌ ‌از‌ سيئات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ اصحاب‌ بهشت‌ وعده صدق‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ باينها وعده‌ داده‌ ‌شده‌.

تنبيه‌: بعض‌ مضامين‌ ‌اينکه‌ آيات‌ منطبق‌ نمي‌شود ‌با‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ (ع‌) مثل‌ اني‌ تبت‌ اليك‌، و نتجاوز ‌عن‌ سيئاتهم‌. و ناچار بايد بگوئيم‌ بعموم‌ ‌آيه‌ و ‌آن‌ اخبار مصداق‌ اتم‌ ‌آن‌ ‌را‌ بيان‌ ميكند.

أُولئِك‌َ اشاره‌ بانسان‌ و والدين‌ و ذريه ‌او‌ ‌است‌.

الَّذِين‌َ نَتَقَبَّل‌ُ عَنهُم‌ أَحسَن‌َ ما عَمِلُوا معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ عمل‌ احسن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ قبول‌ ميكنيم‌ و بقيه اعمال‌ ‌آنها‌ مورد قبول‌ نيست‌ بلكه‌ مراد ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ اعمال‌ حسنه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ببهترين‌ قبول‌ و اجر قبول‌ مي‌كنيم‌ چنانچه‌ ميفرمايد: وَ لَنَجزِيَن‌َّ الَّذِين‌َ صَبَرُوا أَجرَهُم‌ بِأَحسَن‌ِ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ زمر، آيه 36 وَ نَتَجاوَزُ عَن‌ سَيِّئاتِهِم‌ سيئات‌ معاصي‌ صغار ‌است‌ ‌که‌ و ‌لو‌ بدون‌ توبه‌ ‌باشد‌ گذشت‌ مي‌كند چنانچه‌ ميفرمايد: إِن‌ تَجتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنهَون‌َ عَنه‌ُ نُكَفِّر عَنكُم‌ سَيِّئاتِكُم‌ وَ نُدخِلكُم‌ مُدخَلًا كَرِيماً نساء آيه 35. بشرطي‌ ‌که‌ اصرار ‌بر‌ ‌او‌ نباشد زيرا اصرار ‌بر‌ صغيره‌ كبيره‌ ميشود.

فِي‌ أَصحاب‌ِ الجَنَّةِ عطف‌ بمدخلا كريما ‌است‌ ‌يعني‌ ندخلكم‌ ‌في‌ اصحاب‌ الجنة و ‌با‌ ‌آنها‌ محشور ميشوند.

وَعدَ الصِّدق‌ِ وعده‌هاي‌ الهي‌ تخلف‌ پذير نيست‌ زيرا خلف‌ وعده‌ قبيح‌ ‌است‌ و محال‌ ‌است‌ ‌از‌ خداوند صادر شود.

الَّذِي‌ كانُوا يُوعَدُون‌َ ‌که‌ بآنها وعده‌ داده‌ ‌شده‌.

147

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 16)- این آیه بیان گویائی است از اجر و پاداش این گروه از مؤمنان شکر گزار صالح العمل و توبه کار که به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است.

نخست می‌فرماید: «آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می‌کنیم» (أُولئِکَ الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا).

یعنی خداوند بهترین اعمال آنها را معیار پذیرش قرار می‌دهد و حتّی اعمال درجه دو، و کم اهمیت آنها را به فضل و رحمتش، به حساب اعمال درجه یک می‌گذارد.

موهبت دوم پاکسازی آنهاست، می‌گوید: «و ما از گناهانشان می‌گذاریم» (وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ).

«در حالی که در میان بهشتیان جای دارند» (فِی أَصْحابِ الْجَنَّةِ).

و این سومین موهبت الهی نسبت به آنهاست که آنان را با این که لغزشهایی داشته‌اند شستشو داده، در کنار نیکان و پاکانی جای می‌دهد که از مقربان درگاه اویند.

و در پایان آیه برای تأکید بر این نعمتها که گفته شد، می‌افزاید: «این وعده صدقی است که پیوسته به آنها داده شده است» (وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ).

نکات آیه

۱- احسان به والدین، روحیه شکر، توبه، صلاح جویى و تسلیم، شرط پذیرش تمام اعمال نیک انسان به درگاه خدا (أُولئک الذین نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) مراد از «أحسن...» مى تواند اعمال واجب و مستحب - در قبال اعمال مباح - باشد. که در این صورت از ارتباط دو آیه استفاده مى شود که اگر کسى از روحیات یاد شده برخوردار بود اعمال نیک او (واجب و مستحب) پذیرفته مى شود.

۲- بهترین و ارزشمندترین عمل نیک مؤمن، معیار و ملاک سنجش و پاداش الهى به دیگر اعمال نیک وى * (أُولئک الذین نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) برداشت یاد شده بدان احتمال است که در آیه شریفه چیزى در تقدیرى باشد; به این صورت: «نتقبّل عنهم حسناتهم بأحسن ما عملوا»; زیرا مسلّماً تعبیر «أحسن» بدان معنا نیست که خداوند بهترین اعمال را قبول مى کند و اعمال دیگر را نادیده مى گیرد; هر چند نیک باشد! از طرفى آیه شریفه در مقام امتنان است.

۳- احسان به والدین، شکر، صلاح جویى، توبه و تسلیم، از جمله برترین اعمال مؤمنان (و وصّینا الإنسن بولدیه إحسنًا ... نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) ارتباط این آیه با آیه پیشین، گویاى برداشت یاد شده است.

۴- دعاى شکرگزاران تائب و تسلیم در برابر حق، مورد استجابت خداوند * (قال ربّ أوزعنى أن أشکر ... نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا) از ارتباط این آیه با آیه پیشین، چنین استفاده مى شود که «نتقبّل» پاسخى است براى دعا و التجاى انسان به رشد رسیده اى که مى گوید: «ربّ أوزعنى أن أشکر...».

۵- عفو و اغماض خداوند، از خطاها و لغزش هاى شکرگزاران تائب و تسلیم به درگاه پروردگار (و نتجاوز عن سیّئاتهم)

۶- خردمندان روى آورده به خدا، با روحیه شکر، توبه و تسلیم، در زمره بهشتیان (و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنى ... إنّى تبت ... نتجاوز عن سیّئاتهم فى أصحب الجنّة) مرجع ضمیر «سیّئاتهم» کسانى است که به سن رشد و کمال رسیده و به نیایش پرداخته و بر توبه و تسلیم خویش تأکید مىورزند.

۷ - احسان به والدین، روحیه شکر و صلاح جویى براى خود و آیندگان، مؤثر در شمول عفو الهى نسبت به انسان (و وصّینا الإنسن ... أوزعنى أن أشکر ... و أن أعمل صلحًا ترضیه و أصلح لى فى ذرّیّتى ... و نتجاوز عن سیّئاتهم) آنچه در آیه قبل به عنوان احسان به والدین و... یاد شده است; در حقیقت عامل اصلى براى اغماض خداوند از سیئات انسان مى باشد. واژه «اُولئک» این ارتباط تنگاتنگ را برقرار کرده است.

۸- انسان هاى خردمند و روى آورده به خدا، با روحیه شکر و توبه و تسلیم، داراى ارج و منزلت (و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنى أن أشکر ... إنّى تبت إلیک و إنّى من المسلمین . أُولئک) «بلغ أربعین» اشاره به رسیدن به سن خردمندى است و «اُولئک» بیانگر نوعى تعظیم و ارجمندى است که با تعابیر «نتقبّل» و «نتجاوز» و «فى أصحاب الجنّة» تأکید شده است.

۹- عفو الهى نسبت به لغزش هاى انسان ها، منوط به برخوردارى وى از اعمالى نیک و مورد قبول خداوند (أُولئک الذین نتقبّل عنهم ... و نتجاوز عن سیّئاتهم) موضوع قبول اعمال نیک، قبل از «نتجاوز عن سیّئاتهم» مطرح شده است. از این نکته استفاده مى شود که اعمال نیک و مورد قبول خداوند، زمینه عفو لغزش ها را فراهم آورده است.

۱۰- راه یابى انسان به بهشت، تنها پس از آمرزش گناهان وى از سوى خداوند است. (و نتجاوز عن سیّئاتهم فى أصحب الجنّة) از تعبیر«نتجاوز...»، استفاده مى شود که تا عفو و گذشت الهى شامل بنده گنه کار نشود، او قادر به ورود به بهشت و قرار گرفتن در زمره بهشتیان نیست.

۱۱- قبولى اعمال نیک و ورود در زمره بهشتیان، وعده همیشگى و تخلف ناپذیر الهى به اهل تسلیم، صلاح و شکر (وعد الصدق الذى کانوا یوعدون)

۱۲- ترغیب و تشویق هماره بندگان از سوى خداوند، براى گرایش به ارزش ها (وعد الصدق الذى کانوا یوعدون) عبارت «کانوا یوعدون»، استمرار وعده هاى الهى را مى رساند. که این وعده ها در نهایت براى انگیزش و ترغیب بندگان، به کسب ارزش ها است.

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: آثار آمرزش ۱۰
  • ارزشها: تشویق به ارزشها ۱۲
  • ارزیابى: ملاک ارزیابى ۲
  • بهشت: موجبات بهشت ۱۰; وعده بهشت ۱۱
  • بهشتیان :۶
  • تائبان: اجابت دعاى تائبان ۴; تائبان در بهشت ۶; عفو تائبان ۵; فضایل تائبان ۸
  • تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱، ۶; اهل تسلیم در بهشت ۶; عفو اهل تسلیم ۵; وعده به اهل تسلیم ۱۱
  • توبه: آثار توبه ۱، ۶
  • حق: اجابت دعاى حق پذیران ۴; عفو حق پذیران ۵; فضایل حق پذیران ۸
  • خدا: آمرزشهاى خدا ۱۰; تشویقهاى خدا ۱۲; زمینه عفو خدا ۷; عفو خدا ۵; ملاک پاداشهاى خدا ۲; وعده هاى خدا ۱۱
  • شاکران: اجابت دعاى شاکران ۴; عفو شاکران ۵; فضایل شاکران ۸; وعده به شاکران ۱۱
  • شکر: آثار شکر ۱، ۶، ۷
  • صالحان: وعده به صالحان ۱۱
  • عاقلان: عاقلان در بهشت ۶; فضایل عاقلان ۸
  • عفو: شرایط عفو ۹
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۹; شرایط قبول عمل صالح ۱; نقش بهترین عمل صالح ۲; وعده قبول عمل صالح ۱۱
  • گرایشها: آثار گرایش به صلاح ۱، ۷; گرایش به ارزشها ۱۲
  • مؤمنان: احسان مؤمنان ۳; بهترین عمل مؤمنان ۳; تزکیه مؤمنان ۳; تسلیم مؤمنان ۳; توبه مؤمنان ۳; شکرگزارى مؤمنان ۳; عمل صالح مؤمنان ۲
  • والدین: آثار احسان به والدین ۱، ۷

منابع